ادای دینی به جنبش دانشجویی

آرش بهمنی
آرش بهمنی

روز دانشجو، امسال در حالی آمد و رفت که در یک سال و نیم گذشته، و پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری، دانشجویان شاهد برخوردهای خشن حاکمیت بودند. براساس آمار رسمی، هم اکنون حدود 71 دانشجو در زندان‌ها هستند، بیش از 245 دانشجو در حوادث پس از انتخابات بازداشت شده اند، برای نزدیک به 600 دانشجو، احکام مختلف قضایی و انضباطی صادر شده است و فقط در سال جاری، حدود 62 دانشجو از تحصیل محروم شده‌اند. این در حالی است که از زمان روی کار آمدن محموداحمدی‌نژاد در تیرماه سال 84، تاکنون حدود 265 دانشجو، به دلیل فعالیت‌های خود در دوران کارشناسی از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد، محروم شده و ستاره‌دار شده‌اند. این آمار البته، شامل دانشجویانی که دیانت بهایی داشته‌اند، نیز می‌شود.

از سوی دیگر اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، به عنوان بزرگ‌ترین تشکل دانشجویی، بیشترین هزینه‌ها را در این میان متحمل شده‌اند  و تنها برای سه تن از آنان 18 سال و نیم، حکم زندان صادر شده است. دو تن از آن ها، از سال گذشته و بدون استفاده از مرخصی در زندان هستند و بقیه، در این مدت، چندین ماه را در زندان سپری‌کرده‌اند. برخی از فعالان دانشجویی سال‌های گذشته نیز، هم‌اکنون در زندان به سر می‌برند. عبدالله مومنی، علی جمالی، حسن اسدی‌زیدآبادی، حشمت طبرزدی و ….

از سوی دیگر در 5 سال گذشته، ده‌ها تن از اساتید دانشگاه‌ها به اجبار بازنشسته شده‌ و از تدریس در دانشگاه‌ها محروم مانده‌اند. حاکمیت نیز، با تمام توان، قصد آن دارد که طرحی نو و جامه‌ای جدید، بر تن علوم انسانی بپوشاند و “علوم انسانی” را تبدیل به “علوم اسلامی” کند.

این همه در حالی است که “برادران بسیجی” دردانشگاه‌ها، همه حرکات دانشجویان را تحت‌نظر دارند و با هر بهانه‌ای، آنان را مورد تهدید قرار می‌دهند. جو اختناق در دانشگاه‌ها به گونه‌ای است که یکی از فعالان دانشجویی، به نگارنده می‌گفت، حتی در دستشویی‌ها نیز، دانشجویان تحت نظر هستند!

با تمام این برخوردها، احکام مختلف، بازداشت‌ها، اخراج از دانشگاه، تعلیق از تحصیل، احکام زندان تعزیری و تعلیقی، تهدید خانواده‌ها و … باز هم جنبش دانشجویی، افتان و خیزان، به راه خود ادامه می‌دهد و در پی آن است تا راهی به سوی دموکراسی بگشاید. سخنی به گراف نگفته‌ایم، آن‌گاه که اعلام کنیم در دوران فترت جنبش سبز، چشم‌ها به دانشجویان خیره شده تا شاید گره از کارهای فروبسته بگشایند.

این  ویژه نامه خرد و اندک، ادای دینی است هر چند کوچک، به جنبشی بزرگ که زنان و مردان‌اش، هر روز در تلاش هستند تا راهی به سوی جامعه‌ای دموکرات بگشایند. هرچند جو امنیتی موجود، کمبود زمان و محدود بودن ظرفیت ها باعث شد امکان یاد کردن از تمامی دانشجویان دربند نباشد، اما همین اندک نیز، تلاشی است برای به فراموشی نسپردن دانشجویان.

این ویژه‌نامه را تقدیم می‌کنم به “عبدالله مومنی”، بزرگ‌مردی که پس از سال‌ها، معنا و مفهوم جنبش دانشجویی به مثابه جنبشی مدنی و به عنوان دیده‌بان جامعه مدنی را به آن باز گرداند.