ویزا

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

در مورد جایگاه بین‌المللی کشورها و موقعیت آنها در جامعه‌ی جهانی، می‌توان با تکیه بر معیارها و ترازهای گوناگون، داوری کرد. صاحبان قدرت در کشورهای مختلف تلاش می‌کنند این جایگاه را ارتقاء دهند، و البته چه بسا که با تمسک به دلایل گوناگون، می‌کوشند مدعای خود را مبنی بر موقعیت ویژه‌ی دولت خویش در نظام جهانی، اثبات نمایند. اما پاره‌ای ترازها و معیارها، در جهان بیش از پیش جهانی‌شده‌ی این روزگار، غیرقابل صرف‌نظر کردن هستند. از‌جمله‌ی این شاخص‌ها، محدودیت ویزا و امکان آمد و شد آزاد و بدون محدودیت اتباع یک کشور به دیگر کشورهاست. اینکه گذرنامه‌ی یک کشور به چه میزان برای دیگر کشورها (دولت‌ها) واجد اعتبار است، و صاحب یک گذرنامه، تا چه حد، امکان آمد و شد آزاد و بدون محدودیت میان کشور خود و دیگر کشورها را دارد، امروز به‌مثابه‌ی یک شاخص مورد توجه قرار می‌گیرد؛ شاخص و ترازی که اعتبار و جایگاه و موقعیت یک کشور را در جامعه بین‌المللی به تصویر می‌کشد و به ساده‌ترین و عریان‌ترین شکل، پیش چشم مخاطب قرار می‌دهد.

لابه‌لای اخبار گوناگون این روزها، گزارش قابل‌تاملی که موسسه هنلی (Henly)، یک مرکز مطالعاتی در سوئیس منتشر کرد، واجد تذکرات و هشدارهای پنهان و بس مهمی بود. بر طبق گزارش مزبور، شهروندان ایرانی بدون اخذ ویزا، می‌توانند به 25 کشور جهان سفر کنند. اگر اطلاعات و آمار و ارقام این گزارش دقیق باشد، کشور ما (و ایرانیان) از این جهت، هم‌شانه و هم‌رتبه با پاکستان است و تنها از عراق (با امکان سفر بدون ویزای شهروندانش به 23 کشور) و افغانستان (با امکان سفر بدون ویزای شهروندانش به 22 کشور) وضعی مناسب‌تر دارد.

در گزارش و جدول اعلام شده، شهروندان دانمارک با امکان سفر بدون ویزا به 157 کشور در جایگاه اول قرار دارند. فنلاند، ایرلند و پرتغال با 156 مورد، ایالات متحده، آلمان، بلژیک و سوئد با 155 مورد، کانادا، ژاپن، ایتالیا، اسپانیا، هلند و لوکزامبورگ با 154 مورد، و اتریش و نروژ و فرانسه و انگلستان با 153 و 152 مورد، در پله‌های بعدی قرار گرفته‌اند.

آنچه وضع کشورمان را در رتبه‌ی 87 جهان از نظر امکان سفر بدون اخذ ویزا، قابل تامل‌تر می‌سازد، موقعیت برخی دیگر کشورها در این جدول است. چنانکه کره‌شمالی با 29 مورد در رتبه‌ی 83 و ترکیه با 75 مورد در رتبه‌ی 42 جهان قرار دارند. شهروندان عربستان می‌توانند بدون اخذ ویزا به 42 کشور سفر کنند، و از این جهت در رتبه‌ی هفتادم ایستاده‌اند. موردی مثل مالزی، کشور مسلمان‌نشین آسیایی، با امکان سفر به 145 کشور (جایگاه یازدهم در جهان) نیز به قدر لازم، معنادار است و نشان می‌دهد که مدیریت علمی و اداره‌ی عقلانی کشور و زیست بی‌مناقشه در جهان، چگونه در دسترس است.

