شیخ پرخاشگر اصلاحات

نویسنده

karrobi.jpg


‏ مازیار رادمنش

با فاصله ای کمتر از پنج ماه به برگزاری انتخابات هشتمین مجلس شورای اسلامی مذاکره بر سر ائتلاف میان ‏اصلاح طلبان، کارگزاران و حزب اعتماد ملی به رهبری مهدی کروبی به شدت ادامه دارد. مهدی کروبی تصمیم ‏گرفت که لیستی مستقل از اصلاح طلبان برای انتخابات بدهد. برخی اصلاح طلبان نیز به تمسخر اعلام کردند که ‏کروبی را سرلیست اصلاح طلبان در الیگودرز خواهند کرد. فاطمه کروبی نیز به تندی به این سخن پاسخ داده ‏است. همچنین، محمد هاشمی از از حزب کارگزاران اعلام کرد که مهدی کروبی سرلیست کارگزاران نخواهد بود. ‏به این ترتیب، تنشی در میان اصلاح طلبانی که پس از دولت آقای احمدی نژاد قدرت را کاملا از دست داده، اما ‏تلاش می کنند تا در مجلس هشتم موقعیت خوبی پیدا کنند، بوجود آمده است. مهدی کروبی مانند تمام سالهای ‏گذشته، به عنوان شخصیتی سیاسی و قدرتمند اما با موضع گیری های پرخاشگرانه وارد صحنه شده است. ‏

‎ ‎مهدی کروبی کیست؟‎ ‎

مهدی کروبی متولد سال 1316 در شهرستان الیگودرز در استان لرستان است. وی ابتدا در آغاز دهه 30 وارد ‏حوزه علمیه شد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی از سن بیست سالگی مانند بسیاری از طلاب و شاگردان آیت ‏الله خمینی به فعالیت های سیاسی علیه حکومت پرداخت. وی نخستین بار در سال 1342 دستگیر شد و از آن پس ‏تا سال 1357 حدودا ده بار به زندان رفت. طولانی ترین زندان وی در سال 1353 آغاز شد و وی به مدت سه ‏سال زندانی بود و در اواخر سال 1356 از زندان آزاد شد. مهدی کروبی آخرین بار در ماه رمضان سال 1357 ‏به دلیل سخنرانی علیه حکومت به زندان حکومت پهلوی رفت و مدتی را نیز در تبعید گذراند. فعالیت های سیاسی ‏وی در سال های قبل از انقلاب شامل سخنرانی علیه حکومت در شهرهای کاشان، آبادان، کرمانشاه، قم و تهران و ‏توزیع اطلاعیه ها و کتاب های آیت الله خمینی در شهرهای مختلف کشور بود. وی با گروههای مخالف حکومت ‏پهلوی ارتباط داشت و از طریق روحانیون و بازاری ها برای آنان منابع مالی ایجاد می کرد. مهدی کروبی به دلیل ‏اقامت طولانی در زندان با بسیاری از مخالفان حکومت از جناح های مختلف سیاسی مذهبی و غیر مذهبی رابطه ‏داشت. از دوستان وی در دوران مبارزات سیاسی قبل از انقلاب ایران، از افرادی مانند مصطفی خمینی، آیت الله ‏منتظری، آیت الله طالقانی، آیت الله انواری، آیت الله ربانی شیرازی، اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد منتظری، فهیم ‏کرمانی، مهدی عراقی، محمد تقی شریعتی، اسدالله لاجوردی، عباس شیبانی، عمویی، احمد علی بابایی، مفیدی، ‏پرویز حکمت جو و شکرالله پاک نژاد می توان نام برد. او به دلیل گستردگی فعالیت سیاسی جزو روحانیونی بود ‏که پیش از انقلاب با نیروهای غیرمذهبی هم فعالیت می کرد. وی در سال 1343 برای تحصیل در رشته فقه و ‏حقوق اسلامی وارد دانشگاه تهران شد، اما به دلیل زندگی مخفی و دستگیری های متعدد، تا سال 1351 موفق به ‏پایان تحصیل خود نشد. ‏

