نیکولا کلیس
یکی از اولین اولویت های باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا این است که تضمین کند ایران به سلاح های اتمی دست نخواهد یافت. ایران هسته ای نه تنها یک تهدید استراتژیک برای منطقه بلکه برای کل جهان خواهد بود و در عین حال، به طور جدی نظام منع تکثیر و گسترش سلاح های اتمی را تضعیف خواهد کرد. قدرت های منطقه مانند مصر، عربستان سعودی و ترکیه نیز احتمالا ً وسوسه خواهند شد به غنی سازی اورانیوم بپردازند، وضعیتی که منجر به بروز رقابت تسلیحاتی در منطقه خواهد شد. همزمان با دستیابی حکومت های بیشتر به قابلیت اتمی، احتمال اینکه در آینده یک سازمان تروریستی نیز به تسلیحات اتمی دست پیدا کند، بیشتر خواهد شد.
آمریکا از زمان پیدایش انقلاب اسلامی ایران در 1979 روابط دیپلماتیک با ایران نداشته است. نگرانی و بی اعتمادی میان ایران و آمریکا آنقدر عمیق است که احتمالا ً سوء برداشت ها و مخالفت های پی در پی میان دو کشور حتی در دورۀ دولت جدید آمریکا نیز ادامه خواهند داشت. این وضعیت ادامه خواهد داشت مگر اینکه تلاشی جدی از سوی هر دو طرف برای مشخص نمودن منافع مشترکی که می تواند راه را برای یک برنامۀ کلی تر دیپلماتیک هموار کند، صورت گیرد.
ایران و آمریکا باید برای شرکت در یک برنامۀ کلی تر دیپلماتیک که منافع مشترک استراتژیک را شناسایی کند، آماده باشند. چنین برنامه ای باید دربرگیرندۀ شرایط عراق و افغانستان باشد، اما به طور خاص به همکاری در خصوص مسائل امنیت منطقه مانند پناهندگان، مبارزه با مواد مخدر و انرژی بپردازد.
ایران طبق سنت برای دفاع از منافع ملی خود در امور کشورهای همسایه دخالت می کند. بی تردید این موضوع دربارۀ افغانستان نیز صحت دارد. منافع آشکار رژیم ایران در افغانستان باثبات تر است و این رژیم نمی خواهد شاهد به قدرت رسیدن دوبارۀ طالبان باشد. افغانستان بی ثبات یک مشکل جدی امنیتی برای ایران در کوتاه مدت و بلندمدت بشمار می رود.
ایران پس از پاکستان، دومین جمعیت بزرگ پناهندگان جهان را داراست. اکثر پناهندگان اهل افغانستان هستند، اما شمار قابل توجهی از پناهندگان عراقی نیز در ایران زندگی می کنند. پناه دادن به یک میلیون پناهندۀ قانونی افغان و شاید شمار زیادی پناهندگان غیرقانونی، هزینه های سنگین اجتماعی و اقتصادی را بر ایران تحمیل کرده است. دولت ایران از اینکه مجبور بوده است این تعداد پناهنده را برای مدت زمان طولانی پناه دهد، به شدت ابراز ناخرسندی کرده است. به گزارش دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، اکثر پناهندگان در ایران در مناطق شهری سراسر کشور تجمع کرده اند. برخلاف پاکستان که اکثر پناهندگان افغان در کمپ های پناهندگان زندگی می کنند، در ایران کمتر از پنج درصد این پناهندگان در کمپ زندگی می کنند.
یک سال قبل، دولت ایران شروع به بازگرداندن اجباری پناهندگان غیرقانونی به افغانستان کرد. اما پس از اعتراض های دولت افغانستان و جامعۀ بین الملل، سرعت بازگرداندن آنها کاهش یافت. بحران پناهندگان افغان و تحریم های جاری اقتصادی بر ضد ایران تأثیرات بیش از پیش منفی بر اقتصاد ایران گذاشته است. مضاف بر این، کاهش چشمگیر بهای نفت باعث کاهش درآمدهای نفتی خواهد شد و کاهش اثرات تحریم ها را برای دولت ایران دشوارتر خواهد نمود.
علاوه بر این، سیاست بودجۀ دولت باعث افزایش نرخ بالای تورم گردیده است. بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول، تورم سالانۀ ایران در پایان سال 2007 از 20 درصد هم تجاوز کرد. اطلاعات بانک مرکزی ایران نیز نشان می دهد که نرخ تورم ایران در ماه اوت 2008، 27.8 درصد بوده است. افزایش ناگهانی نرخ تورم باعث افزایش قیمت مواد غذایی و اجاره بهای بالاتر شده است. این موضوع مشکلات شدیدی را برای بسیاری از مردم ایران بدنبال داشته است.
اما نتیجه اینکه ایران باید قانع شود که آمریکا بدنبال تغییر رژیم این کشور نیست. بهترین راه جلوگیری از دستیابی سازمان های تروریستی نیز به تسلیحات اتمی، جلوگیری از دستیابی حکومت های ملی به این قبیل تسلیحات است. راه حل صلح آمیز موضوع هسته ای ایران کمکی به تلاش های جامعۀ جهانی در خصوص منع گسترش سلاح های اتمی خواهد بود و از بروز رقابت خطرناک تسلیحاتی در یک منطقۀ بی ثبات جلوگیری خواهد کرد. چنین نتیجه ای به نفع همه خواهد بود.
منبع: هاروارد اینترنشنال ریویو، 8 فوریه