منیژه محامدی متولد 1323 در تهران است.رشته نمایش را در کالیفرنیا تحصیل و در سال 1355 تخصص تئاتر درمانی را دریافت کرده است. محامدی سال هاست که کار نمایش می کند. او هر سال نمایشی دیگر به صحنه می برد و تقریباً در تمام این سال ها هم نتوانسته نمایشی را خلق کند که منتقدان را راضی از سالن بیرون بفرستد. نمایش هایی که محامدی انتخاب می کند هرچند گاهی درام های پرقدرتی چون چشماندازی از پل، کوری، دایره بسته، دشمنان جامعه سالم، سووشون، مسافربی توشه و… هستند، اما در اجرا تبدیل به اثری مکانیکی و خالی از احساس می شوند. نگاهی انداخته ایم به آخرین اجرای او با نام تبرئه شده که هم اکنون در تهران روی صحنه است…
تبرئه شده
کارگردان : منیژه محامدی. نویسنده: اریک جنسون و جنسون جسیکا بلنک. موسیقی متن: آرشام مؤدبیان. طراح صحنه و لباس: احمد کچه چیان. بازیگران: محمد اسکندری، مهوش افشارپناه، مجید جعفری، عمار تفتی، محمد نادری، محمود لاچینی، فرناز رهنما، سام کبودوند، محمد خداوردی، داریوش برزگر و روحالله نادرپور.
چند زندانی بیگناه پس از مدت ها اسارت در زندان تبرئه می شوند. ولی با توجه به اینکه مدت ها از محیط بیرون دور بوده اند، نمی دانند چگونه باید با جامعه ارتباط برقرار کنند.
بی گناهان
منیژه محامدی سال هاست که کار نمایش می کند. او هر سال نمایشی دیگر به صحنه می برد و تقریبا در تمام این سال ها هم نتوانسته نمایشی را خلق کند که منتقدان را راضی از سالن بیرون بفرستد. نمایش هایی که محامدی انتخاب می کند هرچند گاهی درام های پرقدرتی هستند، اما در اجرا تبدیل به اثری مکانیکی و خالی از احساس می شوند. نمایش هایی که وجوه تئاتریکال و اغراق شده آنها بسیار بیشتر از وجوه روح زندگی در آنها محسوب می شود.
نمایش تبرئه شده و یا به عبارت درست تر تبرئه شدگان نیز از همین قاعده چند ساله تبعیت می کند. نمایشی که بیش از هرگونه تصویر پردازی، بر کلام استوار است و می کوشد از دریچه شنیدن و نه نگاه کردن با مخاطب خود ارتباط برقرار نماید. البته نباید فراموش کرد که نویسندگان نمایشنامه نیز در حد آرتور میلر- چشم اندازی از پل- یا ژوزه ساراماگو- کوری- هم نیستند. نویسندگان این نمایشنامه دو امریکایی هستند که در کارشان به دلیل پرداختن به اغراض سیاسی نمی توانند به یک شکل نمایشی صحیح نزدیک شوند.
در نمایش تبرئه شدگان با تعدادی زندانی رو به رو هستیم که آزاد شده اند و سعی دارند با بیان خاطرات تلخ خود به کاستی های فضای زندان و رژیم آمریکا بپردازند. این نگره و شیوه تئاتری بیشتر ذهن را به سوی نمایش های انتزاعی پیش می برد. تماشاگر باید در ناخود آگاه خود بخش های بسیاری از واقعیتی که آن را نمی بیند را بازسازی نماید. اما دیالبوگ های این نمایش آنقدر ثقیل هستند که تماشاگر نه تنها فرصت تصویر سازی پیدا نمی کند که زمان بسیاری را هم باید صرف کند تا متوجه خود عبارات شود.
از سوی دیگر تعدد شخصیت ها ذهنیت مخاطب نمایش را مخدوش می کند. عدم تمرکز بر یک واقعه نمی گذارد ارتباط لازم با کلیت اثر برقرارشده و در نتیجه همه چیز نیمه کاره می ماند. همان گونه که محامدی در یکی از مصاحبه هایش گفته بود؛ این نمایشنامه را بر اساس یک برنامه نمایشنامه خوانی انتخاب کرده است. در نمایشنامه خوانی متونی انتخاب می شوند که بیشتر مناسب شنیدن هستند تا دیدن. این نمایش به خوبی می توانست از بار تصویری مناسبی برخوردار شود. ما به راحتی و در حجمی ساده می توانستیم هر آنچه هم اکنون به صورت رادیویی آن را می شنویم را در اجرا به تماشا بنشینیم. متاسفانه افراد حرفه ای همچون محامدی هم زمان زیادی را برای فکر کردن به اثر و شیوه های نمایشی آن صرف نمی کنند و تنها سعی دارند در کوتاه ترین زمان ممکن که گاه به یک ماه نیز نمی رسد نمایشی را روی صحنه بیاورند و پس از چندین اجرا سراغ متن بعدی بروند و این چرخه همچنان ادامه دارد.
در نمایش تبرئه شدگان تعدادی پلیس هم حضور دارند. این پلیس ها هم همانند تبرئه شدگان دچار تناقض شخصیتی هستند و هر کجا که لازم باشد بنا به مصلحت درام و نه منطق؛ ماهیت خود را تغییر می دهند و تماشاگر را سردر گم می گذارند. کارگردان حتی سعی نکرده شناسنامه ای صحیح از آنها ارائه نماید تا بتواند حس همذات پنداری تماشاگر را برگزیند.
محدودیتهای متن به معدود بودن و همسان بودن میزانسنهای نمایش منجر شده و کارگردان در عمل تا حد زیادی ناتوان مانده است؛ اما نشانههایی هم از تلاشهای ذهنی او برای شکلدهی به برخی میزانسنها به چشم میخورد که به سامان نهایی نرسیده است؛ در این رابطه میتوان به میزانسن جای گیری بازجویان، بازپرسان و مأموران در قسمت فوقانی صحنه اشاره نمود که سیطره آنها را نشان میدهد.
با وجود این، به علت متعدد بودن نقش پرسوناژهای فوق و نیز همسانی ظاهریشان، مشخص نمیشود که آنها در موقعیتهای گوناگون واقعاً چه کسانی هستند. نشان دادن آنها به شکل “کابوی”های کراواتی نقشهای متفاوت آنها را غیرقابل باور کرده است.
تبرئه شدگان یک اثر ضعیف در نمایشنامه نویسی است که کارگردان هم آن را در اجرا به کاری ضعیف تر بدل کرده است. کاری که جز ملال برای تماشاگر به همراه نمی آورد.