‎ ‎انقلاب و دولتی به نام بنیاد شهید‎ ‎

مهدی کروبی، پس از آزادی از زندان در سال 1356 به حلقه روحانیون انقلابی پیوست. او در سال 1357 به ‏جمع آوری و توزیع کمک های مالی به خانواده های زندانیان و اعتصابیون پرداخت. او در سال 1357 از سوی ‏آیت الله خمینی همراه با حبیب الله عسگراولادی و شفیق کمیته امداد را تشکیل داد. یک سال پس از آن، آیت الله ‏خمینی وی را به عنوان نماینده تام الاختیار خود در استان لرستان منصوب کرد. اما طولانی ترین شغل وی در ‏سالهای پس از انقلاب از سال 1359 آغاز شد، سالی که جنگ ایران و عراق شروع شده بود و آیت الله خمینی به ‏وی حکمی داد تا او بر اساس آن حکم « بنیاد شهید» را تشکیل دهد. بنیاد شهید در دوران کروبی یکی از مهم ترین ‏نهادهای انقلابی بود که علاوه بر رسیدگی به کارهای شهدای انقلاب و جنگ، به هر فعالیت دیگری هم می ‏پرداخت، تجارت می کرد، با چاپ مجله و کتاب و تولید فیلم فعالیت فرهنگی می کرد، به امور بهداشتی و درمانی ‏می پرداخت و مانند یک دولت کامل که اعضای آن خانواده های شهدا و مفقودان و اسرای جنگی و معلولین بودند، ‏اداره می شد. بنیاد شهید برای سالهای طولانی یکی از مهم ترین نهادهای انقلابی کشور بود که توسط کروبی و ‏همسر پزشک وی که رئیس بخش پزشکی بنیاد شهید بود، اداره می شد. او در سال 1364 از سوی آیت الله خمینی ‏به عنوان نماینده وی در امور حج نیز انتخاب شد. در آن سالها حج مهم ترین جایی بود که انقلاب ایران از طریق ‏آن تلاش می کرد تا راهی به دل دنیای اسلام باز کند. در دوران حضور کروبی در حج، طی درگیری در ‏تظاهرات گسترده حجاج ایرانی در مراسم حج صدها تن از آنان توسط پلیس عربستان کشته شدند. وی در دهه ‏شصت یکی از مقتدرترین روحانیون حکومت در دوران آیت الله خمینی بود. وضعیتی که پس از دوران رهبری ‏جدید ادامه نیافت.‏

‎ ‎نمایندگی و ریاست مجالس‎ ‎

مهدی کروبی اولین بار در سال 1358 از سوی مردم الیگودرز به عنوان نماینده اولین مجلس شورای اسلامی ‏انتخاب شد و در اولین مجلس پس از انقلاب که مجلسی پر از تنش و بحران بود، حضوری فعال داشت. در دوران ‏مجلس اول، یک رئیس جمهور کشته شد، یک رئیس جمهور برکنار شد، تعداد زیادی از نمایندگان مجلس توسط ‏گروههای مخالف ترور شدند و تعداد کمی از نمایندگان مجلس که از گروههای مخالف بودند از کشور بیرون ‏رفتند. مهدی کروبی برای دومین بار در سال 1362 از تهران داوطلب نمایندگی مجلس شد و به عنوان نماینده ‏تهران به مجلس رفت. مجلسی که اگرچه هنوز پر از تنش و درگیری بود، اما در سکوت پس از تنش های آغازین ‏دهه شصت توسط هاشمی رفسنجانی اداره می شد. مجلس دوم، با یک فراکسیون راست های مخالف میرحسین ‏موسوی، نخست وزیر که با آیت الله خامنه ای اختلاف جدی داشت، و یک اکثریت طرفدار نخست وزیر اداره می ‏شد. مهدی کروبی برای سومین بار در سال 1366 به عنوان نماینده دوم تهران، پس از هاشمی رفسنجانی به ‏مجلس رفت. مجلسی که این بار هم شاهد پایان جنگ، مرگ آیت الله خمینی، تغییر قانون اساسی، حذف نخست ‏وزیر، حذف آیت الله منتظری به عنوان شخص دوم کشور و قائم مقام آیت الله خمینی و رهبری آیت الله خامنه ای ‏بود. در همین دوران، هاشمی رفسنجانی آیت الله خامنه ای را روی صندلی خالی آیت الله خمینی نشاند، خودش ‏روی صندلی رئیس جمهور نشست، با یک بازی سیاستمدارانه بهزاد نبوی، مهم ترین مخالف خود را از معاون ‏اولی حذف کرد، پست نخست وزیری که متعلق به چپ های مذهبی بود، بکلی از قانون حذف شد و مهدی کروبی ‏روی صندلی خالی ریاست مجلس نشست. حالا دیگر کروبی رئیس یکی از قوای سه گانه کشور بود. او همچنین ‏در مجلس بازنگری قانون اساسی در سال 1368 که برای تغییرات اساسی تشکیل شده بود، عضویت داشت. ‏مجلسی که قانون اساسی را زیر و رو کرد. مهدی کروبی در آخرین روزهای زندگی آیت الله خمینی در سال ‏‏1368 از سوی وی به عنوان سرپرست برخی اموال تحت نظارت آیت الله خمینی تعیین شده بود. وقتی آیت الله ‏خمینی درگذشت، مهدی کروبی یکی از قدرتمندترین مردان حکومت جمهوری اسلامی، نماینده دائمی همه مجلس ‏هایی که تشکیل شده بود، نماینده آیت الله خمینی در نهاد بسیار مقتدر بنیاد شهید و یکی از مهم ترین نیروهای ‏روحانیون چپ شناخته می شد که با رهبری آیت الله خامنه ای مخالف بود. همه این را می دانستند.‏

