نادر ایرانی
احمد زید آبادی، روزنامه نگار و فعال سیاسی آخرین تحولات مربوط به انتخابات و خاورمیانه را طی نشستی در دفتر جنبش مسلمانان مبارز ایران مورد بررسی قرار داد
وی در باره انتخابات گفت: هرپدیده ای در هستی دارای علت وجودی است که بدون توجه به آن، پدیده مورد نظر تا اندازه ای علت وجودی خود را از دست می دهد و چیز دیگری می شود.
وی افزود: از نظر هابز ازدولت مسئولیت تامین امنیت را دارد، حال اگر دولتی به این وظیفه اقدام نکند و امنیت شهروندانش را به خطر بیندازد دیگر اساسا دولت محسوب نمی شود.
زید آبادی سپس به انتخابات پرداخت وگفت: انتخابات برای این است که اراده آزاد مردم در یک پروسه آرام و مسالمت آمیز تبلور پیدا کند و از طریق آن یک نوع حاکمیت ملی شکل بگیرد. و درغیر این صورت آن انتخابات به هردلیلی از فلسفه وجودی خود فاصله گرفته است. انتخابات درایران دچار چنین سرنوشتی شده و به جای آنکه ابزاری مسالمت آمیزبرای چرخش قدرت درایران واعمال حاکمیت ملی باشد به امری امنیتی تبدیل شده که بیشتر ابعاد بین المللی آن برای نظام حائز اهمیت است به نحوی که نظام مایل است جهان خارج براساس تعداد افرادی که در انتخابات شرکت می کنند، نظام را به رسمیت بشناسد.
وی افزود: نگاه به انتخابات با معیارهای امنیتی باعث می شود که برخی حتی از معیارهای ظاهری انتخابات هم عدول کرده و به نوعی غش غیر از محتوا، در صورتش هم روی می دهد.
زید آبادی سپس با اشاره به اینکه دراغلب کشورهای دنیا، اسامی واجدین شرایط اعلام می شود و با مشخص شدن لیست هرحوزه انتخاباتی مانند آنچه در 2 الی 3 انتخابات در دوره اصلاحات شاهد آن بودیم ـ هرچند انتخابات آزاد نبود ولی به دلیل اعلام جزییات آن ـ امکان مطالعه برروی گرایش های مردم وجود دارد.
وی در همین راستا حتی موضوع واجدان شرایط درانتخابات ایران را دارای ابهام دانست وگفت: آمارجمعیت ایران در سال 1385، 70 میلیون و 500 هزارنفر اعلام شده است که با احتساب نرخ رشد 4/1، آمار جمعیت ایران در شرایط کنونی چیزی حدود 71 میلیون و500 هزار نفر جمعیت ایران است.براساس آمار جمعیت در در سال 1385 جمعیت زیر 15 سال 17 میلیون و700 هزار نفر و جمعیت میان 15 تا 20 سال نیز 8 میلیون و 700 هزار نفر بوده است. از این میزان، جمعیت زیر 18 سال چیزی حدود 20 میلیون نفر است که با کسر آن از 70 میلیون نفر، چیزی حدود 50میلیون نفراز نظر کسانی که متخصص مسایل آماری کشورند، واجد شرایط رای دادن در ایران هستند. ولی ناگهان واجدین شرایط 43 میلیون نفر اعلام می شود. یعنی با کسر 7میلیون نفر، که رقم کمی نیست،مواجه می شویم.
وی با اشاره به اینکه کسر چنین رقمی می تواند رقم مشارکت را بالا نشان دهد گفت: وقتی انگیزه در این حد تنزل می یابد،محتوای انتخابات هم دچار کاستی های جدی می شود.
