کالین فریمن
تأسیسات تحقیقات هسته ای ایران در حومۀ شهر اصفهان که پنتاگون آن را یکی از بخش های مهم برنامۀ تسلیحات اتمی ایران می داند و در نقشه های اطلاعاتی پنتاگون اولین اولویت را برای حمله به خود اختصاص داده است، فقط چند مایلی از خانۀ آقای عطائی، کشاورز 42 ساله، فاصله دارد.
دودکش های این نیروگاه از نظر استراتژیک پشت تپه ها پنهان هستند، اما آقای عطائی نگران است که امواج ساطع شده از ضربات موشک های قدرتمند بانکرباست تنها شیشه های پنجره ها را نلرزاند. او می گوید، “ما نگرانیم که در صورت حمله چه خسارت هایی به خانه های ما وارد خواهد شد. اما پس از اینهمه سال، ما ایرانیان به تهدید عادت کرده ایم.”
بنظر می رسد این تهدیدها از سه شنبۀ هفتۀ گذشته با پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کاهش یافته است. اما با وجود اینکه ریاست جمهوری اوباما باعث خوش بینی مردم آمریکا و مردم سایر نقاط جهان شده است، چنین تأثیر خوش بینانه ای در نظام تندروی رهبری ایران مشاهده نشده است. ممکن است رئیس جمهور احمدی نژاد برای اولین رئیس جمهور سیاه آمریکا “پیام تبریک” فرستاده باشد، اما تهران هنوز واشنگتن را مخالف موجودیت صرف رژیم جمهوری اسلامی می داند، چه رسد به اینکه این رژیم حق هسته ای شدن داشته باشد. همانطور که روزنامۀ محافظه کار کیهان اشاره کرده است، چهرۀ شیطان بزرگ فقط رنگ عوض کرده است نه بیشتر.
این روزنامه هفتۀ گذشته در سرمقاله ای، به مناسبت سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در تهران، هشدار داد، “دیدگاه اوباما در خصوص مذاکره با ایران استراتژیک نیست، این دیدگاه یک تاکتیک خصمانه است. او مذاکره را ابزاری برای رسیدن به راه حل نمی داند، بلکه راهی برای افزایش فشار بر ایران می داند.“
روزنامۀ کیهان دربارۀ یک نکتۀ مهم درست اطلاع رسانی کرده است و آن اینکه آقای اوباما نسبت به چشم انداز ایران هسته ای، علاقه مندتر از هیچ یک از رؤسای جمهور آیندۀ آمریکا نیست. با این وجود، همۀ نشانه ها حاکی از آن است که لحظۀ حساس بن بست بلندمدت هسته ای ایران با غرب احتمالا ً در دورۀ تصدی اوباما رخ خواهد داد. دیپلمات های تهران می گویند که بین سال های 2010 و 2011، دانشمندان نیروگاه هسته ای نطنز و سایر نیروگاه های مهم هسته ای ایران به قابلیت غنی سازی اورانیوم، که می تواند قابلیت ساخت بمب را در اختیار آنها قرار دهد، دست خواهند یافت. بنابراین، آمریکا و اروپا تا آن زمان مجبور خواهند بود – یا با دیپلماسی یا از طریق زور – آخوندها را متقاعد کنند دست از تحقیقات خود بردارند و یا اینکه قابلیت ایران هسته ای و ستیزه جو را بپذیرند.
یک دیپلمات ایرانی در همین راستا خاطر نشان کرد، “ما داریم به آن لحظه ای نزدیک می شویم که ایران یا قابلیت هسته ای خود را گسترش خواهد داد و یا اینکه موضوع اقدام نظامی به میان خواهد آمد. هر دوی این سناریوها وحشتناک هستند و باید جلوی آنها را گرفت.“
میترا نوروزی، 40 ساله، در حال کشیدن قلیان با خانواده اش در کنار پل چوبی اصفهان می گوید، “اوباما یک فرد صلح دوست است و فکر می کنم اگر انتخاب شود، بدنبال روابط خوب با ما خواهد بود. اما دلیلی وجود ندارد که ما نباید سلاح اتمی داشته باشیم، این سلاح باعث می شود که ما احساس امنیت بیشتری کنیم. به هر حال، چرا وقتی سایر کشورها این سلاح ها را دارند، ما باید برای داشتن آنها سرزنش بشویم؟”
بنابراین، چه گزینه هایی وجود دارند؟ اگرچه حتی اوباما حق استفاده از نیروی نظامی را بعنوان آخرین گزینه محفوظ داشته است، اما بسیاری از کارشناسان بر این باورند که در حال حاضر، احتمال حملۀ نظامی آمریکا یا اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران بعید است. حتی قدرتمندترین موشک های بانکرباست نیز به تعویق انداختن برنامۀ هسته ای ایران را به مدت نامعلومی تضمین نخواهند کرد. به علاوه، درست زمانی که جهان برای کنار آمدن با بحران مالی نیاز به ثبات دارد، حمله به سایت های هسته ای ایران موج حملات تروریستی گروههای مبارز تحت حمایت ایران را در اسرائیل، عراق و لبنان در بر خواهد داشت.
دکتر امیر محبیان، متفکر محافظه کار ایرانی، می گوید، “ما واکنشی نشان نخواهیم داد، بلکه این واکنش از ناحیۀ گروههای وابسته مانند حزب الله بر ضد آمریکا و نوچۀ آن اسرائیل خواهد بود. حمله به ما، افتادن در تله است.“
منبع: دیلی تلگراف، 8 نوامبر