مرگ سبز !
سپری شدن سالهای حرام…
حیات پر برکت آیت الله منتظری محورها و فرازهای عمده ای دارد که هر یک به گونه مستقل می تواند تا زمان های دور مورد بحث و بررسی تحلیل گران ، سیاستمداران ، فلاسفه ، متخصصان نظام فقهی و … قرار گیرد . برخی از این فرازهای مهم که چندین مورد آن نیز در همین چند روز بعد از وفات ایشان مورد توجه تحلیل گران قرار گرفته به شرح زیر می باشد :
▪ زندگانی سراسر مبارزاتی وی در قبل از انقلاب که با بارها دستگیر شدن ، زندان رفتن و تبعید همراه بوده است . رویه ای که کاملا مخالف با رویه و زیست هم مسلکان روحانی ایشان بوده است . و اتفاقا همین نحوه زیست تاثیر بسیاری در نوع موضع گیری ایشان در بعد از انقلاب داشته است.
▪ ارتباط با روشنفکران مذهبی و عمدتا آیت الله طالقانی ، مهندس بازرگان و نهضت آزادی که این ارتباط تا پایان حیات ایشان ادامه داشت . این همزیستی تاثیرات عمیقی را در اندیشه و عمل و زیست وی به همراه داشت .
▪ نقش آیت الله منتظری در شکل گیری انقلاب 1357
▪ جایگاه آیت الله منتظری در حکومت جمهوری اسلامی در بعد از انقلاب
▪ نقش آیت الله منتظری در شورای خبرگان قانون اساسی ، تبیین قانون اساسی و تبیین نظریه ولایت فقیه
▪ نسبت نقادانه آیت الله منتظری با قدرت و حکومت
▪ تبیین و حمایت از حقوق مردم در برابر حکومت
▪ آیت الله منتظری و مخالفان و منتقدان
▪ نقد آیت الله منتظری بر انحرافات نظام جمهوری اسلامی و رهبری آن
▪ مخالفت با نحوه عملکرد با مخالفان در زندانها که از سال 1365 به بعد علنی گردید
▪ مخالفت با کشتارهای سیاسی دستجمعی زندانیان در 1367
▪ نقد عملکرد و اندیشه بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران
▪ نقد نظریه ولایت مطلقه فقیه و تجدید نظر در آن و محدود نمودن آن به آراء مردم ، نقد فراقانونی بودن رهبری
▪ نقد حکومتی شدن مرجعیت
▪ آشتی دادن حقوق بشر و دمکراسی با اسلام به همراه تلاش برای صورت بندی دمکراتیک تر از اندیشه های دینی
▪ تسلیم ناپذیری در برابر انواع فشارها از جمله سالها حصر خانگی ، بازداشت و فشار بر فرزندان و بیت ، تخریب حسینیه و …..
▪ حمایت و دستگیری خانواده های زندانیان فارغ از نوع جرم ، مرام فکری و سیاسی در تمامی مراحل زندگانی قبل و بعد از انقلاب
▪ نگارش کتاب خاطرات ایشان که به لحاظ آن که دومین مقام رسمی کشور تا زمان خلع ید بوده اند از جمله مهمترین اسناد تاریخی حوادث سالهای 60 به بعد بشمار می آیند .
▪ و سر آخر، در درخشان ترین فصل زندگانی ، یافتن نقش پدر معنوی جنبش سبز ملت ایران .
بی شک یکی از فصول رخشان زندگانی این مجاهد نستوه را می توان در همبستگی بدون قید و شرط و بلافصل با خیزش سبز ملت ایران در بعد از کودتای 22 خرداد 1388 دانست . ایت الله منتظری با حمایت همه جانبه ، بدون هیاهو و جار و جنجال و بدون چشم داشت به تایید و یا نواختن کسی یا کسانی تنها بر مبنای رسالت و وظیفه دینی و فقهی خود به حمایت همه جانبه ازجنبش اعتراضی ملت ایران پرداخت . اعلامیه های وی درپس هر رویداد سیاسی در حمایت از جنبش ، مردم و رهبری ان و نیز در نقطه مقابل مذمت کودتاگران و خلع ید فقهی ـ شرعی و ایدئولوژیک از اقدامات سرکوبگرایانه انان یکی ازتکیه گاههای کلیدی جنبش سبز بشمار می رود و در سد شکنی حرکت ان نقشی اساسی داشته است ، رد ولایت جائرانه ، شجاعت در اشتباه دانستن اشغال سفارت امریکا از سوی اعلم ترین فقیه شیعه در ایران و ابراز علنی این اشتباه ، عذرخواهی از پیشگاه ملت ایران به واسطه نقشی که در شکل گیری این حکومت و اصل ولایت فقیه داشته و تلاش همه جانبه برای تبدیل آن به نقش نظارتی و نه اجرایی آن هم همراه با پشتیبانی و نظارت مردم از جمله درخشانترین مواضع وی در طول چند ماه گذشته می باشد .
حیات سبز منتظری که هر روز لطیف تر ، انسانی تر و مردمی تر می گشت در مرگش نیز جوانه های جنبش سبز را حیاتی دیگر بار بخشید. از روزی که او چشمانش را فرو بسته خواب از چشمان کودتاگران گرفته شده است . حضور چند صد هزار نفری جنبش سبز در قم ام اقرای جهان تشیع و نفی دولت کودتا و حامیان آن ، ایران را دوباره به سرخط اول اخبار جهان تبدیل گردیده است .رویداد این زلزله سیاسی تا بدان اندازه مهم بوده که کودتا چیان کنترل خود را بر رفتارهایشان از دست داده اند و از عصر روز تشییع پیکر آن رادمرد با انواع سلاح ها به مردم یورش برده تا جایی که در روز عاشورا که حرمت آن توسط رژیم های دیکتاتوری گذشته نیز به شدت رعایت می شد در مقابل چشمان مردم ایران و جهان آتش بر روی مردم می گشایند .
بدون تردید نقش آیت الله منتظری در تاریخ شیعه امامیه از سویی و در شرایط کنونی ایران و جنبش سبز از سوی دیگر بی بدیل بوده و کسی و یا نیرویی را یارای پر کردن فقدان این سرمایه اجتماعی گرانقدر نیست . اما وی چه در زمان حیات و چه در بعد از آن سر منشاء حیات جنبش گردیده است . چیزی که برای حصر کنندگان وی غیر قابل باور است. منتظری برغم تمامی فشارهای وارده حاضر نشد تا بر قامت زور ردای تقوی بپوشاند .او حاضر نشد آن چه را که در مدرسه علم و آستانه عشق آموخته بود به نام و نان بفروشد . او به خدا ، مردم ، آزادگی و فقر وفادار ماند .و مصداق شیعه علوی بود و خط فاصل اش حقیقت و مصلحت .
از نظر او جز حقیقت هیچ صلاح و مصلحت دیگری وجود ندارد . ایت الله برغم آن که سال ها او را به عنوان خارجی ، عاصی بر دین الله و رافضی سنت محمد محکوم به حصر کرده بودند همچون تندیس غربت و تنهایی و رنج بر پا ایستاد و تمام جهادش اینکه نیفتد .
رخداد جنبش سبز ، حوادث بعد از رحلت ایشان و عاشورای خونین 1388 طلیعه آن را دارد که سالهای حرام در حال گذشتن است .