شاید نیاز به این اشاره نباشد که لزوم صدور ویزا برای اتباع یک کشور، ربطی به حوزه‌ی خصوصی و اعتبار و منزلت یک شهروند در چشم دولت ثالث ندارد؛ بلکه موضوعی است که مستقیم به اعتبار دولت‌ها در جهان و تعاملات و مناسبات آنها با دیگر کشورهای جهان بازمی‌گردد. کیفیت روابط کشورها با یکدیگر و نوع نگاه دولت‌ها به هم، در پافشاری آنها برای صدور ویزا برای اتباع یکدیگر، نقشی محوری ایفا می‌کند. اینکه شهروندان یک کشور با مشکلات و محدودیت‌های فراوان برای سفر به دیگر کشورها مواجه‌اند، پیش از هر چیز و بیش از هر نکته، به وضع دولت و حاکمیت آنها در نظام بین‌الملل و جامعه جهانی و مناسبات‌اش با دیگر دولت‌ها مربوط است.

دولت مستقر (دولت احمدی‌نژاد) می‌تواند مدعی ارتقاء موقعیت ایران در جهان باشد و این مدعا را به استقبال و هلهله و شادمانی شهروندان فلان کشور آفریقایی یا آسیایی یا آمریکای لاتین از خود ارجاع دهد و مستدل سازد؛ اما آنچه در عرصه‌ای دیگر (تنها و تنها یک عرصه‌ی دیگر: محدودیت ویزا) مشاهده می‌شود و گریبان شهروندان پرشماری را گرفته است، همین جایگاه ایران است: ایرانیان تنها وضعی بهتر از شهروندان عراق و افغانستان دارند، و فقط برای سفر به 25 کشور جهان، نیازمند اخذ ویزا نیستند. به دیگر سخن، رتبه‌ی سوم از آخر…

حال و روز شهروندانی که برای سفر به دیگر کشورها (به علل و دلایل متعدد؛ از تحصیل و تفریح و دیدار نزدیکان و بستگان گرفته تا کار و تجارت و درمان و حتی مسابقه و…) باید انرژی و وقت و هزینه‌ی گزافی را متحمل شوند و ساعت‌ها و بلکه روزها برای اخذ ویزا منتظر بمانند و تحقیرها و توهین‌های گوناگون را تحمل کنند، تنها کسانی می‌دانند که خود درگیر چنین وضعی بوده یا شده‌اند، و یا حتی در عبور از کنار یک سفارت‌خانه‌ی خارجی، شاهد وضع تاسف‌بار هم‌میهنان خویش بوده‌اند.

آنچه به اختصار مورد اشاره قرار گرفت، حقیقتی نیست که به‌سادگی قابل تحریف یا کتمان باشد؛ مسئولان نظام و کارگزاران ارشد حکومت البته می‌توانند همچون همیشه، «توپ» این وضع ناگوار را به «زمین» دولت‌های مغرض جهان بیاندازند و از کیفیت دیپلماسی و محتوای سیاست خارجی و راهبردها و مواضع و اقدامات خویش در تعامل با دیگر کشورهای جهان، صرف‌نظر کنند و با اعتماد به نفس غریب، از سوء‌مدیریت و نتیجه‌ی بدیهی دیدگاه‌ها و اظهارات و سیاست‌های خویش، بگذرند. اما واقعیت به همین تلخی است که حتی در مواردی، تیم‌های ورزشی کشورمان، مسابقات مهم را به سادگی و به‌خاطر عدم صدور ویزا از دست می‌دهند، و حاصل هفته‌ها تمرین و زحمت ورزشکار نگون‌بخت، به‌باد می‌رود؛ چنانکه امیدها و آرزوهای نه چندان اندک‌اش. و این، تنها یک برگ کوچک از مجموعه‌ی گسترده و بس متنوع رویدادهای اسف‌باری است که ذیل این عنوان (عدم صدور ویزا یا تاخیر در صدور آن) به‌وقوع می‌پیوندد.

دلسوزان ایران و وطن‌دوستان، البته بر این وضع ناگوار، تلخ‌کامانه می‌نگرند و امید به “تغییر” اوضاع دارند؛ تغییری در اهداف و سیاست‌ها و دیدگاه‌های طراحان و سیاست‌گذاران ارشد نظام سیاسی. بلکه از دل آن، اندک اندک، جایگاه ایران در نظام بین‌المللی، ارتقاء و ارتفاعی معنادار یابد و بدان‌جا که شایسته‌ی ایرانیان است، نزدیک و نزدیک‌تر شود. و این ممکن نیست جز غلبه یافتن عقلانیت و علمانیت و اعتنا کردن به حقوق اساسی ایرانیان و نیز پرهیز از خودخواهی‌ها و خودکامگی‌ها و “دون‌کیشوت”‌گری‌ها.