انتخابات درتهران
دبیر ادوار تحکیم وحدت با اشاره به اینکه در باره انتخابات تهران، آمار و ارقام روشنی را مطرح نمی کنند گفت: در یکی از اطلاعیه ها، واجدین شرایط درتهران بزرگ شامل تهران، ری، شمیرانات و اسلام شهر شش میلیون و403 هزار نفر اعلام شده است، درحالی که همین رقم دربرخی دیگر اطلاعیه ها شش میلیون و 375 هزار اعلام شده است. حال با فرض صحت این ارقام و اینکه در تهران تعداد رای دهندگان یک میلیون و نهصدونه هزار نفر بوده است، با این رقم چیزی حدود 27درصد درانتخابات تهران شرکت کرده اندولی استانداری تهران اعلام کرده که حدود 40 درصد در انتخابات شرکت کرده اند. فاصله میان 27 و 40 درصد، 13 درصد است واین رقم کمی نیست.
زیدآبادی دربخش دیگری از تحلیل انتخابات در ارتباط با میزان مشارکت درانتخابات مراکز استان ها و شهرهای بزرگ نیز برعدم شفافیت آمارها تاکید کرد و گفت: سایت وزارت کشور تنها به ذکر میزان رای دهندگان و اینکه کاندیداها چقدر رای آورده اند اکتفا کرده و به میزان افراد واجد رای دادن هیچ اشاره نکرده است.مثلا در اصفهان کاندیدایی با 60 هزار رای به مرحله دوم راه یافته است درحالی که شهر اصفهان خود دارای یک میلیون و 635 هزار نفر جمعیت است که از این میزان بالای 70 درصد واجد شرایط رای دادن هستند. درتبریز که یک میلیون و 428 هزار نفر جمعیت دارد کاندیدایی با 49 هزار نفر به مرحله بعدی وارد شده است، بالاترین رای آن ها نیز 105 هزار رای بوده است. در سنندج با 327 هزار نفرجمعیت، نفر اول با 28 هزاررای به مجلس رفته و نفردوم با 17 هزار رای به دور دوم رفته است.
ناطق ادامه داد: با این وجود به طور کلی ارقام مذکور حاکی از آن است که اوضاع کلی مشارکت مناسب نبوده به نحوی که فردی براساس پشتوانه عمومی رای مردم به مجلس برود ودرآن جا از منافع مردم حمایت کند.
زید آبادی مشارکت بیشتر مردم را درحوزه هایی دانست که دو شهر، به طور مثال اردستان ومهاباد در استان اصفهان یا دلیجان ومحلات و یا نطنز وبادرود،دارای یک حوزه انتخابیه بوده ومردم هرشهر مایل بوده اند نماینده مجلس ازشهرآنان باشد.
اوضاع خاورمیانه
احمد زید آبادی در ادامه به تحلیل اوضاع کشور پرداخت و تحول در آن را نه از ناحیه یک سلسله فعالیت های درونی ونه لزوما اعمال قدرت از سوی قدرت های بزرگ، بلکه ناشی از یک سلسله تحولات درخاورمیانه ذکر کرد و گفت: در خاورمیانه محوری از قدرت متشکل از ایران، سوریه، لبنان و حماس وجهاد اسلامی شکل گرفته که درمقابل نیروهای میانه رو طرفدار آمریکا در منطقه ایستادگی می کند. برخی نیز در دوره ای دولت عراق واخیرا گروه مقتدی صدر را بخشی از این محور ذکر می کنند. هماهنگی این محور در این است که نسبت به اهداف یکدیگر وفادار هستند؛ البته از قبل فعالیت هایی صورت گرفته تا سوریه را ازاین محور خارج کنند، زیرا سوریه اگر از این محور خارج شود مسایل فلسطین جهت دیگری پیدا می کند، و دراوضاع لبنان و عراق نیز تحولاتی ایجاد می شود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه هنوز در این باره نمی توانیم با قطعیت سخن بگوییم گفت: ولی آثاری از اینکه سوری ها دارند از این محور خارج می شوند پدیدار شده است.
