“نه حق ازدواج، نه حق طلاق و نه حق زایمان” و چونان آدمیزاد پیش از تقسیم زمین و تاسیس دولت/ ملتها، “نه بیمه دارند و نه یارانه”. اینان به شمار نیامدگاناند. تعدادشان حالا دیگر به گفته معاون استاندار بیش از ۵ هزار نفر است. هزاران بیشناسنامه در ایران که دولت تازه میخواهد پس از شناسایی و غربالگیری، سرانجام برایشان “تعین تکلیف” کند. این افراد که به فقدان تابعیت آنها اذعان شده چه کسانی هستند؟ کجا زندگی میکنند و با چه مشکلاتی روبرواند؟ یک فعال بلوچ در گفتگو با روز به این سئوالات پاسخ میدهد.
چند ماه از اعلام ۴ هزار ایرانی فاقد شناسنامه در استان سیستان و بلوچستان نگذشته که معاون استاندار آماری میدهد که بیش از ۱۰۰۰ نفر با آمار قبلی اختلاف دارد. علیاصغر جمشیدنژاد گفته است “۵۶۵۰ نفر در سیستان و بلوچستان” شناسنامه ندارند. به گفته او، دولت تاکنون بیش از ۱۰۰۰ نفر را تعیین تکلیف کرده و انتظار میرود “با عملکرد قاطعانه تا پایان سال جاری برنامه فاقدین شناسنامه جمعبندی شود.”
معاون استاندار خطاب به اعضای کارگروه اجتماعی و فرهنگی استان گفته است: “افراد نیازمند را پس از شناسایی غربالگری کنید و هر یک را به نهاد حمایتی مرتبط یا مراجع قضایی معرفی تا به وضعیت این افراد ساماندهی و رسیدگی شود.”
در شهریورماه گذشته، یعقوب جدگال، از نمایندگان این استان تائید کرده بود که نزدیک به ۴ هزار و ۵۰۰ نفر، در آن استان شناسنامه ندارند و بر این اساس از حقوق قانونی خود محروم شدهاند.
به گزارش خبرگزاری مهر که این سخنان را منتشر کرده، اکثر افراد بدون شناسنامه که بیشتر در شهرستان نیکشهر در جنوب سیستان و بلوچستان زندگی میکنند از حق و حقوق قانونی از جمله بیمه، دریافت یارانه، حساب بانکی، دریافت گواهینامه و حتی دریافت سوخت نیز محروم هستند.
آنزمان محمد نظامی اردکانی، رئیس سازمان ثبت احوال وعده داده بود که تا پایان امسال، مشکل تمام پروندههای افراد بدون شناسنامه در استان سیستان و بلوچستان حل خواهد شد.
شناسنامه به عنوان یک مدرک هویتی در کشورهای دنیا مبنی دریافت خدماتی همچون دریافت یارانه، بیمه و در برخی کشورها حتی تحصیل است.
حبیبالله سربازی، فعال و مدیر سایت “کمپین فعالین بلوچ” به روز میگوید فرزندان افراد فاقد شناسنامه در استان سیستان که تا کنون آمار روشن و دقیقی از آنها در دست نیست “نمیتوانند تحصیل کنند، بیمه ندارند، یارانه نمیگیرند، نه ازدواج و طلاق و نه هیچ تولد و فوتی را نمیتوانند ثبت کنند و نه حتی زنانشان میتوانند در بیمارستان زایمان کنند. این باعث شده که همانند مردم عصر حجر در بدترین شرایط زندگی کنند.”
به گفته آقای سربازی این روستائیان “به علت دوری از مرکز شهر و فقر و بیسوادی به گرفتن شناسنامه اقدام نکردهاند و اکنون با مشکل بسیار جدی مواجه شدهاند. این افراد بعد از آنکه طرح خروج مهاجران افغانستان از سیستان و بلوچستان در اواسط دهه ۸۰ ارائه شد و در هر کوی و برزنی اگر ماموران انتظامی فردی را میگرفتند که اسناد هویتی نمیداشت او را رد مرز میکردند. از آن زمان، این روستائیان ایرانی بلوچ، حتی جرات خارج شدن از روستای خود را ندارند و نمیتوانند به شهر سفر کنند چون به محض اینکه توسط نیروی انتظامی بازداشت شوند از کشور اخراج میشوند.”
نماینده نیشکر در خرداد ماه سال ۹۳ گفته بود شماری از اهالی این بخش که فاقد شناسنامه هستند ۴۰ تا ۵۰ سال سال سن دارند.
او توضیح داده بود که آنها از “دریافت انشعاب آب، برق، تلفن و سایر موارد محروم هستند و حتی نمی توانند سفر کنند.”
حبیب الله سربازی میگوید: “مشکل دیگر، افرادی هستند که دولت به آنها مشکوک التابعه میگوید، و با همین اتهام صدها نفر شناسنامههای آنها ضبط و ابطال شده است در حالی که از روستائیان یا حتی شهریهای بلوچ اصیل ایرانی هستند اما بخاطر فقر نتوانستهاند برای اثبات سجل خود آزمایش دی ان ای بدهند و حتی کسانی که این آزمایش را دادهاند ولی در کاغذ بازیهای اداری و تعللهایی که ثبت احوال عامدانه ایجاد کرده است مانده و باز بیشناسنامه ماندهاند.”
نهادهای مربوطه بیم دارند به دلیل همجواری سیستان و بلوچستان با کشورهای پاکستان و افغانستان، افرادی از این کشورها بخواهند در صدد کسب شناسنامه ایرانی برآیند. این بهانه باعث شده، دولت از شتاب خود برای رفع خلا قانونی افراد فاقد شناسنامه بکاهد.