سازمان سیا در برابر ملا ها

واشنگتن پست
واشنگتن پست

» مقاله واشنگتن پست دربارۀ وظیفۀ سیا در دولت جدید آمریکا‏

mollahsia.jpg

ریوئل مارک گرشت ‏

اطلاعات آمریکا دربارۀ ایران تا چه اندازه درست است؟ با درنظر گرفتن دخالت های رژیم مذهبی ایران در غزه، لبنان، ‏افغانستان و عراق، ملاهائی که به احتمال زیاد در آستانه تولید اورانیوم کافی برای تولید یک بمب هسته ای هستند، و ‏باراک اوبامائی که وعدۀ استفاده از دیپلماسی و تحریم را برای مهار آنها می دهد، پرسش این سؤال منطقی به نظر می ‏رسد.‏

با این‎ ‎حال پرسش هائی از این دست به ندرت در واشنگتن مطرح می شوند. من از سال 1357 که آیت الله خمینی از ‏فرانسه زمزمه های انقلاب می کرد، یک بار هم ندیدم یک رئیس جمهور آمریکائی خواستار بررسی مجموعه تلاش ‏های سرویس مخفی علیه ملاها شود. وضعیت کنگره تنها کمی بهتر از این است. حتی پس از آنکه جنگ عراق توانست ‏افراد خارج از مجموعه را بیشتر متوجه ضعف اقدامات سازمان اطلاعات مرکزی کشور علیه کشورهای «هدف ‏سخت» کند، تمایل کنگره برای اطلاع از تلاش های موجود در زمینه جمع آوری اطلاعات علیه تهران ناچیز بوده است. ‏مأموران اجرائی که شاهد بی کفایتی مشهود در عملیات مربوط به ایران ظرف این سال ها بوده اند، بیشتر از مباشران ‏غیرنظامی به قابلیت ها و توانائی های سیا فکر می کنند.‏

لئون پانتا که به ریاست سازمان سیا منصوب شده، باید بازنگری جامعی را بر روی مجموعه اطلاعاتی گردآوری شده ‏از تهران به عمل آورد. از آنجا که دولت اوباما مشغول بررسی گزینه های سیاسی مختلف در قبال ایران است، با خبر ‏شدن از نتایج اقدامات سازمان منطقی به نظر می رسد. سیاستی که برپایۀ اطلاعات و تحلیل های ضعیف بنا نهاده شود، ‏نمی تواند درست باشد. ‏

عملیات مربوط به ایران همواره هزینه انسانی زیادی را به همراه داشته است. آیا میان تعداد مأمورانی که به کار گرفته ‏شده اند و کیفیت و کمیت اطلااعات جمع آوری شده تناسبی وجود دارد؟ آیا نحوه استخدام این افراد، توازن میان اداره ‏مرکزی و مأموران اجرائی و ماهیت پوششی که توسط این مأموران به کار گرفته می شود منطقی به نظر می رسند؟ چه ‏تعداد مأموران و تحلیلگرانی که بر روی موضوع کار کرده اند می توانند اطلاعات موجود در سخنرانی ها و کتاب های ‏روحانیون مخالف را بخوانند و یا اینکه رایانه دستی که طرح های هسته ای در آن ذخیره شده را مورد کند و کاو قرار ‏دهند؟ در دهه 1990 یک مأمور پرونده را دیدم که به زحمت می توانست فارسی حرف بزند و از سوی دیگر یک ‏مأمور ایرانی با قابلیت بالقوه زیاد را دیدم که به سختی می توانست انگلیسی حرف بزند. متأسفانه این نحوه از تبادلات ‏اطلاعاتی فراوان بود. تحلیلگران سازمان که اغلب اطلاعات ناچیزی از مأموران و مسؤولان پرونده دارند، چنان بهای ‏کمی به مأموران اجرائی می دهند که باید نگرش شان را کنار گذاشت. ‏