وی با ذکر پیشینه احتمال چرخش در مواضع سوریه گفت: دولت ترکیه از یک سال پیش در حال میانجی گری پنهان میان سوریه و اسراییل است با این مبنا که اسراییلی ها بپذیرند در مقابل مذاکرات با سوریه از جولان عقب نشینی کنند. اسراییلی ها هم انتظار دارند در ازاء این مسئله، سوریه از محور ایران خارج شود و این موضوع را به صراحت هم اعلام کرده اند. زید آبادی با اشاره به اینکه اخیرا مطبوعات سوری اعلام کرده اند طیب اردوغان در تماسی با اسد به وی اعلام کرده که ایهود باراک نخست وزیر اسراییل موافقت خود را با عقب نشینی کامل از جولان در ازای صلح با سوریه اعلام کرده، گفت: این خبر پس از انتشار در مطبوعات سوریه، درخبرگزاری ها و نشریات مهم جهان منتشر شد. چند روز پیش هم آقای بشار اسد هم در گفت وگو با روزنامه الوطن درقطر اعلام کرد که چنین موضوعی مطرح شده است.
وی با اشاره به اعلام خبر از سوی اسد و عدم تکذیب آن از سوی اسراییل،گفت: حتی دولت اسراییل اعلام کرد که موضع ما آن چیزی است که قبلا اعلام کرده ایم. مامتمایل به صلح با سوریه هستیم، ما می دانیم سوریه از ما چه می خواهد وفکر می کنیم سوریه نیز می داند که ما از او چه می خواهیم.
وی نشانه مهم تر راسفر ولید معلم به تهران ذکر کرد وگفت: از صحبت های آقای احمدی نژاد می توان فهمید که ولید معلم در دیدار با وی خبرهای خوبی به تهران نیاورده است. بعد آقای احمدی نژاد در سخنان خود تاکید کرد که آمریکا درآستانه فروپاشی است و دارد نابود می شود و هرکشوری که سرنوشت خود را به سرنوشت آمریکا گره بزند از متلاشی شدن این کشور آسیب خواهد دید. مطبوعات غربی هم سخنان آقای احمدی نژاد را هشدار به سوریه تلقی کرده اند.
زیدآبادی نشانه بعدی را میانجی گری مصرمیان حماس و اسراییل دانست که براساس خبرهای العالم این مذاکرات به نتیجه رسیده؛ به نحوی که محمود زهار اعلام کرده حماس آتش بس شش ماهه در مورد غزه رابا اسراییل پذیرفته است. وی افزود: حماس موافق آتش بس بود اما مطرح می کرد که آتش بس در کرانه باختری ونوارغزه باید تواما صورت بگیرد. ولی اسراییل برخلاف نوارغزه با آتش بس درکرانه باختری موافق نبود ومطرح می کرد که باقطع حملات موشکی اونیز بخش زیادی از تحریم ها ازجمله تحریم های اقتصادی نوار غزه را لغو می کند.
وی آنگاه با اشاره به اینکه این موضوعی است که مصری ها اعلام و قرار دادش را مطرح کرده اند گفت: البته این به معنای آن نیست که آندو با یکدیگر مذاکره قرارداد آتش بس راامضاء کنند،اما: همین که حماس پذیرفته با اسراییل درنوارغزه آتش بس اعلام کند سازش بزرگی محسوب می شود. این سیگنال ها نشان می دهد حماس با همراهی با سوری ها دیگر نمی خواهند به رفتارگذشته خود ادامه بدهند.
عراق و سیاست های تازه
زید آبادی سپس به مسایل جاری عراق پرداخت وگفت: درعراق دولتی که برسر کار است متهم به این است که متحد ایران است و برخی از کشورهای عربی نیز آن را دست نشانده ایران ذکر کرده اند به این دلیل که هم حزب الدعوه وهم مجلس اعلا در دوره حکومت صدام حسین درایران بودند وکمک نظامی ومالی دریافت می کردند و با حکومت مرکزی ایران دارای همبستگی سیاسی بودند.ولی از زمانی که در عراق به قدرت رسیدند تامین منافع دولت وکشور عراق برهرنوع رابطه مبتنی برمذهب و کمک های سابق ارجحیت یافته است. ایران نیز براساس اینکه حکومت آمریکا حامی اصلی دولت حاکم برعراق است از مقتدی صدر حمایت به عمل آورد.
