آنها با نام مستعار می نویسند

نویسنده

mhosseinzadeh.jpg

16شهریور سال 1380بود که اولین وبلاگ به زبان فارسی در اینترنت منتشر شد. نویسنده این وبلاگ که سلمان نام دارد در اولین پست خود توضیح ساده و مختصری در مورد وبلاگ نوشت؛ «وب نوشت بر وزن دست نوشت یک اصطلاح من درآوردی است اما وبلاگ به وب سایتی می گن که شامل نوشته های شخصی یک نفره راجع به چیزها و نکات جالبی که می بینه و بهشون فکر می کنه. وبلاگ ها معمولاً هر روز آپدیت می شوند.» نویسنده این وبلاگ در اولین پست کوتاه اینترنتی خود نوشت که وب نوشت اش شامل«از نکات جالبی که در طول روز از اینور و اونور می خونم و می شنوم….تا چیزهای جالبی که روی وب پیدا می کنم…تا فکرها و نکاتی که به ذهنم می آد…همه چی….،» می شود.

از این شروع با این مقدمه کوتاه چند سالی بیشتر نگذشته اما هم اکنون طبق آمار اعلام شده بیش از دو میلیون وبلاگ در فضای اینترنت راه اندازی شده اند که بیش از 150هزار وبلاگ در ردیف وبلاگ های فعال قرار می گیرند.

هرچند برخی استادان روزنامه نگاری در ایران از وبلاگ به عنوان دفترچه یی شخصی نام می برند اما در مقدمه تحقیقی که از سوی دفتر مطالعات و توسعه رسانه های معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر وبلاگستان فارسی انجام شده بر این موضوع تاکید شده است که «تحقیق حاضر دقیقاً عملکرد وبلاگ های فارسی را به عنوان یک رسانه دنبال می کند و به عنوان شاهد این ادعا هم بر جملاتی از آندرو گرومت استناد شده است که از وبلاگ ها به عنوان رسانه های جدیدی برای انتشار خبر نام برده که می توانند تاثیر زیادی روی پوشش خبری و سیاست بگذارند.»

در این تحقیق، 50 وبلاگ سیاسی و اجتماعی فارسی در بهار 1386 از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند. بر اساس توافق محقق با مرکز مطالعات و توسعه رسانه ها در هر دوره زمانی سه ماهه، یک گروه 50 تایی از وبلاگ های فعال فارسی با روش انتخاب هدفمند نمونه گیری شده و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. بر این اساس هدف اصلی این طرح شناخت محتوای وبلاگ های سیاسی و اجتماعی و فرآیندهای حاکم بر آن در دوره سه ماه اول 1386 است.

در این تحقیق وبلاگ های انتخاب شده در چهار گرایش اصولگرا، اصلاح طلب، منتقد و بی طرف مورد بررسی قرار گرفته اند. از نظر محتوایی به صورت کلی این نتیجه گیری حاصل شده است؛