‎ ‎مجمع روحانیون مبارز‎ ‎

درگیری میان روحانیون از سالهای آخر زندگی آیت الله خمینی آغاز شده بود. جامعه روحانیت مبارز که آیت الله ‏مهدوی کنی بر آن ریاست می کرد، تعیین کننده مواضع سیاسی روحانیون بود. اما قدرت مرد دوم روحانیت یعنی ‏آیت الله منتظری به عنوان حامی اصلی روحانیون چپ نیز غیر قابل انکار بود. در یک فاصله تاریخی یک ساله، ‏تصاویر منتظری که همه جا بر دیوارها در کنار تصویر آیت الله خمینی حضور داشت، حذف شد. راست ها ‏روزنامه رسالت را از اوایل دهه شصت روی کاغذ های ضخیم گرانقیمت چاپ می کردند، اما آیت الله موسوی ‏خوئینی ها، که هنوز حمایت دانشجویان پیرو خط امام را پشت سر داشت، روزنامه سلام را با فقیرانه ترین شکلی ‏منتشر کرد. روزنامه ای که چپ های مذهبی در آن جمع شده بودند و بسیاری از آنان حامی منتظری حذف شده ‏بودند. از سوی دیگر سید محمد خاتمی نیز در وزارت ارشاد با اعتراضات جدی راست ها که کیهان را با یک ‏جوان 26 ساله خراسانی به نام مهدی نصیری از چنگ شاگردان دکتر سروش درآورده بودند، و سخنگوی تئوری ‏تهاجم فرهنگی شده بودند، مواجه شده بود. در سال 1367 گروهی از روحانیون به نام « مجمع روحانیون مبارز» ‏که کسانی مانند مهدی کروبی، موسوی خوئینی ها و سید محمد خاتمی در آن فعال بودند، تشکیل شد. با تغییر ‏رهبری، جریان چپ از دولت هاشمی حذف شد، منتقدان رهبری آیت الله خامنه ای که چند نفر از آنان مانند عباس ‏عبدی، سعید اصغرزاده و ابراهیم اصغر زاده که در سلام کار می کردند، به زندان رفتند. وزارت کشور از دست ‏چپ ترین آنها یعنی محتشمی تندرو درآمد و از سال 1368 بتدریج جریان حذف چپ ها از دولت جدی تر شد. ‏مهدی کروبی اگرچه تا پایان مجلس سوم روی صندلی ریاست مجلس نشسته بود، اما قدرتش را در این بازی از ‏دست داده بود. بتدریج نام او نیز جزو حذف شدگان از حکومت نوشته شد. ‏