وی با اشاره با تفسیر غرب از آنچه میان عراق و ایران روی می دهد گفت: تحلیل غرب آن است که ایران می خواهد عراق را لبنانیزه کرده، با کمک به حزب الله در لبنان آن را به صورت یک گروه شبه نظامی درآورده وبا وارد کردن آن در فرآیندسیاسی لبنان،براساس منافع خود نظم ویا آشوب را در این کشور برقرار کند.آنان معتقدند ایران مایل است چنین فرآیندی را درعراق ایجاد کند.
وی با اشاره به اینکه گروه مقتدی صدردرانتخابات شرکت کرد و 30 کرسی نیز به دست آورد گفت: ولی شبه نظامی های مقتدی صدر در شهرهای شیعه نشین به سرمی برند و از منظر یک ناظر بی طرف، این ها چیزی از اقتدار حاکمیت دولت باقی نگذاشته اند. هر دولتی که مایل بوده به نحوی منافع خود را تامین کند به ارتش مهدی نفوذکرده و از اینها نیز رفتارهای عجیبی در شهرهایی مانند کوت، دیوانیه، در بصره و بغداد ـ مثل ربودن آدم ها، برخورد با زن های بی حجاب وبریدن سرآنان ـ سرزده است.
وی افزود: آنان در برخی شهرهای نفتی بر منابع نفتی نیز تسلط دارند و با قاچاق آن منابع درآمد هنگفتی برای خود ایجاد کرده اند.
زید آبادی دیگر رفتار نابهنجار این گروه هارا دخالت در دوایر دولتی و ایجاد هرج مرج درآن ها، تسویه حساب ها با اهل سنت و….ذکرکرد و به این اتهام دخالت ایران درامور عراق از سوی آمریکایی ها پرداخت وگفت: من نمی دانم این ادعاها تا چه اندازه صحت دارد ولی آنان می گویند ایران نیروهای عراقی را در داخل خاک خود هم آموزش می دهد،و هم برای آنها تسلیحات و منابع مالی تامین می کند تا عراق فاقد امنیت باشد. مذاکرات میان ایران و آمریکا درعراق نیز عموما برسراین موضوع بوده وآمریکا در این مذاکرات از موضع متهم با ایران برخورد کرده و گفته شده که آمریکایی ها اسناد حاوی دخالت ایران در عراق رابا حضور مقامات عراقی ها ارائه کرده اند.
وی درادامه به مذاکرات ایران و آمریکا پرداخت وگفت: در ایران برخی علاقمند بودند مذاکرات علاوه بر مسایل عراق شامل مسایل اتمی ایران شود، ولی آمریکایی ها تاکید داشتند چون مسایل عراق به خودی خود واجد اهمیت برای همسایگان عراق است، ایران باید در این باره همکاری کند وامتیاز گیری برای مسایل دیگر را مردود اعلام کردند. همین امر باعث شد که ایران به رغم اصرار عراقی ها ازشرکت در مذاکرات امتناع کند.
امضای قرار داد در قم
وی با ذکر اینکه دولت عراق مصمم شده که با سپاه مهدی برخورد کند گفت: درگیری هایی در شهر بصره توسط نیروهای دولتی علیه ارتش مهدی آغاز شد که بیش از 200 نفرکشته وبیش از 600 نفر مجروح باقی گذاشت ولی ایران پادرمیانی کرد و سه نفر ازمقام های بلندپایه عراقی که دوتن از آنان شیعه ( از مجلس اعلا وحزب الدعوه ) بودند و درقم یا با خود مقتدی و یا با نماینده اش با حضور نماینده سپاه پاسداران قراردادآتش بس امضاء کردند. براساس این قرارداد، مقتدی صدر پذیرفت که نیروهایش را از خیابان جمع کند ولی خلع سلاح را نپذیرفت.
