ایران پس از پایان ضرب الاجل

نویسنده

» سرمقاله نیویورک تایمز دربارۀ دورنمای منطقه

ایران ثابت کرده در وقت کشی چیره دست است. شش ماه پس از تغییر رویکرد واشنگتن و شرکایش، تهران هنوز هیچ تمایلی به حل و فصل مناقشه بر سر برنامه هسته ای خود نشان نداده است. اکنون زمان آن فرا رسیده است که اوباما و سایر رهبران جهان، به کمک تحریم های سنگین تر، بر فشارها اضافه کنند.

آقای اوباما با پیشنهاد برقراری روابط جدید به ایران، به دولت این کشور تا پایان سال 2009 فرصت داد تا پای میز گفتگو حاضر شود. وی در سخنرانی سالانه خود در این هفته، به رهبران ایران هشدار داد درصورت ادامه بی اعتنائی به تعهدات خود با “عواقب بیشتری” روبرو خواهند شد.

چهار سال پس از آنکه شورای امنیت سازمان ملل، برای اولین بار خواستار توقف غنی سازی اورانیوم توسط ایران شد، هنوز هزاران سانتریفوژ فعال در این کشور وجود دارد. از غنی سازی می توان در تولید سوخت هسته ای و نیز تولید بمب هسته ای استفاده کرد. واشنگتن قصد دارد دور جدیدی از تحریم ها علیه تهران را، که چهارمین دسته از تحریم ها ظرف چهار سال گذشته محسوب می شود، به جریان بیاندازد.

انگلستان، فرانسه و آلمان نگرانی های مشابهی نظیر آقای اوباما دارند. روسیه و چین که صاحب حق وتو در شورای امنیت هستند، در گذشته بر کاهش تمهیدات تنبیهی اصرار داشتند. چنین رویکردی سبب تضعیف موقعیت شورای امنیت و آسانتر شدن ادامه مسیر برای تهران شد. باعث خرسندی بود که روز جمعه هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا، آشکارا به چین هشدار داد درصورت عدم پشتیبانی از تحریم های جدید، با انزوای دیپلماتیک روبرو خواهد شد.

پس از آنکه در پائیز گذشته مشت ایران در مخفی نگهداشتن تأسیسات غنی سازی قم باز شد، قدرت های بزرگ پیشنهاد معقولی به این کشور ارائه دادند: بازگشائی کلیه تأسیسات هسته ای به روی بازرسان بین المللی و ارسال قسمت اعظم ذخیرۀ اورانیوم با درجه خلوص پائین خود به خارج برای تبدیل شدن به سوخت هسته ای لازم برای استفاده در رآکتور تحقیقاتی. این پیشنهاد نمی توانست معضل را حل کند اما می توانست فرصت بیشتری برای ادامه مذاکرات فراهم کند. به نظر می رسید دیپلمات های سطوح میانی ایران با این پیشنهاد موافقت کرده اند، اما چندی بعد، مقامات ارشد ایران به این پیشنهاد پاسخ منفی دادند. از آن زمان تا کنون، هیچ تغییر دیگری رخ نداده است. 

اکنون زمان حساسی برای ایران است. انتخابات تقلبی ریاست جمهوری در خرداد ماه گذشته، آتش اعتراضات سیاسی و سرکوب خشونت بار دولتی، از جمله اجرای اعدام های سیاسی را شعله ور کرد. تحریم های جدید باید منحصراً آسیب رسانی به بخش سرکوبگر حکومت، به ویژه سپاه پاسداران انقلاب را نشانه بگیرند که البته، برنامه هسته ای کشور را نیز مدیریت می کند. این تحریم ها نباید رنج و مشقت بیشتری به مردم ایران تحمیل کنند. حلقه هدف باید متناسب باشد و در عین حال، باید درها را برای گفتگو باز نگاه داشت.

اگر شورای امنیت به اقدام فوری دست نزند، ایالات متحده و اروپا باید به تنهائی بر دامنه این فشارها بیفزایند. سنای آمریکا روز پنجشنبه لایحۀ تنبیه شرکت هائی که به ایران بنزین صادر می کنند و یا به افزایش توان پالایشگاهی آن کشور کمک می کنند، را تصویب کرد. مجلس نمایندگان نیز قانون مشابهی را به تصویب رسانده است. ممکن است اقداماتی از این دست در آینده لازم باشد، اما در حال حاضر، ما نگران هستیم این اقدام سبب وارد آمدن صدمه به بسیاری از مردم شود.

بعضی از کارشناسان می گویند دولت ایران به حدی ضعیف شده که ایالات متحده باید دست از پیشنهاد بهبود روابط با آن برداشته و تنها بر رویکرد تغییر رژیم متمرکز شود. هیچکس طرح جامعی برای دست یافتن به چنین هدفی ارائه نداده است و اقدام نظامی نیز می تواند یک فاجعه باشد. همانطور که در عراق دیدیم، تغییر رژیم می تواند یک بازی خطرناک و غیرقابل پیش بینی باشد.

همانطور که انتظار می رفت، ایران گناه مخالفت های روز افزون داخلی را به گردن غرب انداخته است. البته این رفتاری غیرمنطقی است. اوباما باید قوی تر و به نمایندگی از ایرانی ها سخن بگوید که به طور صلح جویانه در پی ایجاد تغییر هستند. درعین حال، ایالات متحده و شرکایش باید بسیار مراقب حس غرور و استقلال طلبی ایرانی ها باشند. تنگ کردن حلقه بسیار دشوار است اما باید انجام شود. در همین حال، باید به خاطر داشت که سانتریفوژها همچنان به چرخش خود ادامه می دهند.

 

منبه: نیویورک تایمز- 29 ژانویه 2010