وری کینگ: سلام، مصاحبه ما را با شخصیتی می بینید که نامش را همه جا شنیدید، آقای احمدی نژاد، خبر سنگسار خانم سکینه آشتیانی شده، شما گفتید که این خبر جعلی است، در حالی که خبر احتمال سنگسار ایشون قبلا به وسیله تلویزیون ایران منتشر شده. فیلمش رو هم داریم.
ا.ن.: کینگ عزیز! من از شما انتظار ندارم که خبری که اصلا هیچ پایه ای نداره، منتشر کنید. ما در ایران اصلا سنگسار نمی کنیم، تا به حال نکردیم و اصلا کل این خبر جعلی است. مثل خبر کشته شدن نداآقا سلطان که ایشون اصلا کشته نشده و همراه هیات ما اومده نیویورک و امروز برای خرید رفته توی شهر، ما در این حد برای کشته شده های خودمون حقوقی قائل هستیم و اونها همراه رئیس جمهور به سفر می آن.
وری کینگ: یعنی سکینه آشتیانی قرار نیست سنگسار بشه؟
ا.ن: ببینید، اصلا زنی به اسم سکینه آشتیانی در ایران وجود نداره و همینه که جعلی است. ما برای زنان خودمون احترام زیادی قائل هستیم، حتی اگر یک زنی هم با یک مردی رابطه نامشروع داشت، خود من ایشون رو صدا می کنم و بهش می گم دیگه این کار رو نکن، در وبعضی موارد، می بینم این زن قبول نمی کنه، بهش می گیم باشه، اشکالی نداره، ولی با دوستت بیا خونه ما، کارتو بکن و برو که کسی متعرض شما نشه.
وری کینگ: ولی لولا داسیلوا گفته بود که می خواد به سکینه پناهندگی بده و وزارت خارجه و قوه قضائیه شما رسما مخالفت کرده بود و در اینجا فیلم رو می بینیم.
ا.ن: ببینید، خبرهای دروغ زیادی به شما داده می شه، مثلا همین قضیه سکینه، آقای لولا دوست منه، ما با هم نون و نمک و چلوکباب خوردیم، ایشون اصلا سخنرانی نکرده بود. خودش به من گفت که داشت جوک می گفت یک لطیفه زیبایی گفته بود.
وری کینگ: در جریان درگیری های انتخاباتی 70 نفر از مخالفان شما کشته شدند. این رو تائید می کنید.
ا.ن: بله، متاسفانه این اتفاق افتاده، این هفتاد نفر از جمله ندا و سهراب، اینها کسانی بودند که در کمپین ما فعالیت می کردند و بعدا در درگیری ها به وسیله مخالفان دولت کشته شدند و چه جوانهای خوبی هم بودند، همین ندا در تمام مدت انتخابات در خانه ما بود و با دختر من منچ بازی می کرد. شما منچ بلدید؟
وری کینگ: ولی کسانی که کشته شدند از مخالفان شما بودند. اینها زندانی شدند و سه نفر هم در زندان کهریزک کشته شدند و به چند نفر تجاوز شد.
ا.ن: من هم می تونم بگم که در سی ان ان به کارمندان تجاوز می شه، ولی دلیلی باید داشته باشم. در ایران ما حدود سی سال هست که اصلا تجاوز نمی کنیم. تنها مواردی که بوده تجاوز عراق به ایران بود که ما در اونجا لطمه دیدیم. کهریزک هم بخشی از کشور تاجیکستان هست که ممکنه در اونجا اتفاقی افتاده باشه، ما در مسائل داخلی تاجیکستان دخالت نمی کنیم. در مورد تجاوز به زندانیان، چند دروغ گفته شده. همون طوری که می دونید ما در ایران پنج ساله زندان نداریم، کسانی که جرم می کنند، می فرستیم پارک، اگر کسی با کسی رابطه ای داشته باشه حتما با رضایت هست و به ما مربوط نیست.
وری کینگ: ولی در زندانهای شما با بطری و باتوم به زندانیان تجاوز شده، من یکی از اون زندانی ها رو آوردم در استودیو که خودش با شما حرف بزنه.
ا.ن: اینها دروغه و مطمئنم که این موارد روشن می شه، ما از بطری فقط برای خوردن نوشابه استفاده می کنیم، اون هم با لیوان و تصدیق می کنید که لیوان نمی ره اون تو و نمی شه با لیوان تجاوز کرد.
وری کینگ: من نگفتم با لیوان تجاوز می کنید، گفتم با بطری تجاوز می کنید. آقای الف ف شاهد ماست که وارد استودیو می شه.
ا.ن: ببینید، قطر یک لیوان خیلی زیاده، اصلا نمی ره، کسانی که چنین ادعایی می کنند، نباید فکر کنند مردم نمی فهمند.( رو می کند به شاهد) سلام عزیزم، شما آمریکایی هستید؟
الف ف: آقای احمدی نژاد من اسمم الف ف هست که در زندان کهریزک با باتوم به من تجاوز
شده و این هم مدرک پزشکی قانونی( مدرک را به احمدی نژاد می دهد، احمدی نژاد هم مدرک را می خورد.) ببینید، ایشون می گه با باتوم تجاوز شده، شما می گید با لیوان تجاوز شده، مدرکی هم وجود نداره، تماشاگران شما حق دارند بپرسند که آقای کینگ، شما به چه دلیل به یک آدم ضعیف کوچکی مثل من که با وضع بهداشتی و مالیات و بدهی مردم به بانکها در آمریکا مخالفم چنین اتهامی می زنید.
