نسل پس از کودتا

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

کنشگران مدنی و فعالان سیاسی ایران امروز، روزهای سهل و آسانی را سپری نمی‌کنند. فشار و انسداد سیاسی که متوجه جامعه مدنی و کنشگران آن است، برای کمتر آگاه و فعالی، پوشیده است. این خشونت و ارعاب و تحدید، برخی را منفعل کرده، بعضی را پریشان و افسرده، گروهی را مهاجر، و جمعی را برآشفته و عصبانی و خشمگین . خویشتن‌داران و صبوران و امیدواران و روندگان مستدام و مقاوم اگرچه کم نیستند اما در معرض آسیب‌ها و تهدیدهای مستمر بسر می‌برند.

کنشگران جوان و میانسال امروز اما می‌توانند به اتکای تجربه‌ی مهم مشابهی، بر این روزهای سخت و ویژه فائق آیند. تاکید بر این تجربه‌ی مهم مبتنی بر بازخوانی ملاحظه‌ی مهمی از مرد آزاده و عدالت‌طلب، جناب دکتر حبیب‌الله پیمان، صورت می‌گیرد. آن‌جا که در یکی از روزهای سرد پاییز نیمه دهه 70، و در مراسم کوچک و محدودی که برای گرامی‌داشت زنده‌یاد دکتر کاظم سامی بر مزار وی در ابن‌بابویه برگزار شد، دکتر پیمان در تبیین ویژگی‌های دکتر سامی به صبوری و استقامت و امیدواری و کوشش وی و دیگر همراهان، پس از 28 مرداد 32 اشاره کرد. نسلی که با وجود فشارها و مصائب فراوان، در راه ماند؛ ماند و دیگر در برابر شداید، سر خم نکرد. نسلی که از همان روز کودتای آمریکایی ـ انگلیسی هدف خشونت و سرکوب غریب قرار گرفت؛ از دکتر حسین فاطمی و یاران جبهه ملی تا اعضای سازمان افسران حزب توده و دیگر مخالفان و منتقدان، فشارهای قابل توجهی را تحمل کردند؛ برخی اعدام شدند، گروهی زندانی، جمعی تبعید، بعضی مهاجر، و دیگرانی خانه‌نشین. اما نیروهای حامی نهضت ملی، و همراهان پیشوای تبعید و محصور و محبوس شده، دکتر محمد مصدق، از تعقیب مطالبات خود دست نشستند.

“نهضت مقاومت ملی ایران” متولد شد و فعال. اگرچه تداوم سرکوب و تهدید و خشونت و ارعاب، و نیز وضع اجتماعی، به تدریج طیف‌هایی از نیروهای ضداستبداد را خاموش و منفعل کرد و از پیگیری تلاش‌های خود منصرف، اما برخی، مستدام ماندند. یادکرد از آنان، کار آسانی نیست؛ فهرست مطولی از فعالان سیاسی صبور و امیدوار و پیگیر تغییر وضع نامطلوب، در این راستا قابل ذکر است؛ ازجمله کنشگرانی که در طیف‌های گوناگون ملی و ملی ـ مذهبی، و چپ، فعال بودند. مهندس مهدی بازرگان، دکتر محمد نخشب، دکتر یدالله سحابی، داریوش فروهر، آیت الله طالقانی، طاهر احمدزاده، دکتر احمد صدر حاج سیدجوادی، حسین شاه حسینی، حاج محمود مانیان، و از جوان‌ترها و نمایندگان دانشجویی افرادی چون دکتر ابراهیم یزدی، مهندس عزت الله سحابی، مهندس هاشم صباغیان، دکتر مصطفی چمران، دکتر علی شریعتی، مهندس محمد حنیف‌نژاد، بیژن جزنی، دکتر حبیب الله پیمان، دکتر کاظم سامی، مهندس عباس امیرانتظام، و بسیاری دیگر که فهرست کردن اسامی آنان کار آسانی نیست.

این جمله، به‌ویژه گرایش‌های مصدقی، به تعبیری کوشیدند خط مشی نهضت مقاومت ملی را از منظر خود، تعقیب کنند. «ادامه‌ی نهضت ملی و اعاده‌ی استقلال و حکومت ملی؛ مبارزه علیه هرگونه استعمار خارجی؛ و مبارزه علیه حکومت‌های دست‌نشانده»، سه محور اصلی این تلاش‌ها بود.

صبوری و مداومت و استقامت این دست از کنشگران سیاسی، آن‌هایی را که مجال یافتند با تحول انقلابی همراه شوند و تغییر نظام سیاسی را در بهمن 57 شاهد باشند، به ستون‌هایی برای جنبش دموکراسی‌خواهی ایران مبدل ساخت.

در حوزه سیاست، در سپهر فرهنگ و ادبیات و هنر (به‌خصوص آن‌هایی که از درون نهضت ملی برآمده بودند و بعدتر در کانون نویسندگان ایران فعالیت‌های خود را سامان دادند) یا در عرصه‌ی تلاش‌های مدنی، تفاوتی نداشت. آن‌ها فولادهای آب‌دیده و جان‌های صبوری یافته در کوره تحولات اجتماعی شده بودند که ناامیدی و یأس را شرمنده می‌کردند ـ و می‌کنند ـ .

این دست از کنشگران سیاسی و مدنی، به‌مثابه‌ی الگوهایی برای فعالان سیاسی آزادی‌خواه و دموکراسی‌طلب ایران امروز، بس درس‌آموزند. کسانی که با وجود تحمل سال‌ها زندان و تبعید و خشونت و فشار و تهدید و بی‌مهری، پا پس نگذاشتند. آنها که برای ماندن در راه دشوار آزادی، استقامت و امیدواری و عقلانیت و تدبیر را توام ساختند.

“امامان” را “معالم الطریق” خوانده‌اند، نشانه‌ها و الگوها و چراغ‌های راه. امامان راه آزادی و استقلال و پیشرفت ایران نیز در تاریخ سیاسی معاصر کشورمان، کم نبوده‌اند. بازخوانی تاریخ سیاسی معاصر، از مشروطه بدین سو، و به‌ویژه در تحولات سیاسی ـ اجتماعی پس از کودتای 28 مرداد 32 کم درس‌آموز نیست؛ آن‌هم در این روزهای سخت و سرد ایران پس از کودتای 22 خرداد 88.