وی در ادامه گفت: امضاء قرارداد آتش بس درایران، در کشورهای منطقه پخش شد و وجهه دولت را تا اندازه ای خدشه دار کرد و دولت نیز منافع اش را دراین دید که به این آتش بس تن ندهد وجنگ به نحو دیگری آغاز شد.این بار مطرح کردند که گروه مقتدی صدر باید خلع سلاح شود. از این رو آقای مالکی عنوان کرد که سپاه مهدی خطرناک تر از القاعده است و دولت اجازه نمی دهد که ارتش درارتش و دولت دردولت در عراق حاکم باشد. مقتدی صدر اعلام کرد که خلع سلاح نمی شویم مگر آنکه مراجع تقلید بگویند. سیستانی نیز به دلیل شم سیاسی خود مطلقا حاضرنشد وارد این ماجرا شود وصریحا اعلام کرد که این موضوع به دولت مربوط است. اخیرا یکی از نمایندگانش هم اعلام کرد قدرت مشروع فائقه باید قدرت دولت باشد و نظر مراجع درذیل حاکمیت قانون تعریف می شود. و این سخن بزرگی در تفکر فقه سیاسی شیعه است. به عبارت دیگر مطرح کرده بودکه قانون دولتی، قانون مشروع وعلی الاطلاق است و نظرات مراجع درذیل این موضوع مطرح می شوند. از نظر دیگر وقتی دولت می گوید خلع سلاح باید صورت بگیرد، باید مورد توجه واقع شود.
زید آبادی این تحولات را منجر به مواضع جدید از سوی صدر اعلام کردوگفت: صدر طی بیانیه ای دولت را به جنگ همه جانبه ای تهدید و تاکید کرد که تا آزادی عراق به این جنگ ادامه می دهد، دولت نیز تهدید متقابل کرد ولی درگیری دولت عراق با سپاه مهدی تا این لحظه سبب شده که هم سنی ها احساس کنند که دولت عراق دارد از فرقه گرایی فاصله می گیرد و هم کشورهای عربی احساس کردند که برخورد باارتش مهدی یک نوع فاصله گرفتن جدی از ایران است. بنابراین اجلاسی که ابتدا درمنامه وسپس در کویت برگزار شد، درواقع همراهی نسبتا خوبی با دولت آقای مالکی انجام داد وآن را مقابله با نفوذ ایران وفاصله گیری از آن تلقی کرد.آمریکایی هم که مصرند عرب ها وارد صحنه شوند ودرمقابل نفوذ ایران،نفوذ متقابلی ایجاد کنند تا ایران به تدریج عقب رانده شود.
وی افزود: در آخرین اظهار نظری که آقای موفق الربیعی درمصاحبه اش با روزنامه الشرق الوسط انجام داد، هم به سوریه و هم به ایران حمله تندی کرد.اوگفت که ایران درعراق سیاست پیچیده ای درپیش گرفته تا جایی که هم به سپاه مهدی کمک می کند و هم به القاعده. زید آبادی از مجموعه پیچیده تحولات عراق این نتیجه را گرفت که دولت عراق به دلیل ضرورت های کاری خود به سمتی حرکت می کند که می خواهد عربی بودن وتاکید برماهیت عربی خودرا درمیان عرب ها مهمتر از علائق مذهبی اش که ایران را به آنان نزدیک می کند جلوه بدهد. این موضوع علاوه برفاصله گرفتن از فرقه گرایی نشان می دهد که درخاورمیانه جدید گروه های اسلام گرا و آن هایی که از قدیم هم با آمریکا ارتباط داشتند، مستعد این هستند که به نیروهایی تبدیل شوند که نزد آنان علائق ملی بر علائق مذهبی ترجیح دارد.
زید آبادی افزود: همین موضوع می تواند برای ایران در آینده مشکلاتی به وجود بیاورد به دلیل آنکه ناسیونالیزم عربی هرگاه در عراق جدی می شود، به سمت ضدیت با ایران تمایل پیدا می کند. به این دلیل است که بحث شط العرب و قرارداد 1975، تغییر برخی خطوط مرزی خاکی و… مجددا مطرح شده است.