«وبلاگ های اصولگرا در دوره مورد بررسی تمرکز خاصی بر موضوع فعالیت های آقای خاتمی داشتند، فیلم سفر آقای خاتمی به ایتالیا و موضوع جنجالی دست دادن او با دختران ایتالیایی در وبلاگ های اصولگرا بازتاب گسترده یی داشت؛ برخی وبلاگ ها فقط محلی برای انتشار اطلاعیه های رسمی شده اند؛ برخی نیز چنین تبلیغ می کنند که اصلاح طلبان خطرناک تر از منافقین هستند؛ وبلاگ های حامی دولت در قضیه سهمیه بندی بنزین به جای بررسی ابعاد موضوع به دنبال رصد کردن واکنش اصلاح طلبان به این ماجرا بوده اند؛ وجود شکاف میان وبلاگ های اصولگرا کاملاً آشکار است مثلاً وبلاگ های حامی محسن رضایی مطالب صریحی در نقد رفتار سایر اصولگرایان منتشر می کنند؛ کامنت های موجود در وبلاگ های طرفداران دولت نشان می دهد که موضوع طرفداری از سیاست های وی موافقان و مخالفان جدی دارد؛ موضوع ابقا یا تغییر قالیباف در سمت شهرداری تهران از مهمترین موضوعات مطرح شده در وبلاگ های فارسی در دو ماه اول سال 1386 بود؛ رگه هایی از فعالیت وبلاگ نویسان اصولگرا درباره هاشمی رفسنجانی دیده می شود اما این دیدگاه ها به شدت و حدت اولیه نیست و ظاهراً نوک تیز پیکان انتقادات اصولگرایان به سمت خاتمی (به جای هاشمی) تغییر جهت داده است؛ جریان مشکوک توهین به مقدسات در برخی نشریات دانشجویی از جمله در دانشگاه امیرکبیر در وبلاگ های مختلف بازتاب گسترده داشت؛ موضوع انتقال نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به محل مصلی با انتقاد اکثر وبلاگ نویسان مواجه شد؛ موضوع حقوق بشر، حمایت از زنان و نقد سنگسار در ایران مورد توجه بسیاری از وبلاگ نویسان منتقد و اصلاح طلب قرار گرفته است؛ رویکرد به وبلاگ نویسی گروهی در تمام گرایش های وبلاگ نویسی محسوس است؛ فضای وبلاگستان به سمت کیفی نویسی در حال حرکت است و نشانه این مساله کاهش حجم کمی مطالب وبلاگ ها و فعال شدن مخاطبان در انتشار بازتاب و بازخورد مطالب است؛ در این تحقیق، موارد جالب دیگری نیز به چشم می خورد؛ در حالی که 58 درصد از وبلاگ های اصولگرای دوره مورد بررسی با نام مستعار مطلب نوشته اند و تنها 42 درصد از آنها با نام اصلی خود مطالب مورد نظر خویش را منتشر کرده اند، تقریباً 85 درصد وبلاگ نویس های با گرایش اصلاح طلب در دوره مورد بررسی هویت اصلی خود را در وبلاگ شان اعلام کرده اند و عجیب اینکه حتی یک وبلاگ نویس اصلاح طلب در این دوره حاضر به انتخاب نام مستعار برای خود نبوده است. با توجه به اینکه به طور منطقی وبلاگ نویسان با گرایش اصولگرا دلیلی برای پنهان کردن هویتشان ندارند و دولت نهم نیز همسو با آنها است و هیچ فشار سیاسی یا پیگرد قانونی نیز آنها را تهدید نمی کند، افشا نکردن هویت 42 درصد بلاگرهای مذکور می تواند به عنوان نقطه ضعفی اساسی در اعتبار منبع در این دسته از وبلاگ ها محسوب شود و از دامنه نفوذ و تاثیرگذاری مطالب آنها بکاهد. در مقابل این شفافیت اصلاح طلبان در اعلام منبع می تواند باعث کسب اعتبار و ایجاد اعتماد در مخاطبان نسبت به مطالب منتشره شده و تاثیرگذاری مطالب را تا حد زیادی بالا ببرد.

در میان وبلاگ های اصولگرای دوره مورد بررسی گرایش اجتماعی نویسی صرف در حد صفر بوده و در عوض گرایش سیاسی نویسی صرف 42 درصد و گرایش نوشتن توامان مطلب سیاسی و اجتماعی در حد 58 درصد بوده که گرایش غالب محسوب می شود. دوری از نگارش مطالب اجتماعی صرف، این موضوع را تقویت می کند که هدف اصلی وبلاگ های اصولگرا از وبلاگ نویسی، طرح مسائل سیاسی و دستیابی بلاگر مورد نظر به اهداف سیاسی و جناحی و حزبی خویش بوده است. به طور طبیعی می توان این نتیجه را نیز استنباط کرد که وبلاگ های اصولگرای دوره مورد بررسی از مشکلات اجتماعی روزمره جامعه نیز به دور بوده و دغدغه های اجتماعی مردم و مخاطبان را فراموش کرده اند و جایگاهی مستقل برای آن قائل نیستند. این در حالی است که 87 درصد وبلاگ های با گرایش اصلاح طلب در دوره مورد بررسی به طور توامان در هر دو زمینه سیاسی و اجتماعی مطلب منتشر کرده اند و از این میان 15 درصد در زمینه صرفاً سیاسی و 8 درصد در زمینه صرفاً اجتماعی مطلب نوشته اند.

پی نوشت؛

علاقه مندان برای دسترسی به متن کامل این تحقیق می توانند به آدرس اینترنتی www.rasane.org مراجعه کنند.