شاید ایران بهترین و مهمترین معیار برای قضاوت درباره عملکرد سازمان سیا علیه یک کشور متخاصم در خاورمیانه ‏با سوابق تروریستی- آنچنان که در گزارش کمیته 11 سپتامبر آماده- محسوب شود. از آن گذشته، احتمالاً ایران ‏‏«آسانترین» هدف سخت برای سازمان است. بر خلاف عراق در دوره صدام و یا کره شمالی در وضعیت فعلی، سیا می ‏تواند به داخل ایران دسترسی داشته باشد به شرط آنکه واقعاً تلاش کند. ایران یک کشور خودکامه است که به آرمان ‏انسانی خود در قبال جهان اسلام اعتقاد دارد. مرزهای این کشور نفوذ پذیری کمی دارند اما طیف گسترده ای از مردم ‏مسلمان، غیر مسلمان، تجار، دانشگاهیان، دانشجویان، زائران مذهبی و جهانگردان مرتب به این کشور سفر می کنند. ‏

مسأله مهمتر، سفرهای افراد خاص ایرانی به خارج از کشور است. اعضای سپاه پاسداران انقلاب به دفعات بورس ‏مطالعات خارجی – معمولاً برای اقامت در غرب- دریافت می کنند. دانشمندان ایرانی و مهندسان این کشور نیز به ‏خارج سفر می کنند. ملاهای ایران هم در کشورهای خارجی یافت می شوند، به طوریکه امکان تماس دراز مدت با آنها ‏وجود دارد. هرچند روشنفکران ایرانی که اغلب طرف صحبت روزنامه نگاران و روشنفکران غربی قرار می گیرند ‏دارای نفوذ و اطلاع فراوانی از داخل رژیم روحانیون نیستند، اما گاهی همین ها حائز اهمیت هستند و می توان به آنها ‏دسترسی پیدا کرد. مسأله کلیدی این است که آیا سازمان تهمیدات صبورانه و درعین حال محکمی را درپیش گرفته است ‏که احتمال انجام عملیات دسترسی به ایرانی های جالب توجه را بیشتر کند؟ ‏

دسترسی داشتن هیچگاه تضمینی برای موفقیت عملیاتی نیست. اما رژیم آخوندی اکنون 30 ساله شده است.هنوز دلسردی ‏را که نزد کمونیست های روسی پس از چندین دهه اقتدار اتحاد جماهیر می دیدیم، در میان روحانیون حاکم بر ایران ‏ندیده ایم، روحانیون و تندروهائی که خود را سربازان برگزیده خدا می دانند. به نظر می رسد وفاداری به خدا سرسختانه ‏تر از تعهد به مارکس باشد. اما این وضع هم قابل تغییر است. نظیر آن را در میان دلداده ترین حامیان القاعده دیده ایم؛ ‏دلبستگی های دینی قابل محو شدن و تغییر یافتن هستند، چیزی که همدم را به دشمن تبدیل می کند. ‏

احتمال زیادی وجود دارد که دیپلماسی و تحریم مور نظر اوباما برای مهار ارادۀ رژیم در ساخت تسلیحات هسته ای به ‏شکست منجر شود. دراینصورت، دولت به طور اجتناب ناپذیری به نوعی استراتژی بازدارنده روی خواهد آورد. ‏احتمالاً برنامه های سرّی که سازمان سیا را به معطوف شدن بر روی وضعیت پویای داخلی ایران وا می دارد، بخشی ‏از تلاش های دولت برای باخبر شدن از طرح های ملاها در خاورمیانه را تشکیل خواهد داد. اگر ما نسبت به کاری که ‏می کنیم جدی هستیم (البته با درنظر گرفتن اینکه سازمان سیا سابقه رویکردهای مبتنی بر تصادف و اتفاق را در ‏کارنامه دارد)، کاخ سفید و کنگره باید اطمینان حاصل کنند که آیا سیا تونسته است مأموریت اولیه خود را انجام دهد یا ‏خیر؟ اطلاعات مبتنی بر افراد و اقدامات سری از مهارت های مشابهی بهره می برند. ‏

پانتا هرکاری که بکند، عاقلانه تر این است که به گفته های مدیران ارشد سیا اعتماد کند، آن هم در شرایطی که از ‏صحت این گفته ها اطمینان حاصل می کند. “کارشناسان” سازمان سیا برای غلو کردن درباره جزئیات، طوری که ‏دیگران فکر کنند آنها مشغول انجام کارهایشان هستد، توانائی خاصی دارند. ‏
‏ ‏
ریوئل مارک گرشت ناظر ارشد در بنیاد دفاع از دموکراسی است و در فاصله سال های 1985 تا 1994، مأمور ‏بررسی پرونده سازمان سیا بوده است. ‏

منبع: واشنگتن پست- 27 ژانویه‏