زید آبادی با اشاره به اینکه علائمی ازآن چیزهایی که آمریکایی ها ومتحدانش در منطقه به دنبال آن بودند، درحال ظهور است گفت: اگر این روند پیش برود، ایران به طور کامل منزوی خواهد شد. و این انزوا در فضای داخلی بسیار تاثیرگذار خواهد بود به نحوی که بر اوضاع روحی دولت وطرفدارانش نیز تاثیرتعیین کننده ای خواهد داشت.
وی افزود: تصویری که مسئولان نظام از جهان ارائه می دهند متکی براین باور است که ابرقدرت ها خصوصا آمریکا به دلیل بحران مسکن، درحال سقوط وفروپاشی و اسراییل نیز درحال نابودی است، ایران ومتحدانش در خاورمیانه دست بالا را دارند به نحوی که می توانند نظم اسلامی مورد دلخواهشان را پیاده کنند.از این رو با اتکا براین موقعیت، تصور می کنند مسایلی مانند گرانی و تورم را پشت سر می گذارند.
زید آبادی در ادامه با اشاره به اینکه اما اگر هواداران این طیف، نتوانند درجهان خارج مصادیق سخنان خود را پیداکنند، و اساسا با آنچه مسئولان نظام می گویند قابل تطابق نباشد، در فضای سیاسی تاثیر تعیین کننده ای خواهد داشت و امکان اینکه در نهادهای اصلی تصمیم گیری، تجدید نظرهای اساسی برای ادامه حکومت داری صورت بگیرد وجود دارد. ضمن آنکه درداخل نیز این تحولات می تواند موقعیت آقای احمدی نژاد را تضعیف کند.
زید آبادی با ذکر اینکه کارنامه ای که آقای احمدی نژاد ارائه می دهد حاکی از آن است که نزدیکترین یارانشان هم به تدریج دارد حوصله شان سر می رود و بعید به نظر می رسد که وی در دوربعدی انتخابات ریاست جمهوری انتخاب شود گفت: این دست از برخوردهای رییس جمهور تابع هیچ نوع نظم، بوروکراسی نبوده و تابع یک نوع رفتارو برداشت شخصی از مقولاتی چون روابط بین الملل، سیاست خارجی، و اقتصاد وتوسعه است.
وی نمونه این دست از سیاست ها را نقدینگی ناشی از تزریق 150 میلیارد دلاری درآمدهای نفتی و تورم حاصله از آن دانست گفت: براساس محاسبه ای عنوان می شود از زمانی که دولتی در ایران شکل گرفته یعنی از زمان مادها تا سال 1384، حدود 64 هزارمیلیارد تومان حجم نقدینگی ایران بوده است، اما دردوره آقای احمدی نژاد تا کنون این حجم به 146 هزارمیلیارد تومان رسیده است که حدود یک برابر و خرده ای افزایش یافته است و به سان سیل بنیان کنی در اقتصاد و جامعه ایران عمل می کندمانند آن چه درمسکن و سکه و… روی داد.
زید آبادی در پایان با توجه به خشکسالی به وجود آمده و مدیریت سست کشور و آنچه در خاورمیانه می گذرد گفت: شاید در این مشکلات وفشارها حسن نهفته باشد وآن اینکه بحران ها منجر به آن شود که مسئولان به فکر تغییر باشند و درخلال آن امر منطقی را بپذیرند. من احتمال اینکه در این شرایط سیستم یک تغییر اساسی در سیاست هایش انجام دهد را منتفی نمی دانم که البته می تواندبا مصیبت های زیادی نیز همراه باشد ولی درنهایت چشم انداز کلان ایران خوشبینانه و مثبت است؛ گرچه برای رسیدن به موقعیت بهتر باید این وضعیت را همچنان تحمل کنیم.