الف ف: آقای احمدی نژاد به من در کهریزک تجاوز شده….
ا.ن: من خیلی ناراحتم که می شنوم در کشور همسایه ما، کشوری که همزبان ماست، به یک نفر تجاوز شده، قطعا ما از شما و هر کسی که در جهان مورد تجاوز قرار گرفته حمایت می کنیم، ولی در مسائل داخلی کشورها وارد نمی شیم.
وری کینگ: یعنی شما می گید که به ایشون در ایران تجاوز نشده( نگاهی به الف ف می کند) شما گفتید در ایران به شما تجاوز شده.
ا.ن: ببینید، این زندان 150 سال قبل در ایران بود، در معاهده گلستانچای این زندان رفت به روسیه و دیگه ما خبری نداریم. اصلا جزو ایران نیست.( وری کینگ احساس می کند رودست خورده و طرف را بیرون می کند.)
وری کینگ: در حال حاضر چند نفر از مخالفان شما زندانی هستند؟
ا.ن: آقای عزیز! شما فکر می کنید چون آمریکا همه شهرهایش زندان دارد، پس ایران هم همین طور است. در حالی که این غلط است، من پارسال رفته بودم خرید، یک جایی آمدم خیار بخرم، دیدم یک میله وسط خیارهاست، پرسیدم چیست، گفتند اینجا قبلا زندان قزل قلعه بود، حالا شده مرکز اهدای میوه به مردم. مردم ما دوست دارند به آنها میوه هدیه بدهیم. یک بار دیگر رفتم نمایشگاه کتاب، دیدم قبلا زندان توحید بوده، ما سالهاست که دیگر زندان نداریم. مخالف هم نداریم. سه نفر از سیاستمداران ما مخالف ما هستند، که ما با خرج خودمان برای آنها محافظ گذاشتیم. من شش ماه به یکی از آنها می گفتم شما بیا رئیس جمهور بشو و اصرار می کردم، ولی ایشان گفت من باید تابلوهایم را بکشم، اصلا کسی مخالف نیست اولا، زندانی نداریم دوما.
وری کینگ: ما تصاویری را داشتیم که از تلویزیون ایران پخش شده بود و در آن محاکمه صدها مخالف را نشان می داد که به تقلب انتخاباتی اعتراض کرده بودند. جریان این دادگاهها چی بود؟
ا.ن: من چنین چیزی ندیدم، باید از مشاورانم بپرسم که آیا کسی به جرم قاچاق مواد مخدر محاکمه شده یا نه. ولی خودم ندیدم. البته پارسال چند نفر از تروریست ها را محاکمه کردند که آخرش همه را آزاد کردیم که بروند هر جایی دوست دارند ترورشان را بکنند، ولی تعهد گرفتیم که نباید مزاحم زندگی خصوصی مردم بشوند. چند نفری هم از اسرائیل نفوذ کرده بودند در دادگاههای ما که بعضی از عزیزان ما را محاکمه کردند که آنها فعلا برکنار شدند و مجازات خواهند شد.
وری کینگ: سعید مرتضوی رئیس دادگاه انقلاب که صدها مخالف را زندانی می کرد، اخیرا تعلیق شده ولی معاون شماست و ظاهرا ایشان دستور شکنجه در کهریزک را داده بود.
ا.ن( می خندد): هاهاها، شما دوباره همان حرف را زدید، اولا ما زندان نداریم، دوما مخالف نداریم، سوما دادگاه نداریم، کسی به نام سعید مرتضوی هم من نمی شناسم، ایران هفتاد میلیون جمعیت دارد، شاید با مسعود رجوی اشتباه گرفتید. آقای رجوی یکی از مخالفان ماست که در آمریکاست و تا به حال هزاران ایرانی را کشته است، ایشان دوست داشت که معاون من بشود ولی من مخالفت کردم. نه بخاطر اختلاف نظرمان، بخاطر اینکه ایشان تحصیلات دانشگاهی نداشت.
وری کینگ: شما چهار سال قبل در جایی ادعا کردید که در سازمان ملل در هاله نور بودید، فیلم آن را می بینیم. آقای احمدی نژاد! شما واقعا احساس می کنید در هاله نور بودید؟
ا.ن: فیلمی که نشان دادید به وسیله مجاهدین خلق درست شد، آنها تعدادی کلیپ موسیقی هم از من درست کردند، فکر می کنم خیلی معلوم باشد که اصلا کسی که حرف می زند من نیستم، کسی هم که نقش روحانی بزرگ ما آقای جوادی آملی را بازی کرد، آقای معصومی بازیگر سینمای ایران بود که این فیلم را برای تبلیغ علیه من درست کردند. من هرگز چنین چیزی نگفتم، دقت کنید، این فرد اصلا شبیه من نیست.
وری کینگ دقت می کند: ولی این شما هستید. من دارم می بینم.
ا.ن: اشتباه می کنید، یک خطای چشم است، اسم این بازیگر( همان موقع از خودش در می آورد) عبدالرضا عبدولی است. همه ایرانی ها او را می شناسند. کاملا شبیه من است.
وری کینگ: ولی این شما هستید.
….. وری کینگ چند دقیقه ای خیره می شود، بعد حالش خراب می شود، چشمهایش را می مالد، پشت صندلی می افتد، و گروهی او را به بیمارستان می برند. و گروهی هم یکی دیگر را می بندند که به بیمارستان روانی اعزام کنند.