بیانیه پایانی مذاکرات هسته ای درلوزان سوئیس که روز ۱۴ فروردین قرائت شد، برای آنهایی که میخواستند ثابت کند برنامه هستهای ایران دارای ابعاد نظامی نیست و به این ترتیب نگرانی جامعه بینالملل را رفع کنند خبر خوبی است، و برای آنها که چشم به ابعاد نظامی برنامه هسته ای داشتند خبری هولناک. چرا که اگر این توافق نهایی شود، ساختن بمب اتمی یا نظامی کردن این برنامه، اگر کسی چشمی به آن داشت، تبدیل به یک رویا می شود.
برای آنها که به دنبال داشتن صنعت هستهای هستند و آن را نشانه پیشرفت و حق مسلم می دانند، توافق انجام شده در لوزان، تضمین های لازم برای بهره برداری از این صنعت را می دهد. ایران همچنان می تواند به غنی سازی محدود اورانیوم در نطنز ادامه بدهد، در زمینه توسعه و تحقیق صنعت هسته ای از دانش کشورهای غربی استفاده و سوخت مورد نیاز راکتورهای آزمایشگاهی خود را تهیه کند.
بازرسیهای بی سابقه در تاریخ مذاکرات خلع سلاح و مرتبط با انرژیهسته ای، توقف فعالیت هزاران سانتریفیوژ، تعطیلی و یا تغییر کاربری مهمترین مراکز هسته ای ایران در اراک و فردو، محدودیت فعالیتها در تاسیسات غنی سازی نطنز و پذیرفتن پروتکل الحاقی، تنها بخشی از مواردی است که علیرغم لحن و رویکرد داخلی، توسط ایران پذیرفته شده است. این موارد عمده نگرانی هایی بود که شک و تردید جدی کشورهای غربی نسبت به اینکه برنامه هسته ای ایران صلح آمیز است را برانگیخته بود.
از نظر کشورهای غربی، کشوری که تنهامی خواهد برنامه هسته ای صلح آمیز داشته باشد، چرا باید تاسیسات اتمی خود را دهها متر زیر زمین بسازد، به دنبال ساختن دهها هزار سانتریفیوژ پیشرفته باشد، در نیروگاه اتمی اراک پلوتونیوم تولید کند (محصولی که برای ساختن بمب اتمی به کار می آید)، خود را در دنیا از نظر سیاسی منزوی کند، هزار خطر امنیتی و از جمله حمله نظامی را به جان بخرد و در نهایت سالانه میلیاردها دلار بابت چنین برنامه ای ضرربدهد؟
اگر چه مسوولان جمهوری اسلامی بارها گفتهاند برنامه هسته ای ایران صلح آمیز است، اما این علائم هیچ از نگرانی غربی ها کم نمی کرد، چون طی سالهای گذشته و در چندین مرحله، با کشف برخی فعالیت های مخفیانه هسته ای ، فاصله میان سخن گفتن مسوولان ایران و عمل آنها برای غربی ها شگفتی آفرین شده بود. علاوه بر آن که ایران همچنان از پاسخ دادن به سئوالات آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره ابعاد نظامی برنامه خود پرهیز می کند.
تضمیمن واقعی اینکه ایران به دنبال سلاح اتمی نیست، یا نخواهد بود، در بیانیه نهایی اجلاس لوزان منعکس است. ایران با عقب نشینی های گسترده، عملا از مرزهای یک برنامه اتمی که به راحتی می تواند نظامی شود، به یک برنامه اتمی هسته ای صلح آمیز که ادعایش را می کند نزدیک می شود. برای همین سر بخش هایی از حکومت ایران که علاقه مند بودند ایران در چند سال آینده امکان رسیدن به نقطه ای را داشته باشد که بتواند در کمترین زمان ممکن به سلاح اتمی دست یابد، به سنگ می خورد.
با بازرسی های شدید و همچنین باز شدن راه همکاری های های بین المللی، می توان انتظار داشت که صنعت هسته ای ایران از زیر بار فن آوری های دست دوم و سوم روسی بیرون بیاید. اگر چه محصول لوزان تنها یک توافق نامه اولیه است که نام بیانیه بر آن گذاشته اند، چرا که رهبر جمهوری اسلامی توافق دو مرحله ای را رد کرده بود و مذاکره کنندگان چاره ای نداشتند که برای حفظ آبرو و نشان دادن اینکه این توافق برخلاف نظر آیت الله علی خامنه ای نیست، از به کار بردن واژه توافق نامه خودداری کنند.
موضوع بیانیه یا توافق البته تنها موضوعی نبود که با نظر آیت الله خامنه ای متفاوت است. موضوع برداشتن همه تحریم ها به محض امضای توافق هم از موضوعات دیگری است که عملا با نظر رهبری متفاوت است. قابل فهم است که چرا تیم مذاکره کننده تاکید می کند که همه تحریم ها با امضا توافق برداشته خواهد شد و این قسمت که برداشته شدن تحریم های آمریکا، که موثرترین تحریم ها هستند، به صورت زمان بندی شده و با تایید اقدامات ایران در رابطه با مواد توافق نامه، برداشته خواهد شد نه با تنها امضای توافق نامه، مطرح نمی شود.
صرف نظر از جزییات این توافق و موضع گیری رهبران، این توافق برای میلیون ها نفری که از ادامه یک برنامه هسته ای بسیار پرهزینه و بدون توجیه اقتصادی و سیاسی و امنیتی به ستوه آمده بودند و در انتخابات سال ۸۸ خستگی و نگرانی های خود را نسبت به ادامه این تحریم ها که اقتصاد کشور را به مرز فلجی کشاند بیان کردند، پیروزی بزرگی به شمار می آید. اگر پس از سه مذاکرات پیش رو و درپایان ماه ژوئیه، جزییات این توافق اولیه مشخص شود و ایران طبق برنامه به تعهدات خود عملا کند، این تحریم ها هم گام به گام برداشته خواهد شد و چشم انداز گشایش های اقتصادی را روشن خواهد کرد.
بنابراین می توان انتظار داشت که طی سه ماه آینده جدال میان نهادهای نظامی و محافظه کارانی که در برنامه هسته ای، جز ابعاد نظامی آن چیز دیگری نمی بینند و طی سالهای گذشته کشور را در مسیر صرف هزینه های بی حساب و کتاب و بی پرسش و پرخطر قرار داده اند، و دولتی که هزینه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی یک برنامه هسته ای پرخطر و نگرانی آفرین را برای ایران غیر قابل تحمل می داند، برقرار باشد.
موضع آیت الله خامنه ای در این مدت تعیین کننده خواهد بود. بر خلاف آیت الله خمینی که نظراتش فصل الخطاب بود، رهبر ایران نشان داده است که به محاسبات سود و زیان در جدال نیروهای سیاسی چشم می دوزد، و برای همین باید دید که او چه جهت گیری ای نسبت به -بیانیه لوزان خواهد داشت؛ اگر چه براساس گفته های مذاکره کنندگان ایران، رهبری از جزییات مذاکرات نیز باخبر است و بعید به نظر می رسد که از جزییات آنچه در مذاکرات اخیر گذشت با خبر نباشد.