چیزی از بالای تپه
قل می خورد
و از کنار زنی که با زنبیل سیب زمینی های اهدائی از کوچه می گذرد
عبور می کند
و از زیر ماشین وانت آبی رنگی که گونی های سیب زمینی می برد
و از آن هاله نوری به هوا پاشیده است
- رد می شود
آی سیب زمینی ها!
آی معنای دیدنی بیل در صندوق دموکراسی!
در عهد پوپولیسم و نفت بشکه ای چهل پاپاسی
در کارزار زمین و گونی و ماهیتابه و کوکو
صندوق من کجاست؟
رای ام کجاست؟کو؟
از روزی که نیوتن با افتادن سیب
جاذبه زمین را کشف کرد
و سیب بر زمین افتاد
سیب و زمین!
تا زمانی که امام خمینی
ارواحنا له الفداه!
زیر درخت سیب
ماه را از آسمان آورد و بر زمین نشاند
و سیب های پاریس بر زمین تهران فرونشست
سیب زمینی سرنوشت ما را
در هر وعده غذاایی
تعریف کرده است
سیب را و زمین را!
کوکوی سیب زمینی ما کو؟
پوره های سیب زمینی رای های پاره پوره
و سیب زمینی های تنوری برای گرم کردن انتخابات
و همزمانی آمدن مک دونالد با اوباما
همبرگرهای شما، سیب زمینی های ما
آه! پیوندمان مبارک
ما سیب زمینی را
در باغهای عاطفه بسیج بیست میلیونی
به بیست هزار تومان
می کاریم
و آنقدر به آن آب می پاشیم، می …. شیم!
و با دخالت مستقیم رئیس جمهور
چهار سال به آن کود می دهیم
وری گود می دهیم
تا سیب زمینی ها
انگشت انگشت
انگشتان کبود
با رای های سابقا موجود
از صندوق های عاطفه بیرون بیاید
و انسان با هر انتخابات یک گام به گذشته پیش تر برود
ما از حلقه گمشده می گذریم
از انسان برمی گردیم
به نئاندرتال می رسیم
به کرومانیون
به میمون
و سرنوشت ما با گونی های سیب زمینی
چه راحت به چی توز باز می گردد!
در روز 22 خرداد
در وعده گاه ماهیتابه ها
و در تنور گرم انتخابات
سیب زمینی ها را
پوره پوره
و برگه ها را
پاره پاره
دیدار خواهیم کرد.
آه، سیب زمینی
آه، سیب!
آه، زمین!