‎ ‎دوم خرداد و شیخ اصلاحات‎ ‎

مجلس چهارم در سال 1370 تشکیل شد. کروبی اگرچه نماینده مجلس بود، اما غلبه جریان راستگرای محافظه کار ‏باعث شد تا او مانند گروه اندک روحانیون چپ در اقلیت قرار بگیرد. کروبی در این مدت از نظر خبری و سیاسی ‏حذف شده بود. اما پیروزی خاتمی در انتخابات دوم خرداد 1376 باعث شد تا او نیز دوباره به صحنه سیاسی ‏بازگردد. مهدی کروبی این بار در انتخابات پر تنش 1378 که با پیروزی اصلاح طلبان حامی خاتمی مجلس را در ‏اختیار گرفته بودند، با رای بالایی توسط مردم تهران به مجلس رفت و اگرچه همه چیز گواهی می داد که رضا ‏خاتمی برادر رئیس جمهور که بالاترین رای تاریخ انتخابات کشور را در تهران به دست آورده بود، رئیس مجلس ‏شود، اما کروبی به عنوان یک روحانی قدرتمند روی صندلی مجلسی نشست که این بار اگرچه اکثریت آن در ‏دست چپ های اصلاح طلب شده بود، اما شخص رهبری رو در روی مجلس قرار داشت، هاشمی رفسنجانی پس ‏از انتشار کتاب « عالیجناب سرخپوش» اکبر گنجی با اصلاح طلبان قهر کرده بود و شورای نگهبان آماده بود تا ‏هر آنچه را که اکثریت مجلس می گوید وتو کند و مجلسی پر از سخنرانی اما بدون اثر بر قدرت سیاسی ایجاد کند. ‏شاید به دلیل نقش واسطه گرانه کروبی بود که وی بتدریج با لقب شیخ اصلاحات شناخته شد. مجلس ششم در ‏دوران کروبی پرخبرترین مجلس از نظر سیاسی، اما در عین حال بی اختیارترین مجلس قانونگذاری در سالهای ‏پس از انقلاب بود.‏

‎ ‎یک ساعت خواب نابهنگام‎ ‎

مهدی کروبی کلکسیون صندلی هایش را در سال 1382 با انتصاب به عنوان یکی از اعضای مجمع تشخیص ‏مصلحت نظام کامل کرد. در دوران ریاست او در مجلس ششم، راستگرایان در پی تحریم انتخابات شوراها و ‏مجلس، هم شوراها و هم مجلس هفتم را در انتخاباتی نسبتا آزادانه از دست دادند. مهدی کروبی نامزد انتخابات ‏ریاست جمهوری شد. او که به رقابت با نامزد کارگزاران، یعنی هاشمی رفسنجانی، نامزد اصلاح طلبان یعنی ‏دکتر معین و سه رقیب از اردوگاه محافظه کاران برخاسته بود و مهم ترین شعارش « پنجاه هزار تومان کمک ‏ماهانه به همه» بود، در مرحله اول با اختلاف 500 هزار رای نفر سوم شد و در نتیجه حذف شد. این جمله کروبی ‏در انتخابات خرداد 84 گفته شد که « وقتی من خوابیدم نفر دوم بودم، اما یک ساعت خوابیدم و وقتی بیدار شدم ‏دیدم نفر سوم هستم.» این انتخابات با پیروزی محمود احمدی نژاد پایان یافت. در جریان این انتخابات مهدی ‏کروبی از اصلاح طلبان فاصله گرفت، علیه هاشمی رفسنجانی مواضع شدیدی اتخاذ کرد، در نامه ای به آیت الله ‏خامنه ای تندترین لحن ممکن را اتخاذ کرد. از کلیه موقعیت های دولتی و حتی دبیری مجمع روحانیون مبارز ‏کناره گرفت و اعلام کرد که قصد دارد خود را برای مبارزه سیاسی مستقل آماده کند. ‏

‎ ‎و حزب اعتماد ملی‎ ‎

پس از انتخاب احمدی نژاد مهدی کروبی اعلام کرده بود که می خواهد یک شبکه تلویزیونی تا شش ماه بعد ایجاد ‏کند، اما به نظر می رسید که تلاش ها برای رسیدن به چنین رسانه ای بیهوده و بی نتیجه است. چرا که بر اساس ‏قوانین رسانه های ایران، او نمی توانست تلویزیون خصوصی در کشور راه بیندازد و در صورتی هم که می ‏خواست در بیرون ایران چنین کاری بکند، طبعا با دولت مشکل پیدا می کرد. بهروز افخمی، فیلمساز و نماینده ‏مجلس ششم که قرار بود این شبکه را راه بیندازد، اعلام کرد که از ایجاد این تلویزیون منصرف شده است. اما ‏کروبی روزنامه اعتماد ملی را به راه انداخت، حزب خود را تشکیل داد و خود را برای مبارزات انتخاباتی آماده ‏کرد. حزب اعتماد ملی در انتخابات شوراها که یک سال پس از روی کار آمدن احمدی نژاد برگزار شد، موفق شد ‏که کرسی هایی را در انتخابات به دست بیاورد. ‏