تهران و گروه شش کشور در خلال چهارمین سری مذاکرات به این موضوع حساس پرداختند که قبل از تاریخ ۲۰ ژوئیه به توافق نهایی دست یابند. با این حال، برخی اختلافات بر این تردید دامن زده که قبل از این تاریخ تفاهمی به دست نخواهد آمد.
شمارش معکوس آغاز شده. کشورهای گروه شش کشور [آلمان، چین، ایالات متحده، فرانسه، بریتانیا، روسیه] باید قبل از ۲۰ ژوئیه درخصوص برنامه اتمی ایران به تفاهم برسند، چرا که در غیر این صورت ممکن است مجدداً کشمکش هایی آغاز شود. تهران و گروه شش کشور از هراس اینکه چنین سناریویی به وقوع بپیوندد، طی هفته جاری بار دیگر پشت میز مذاکره نشستند و این بار بحث اصلی برای رسیدن به یک توافق جامع را مطرح کردند. اهمیت این نشست از آنجا مشخص شد که قرار بود دو طرف نگارش و تنظیم متن توافق نهایی را آغاز کنند: محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، و کاترین اشتون، رییس دیپلماسی اتحادیه اروپا، اکثر جلسات را شخصاً اداره کرده اند. با این حال، به گفته تهران، چهارمین نشست “بدون هیچ گونه پیشرفت”ی به پایان رسید و قرار بر آن شد که مذاکرات در دو جلسه بین تاریخ های ۲۲ مه و ۲۱ ژوئن ادامه یابد. محمد جواد ظریف علی رغم این ناکامی، روز یکشنبه خوش بین ظاهر شد و اظهار داشت که رسیدن به یک توافق همچنان “امکان پذیر” است و از کشورهای غربی خواست “این فرصت” را از دست ندهند.
درحقیقت می توان گفت که شکست مباحثات اخیر به شدت “شوکه آور” بوده، زیرا این ناکامی پس از سه جلسه مفید روی می دهد. طرفین با “مشکل” خواندن این مباحثات موفق نشدند نگارش توافق نهایی را آن طور که پیش بینی شده بود آغاز کنند. عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران، دو کشور غربی را مسؤول این شکست دانست و تأکید کرد: “اختلافات بسیار قابل توجه بود و به همین دلیل امکان تنظیم متن توافق وجود نداشت. غرب باید از این خواسته های اضافی صرف نظر کند و یک ارزیابی دقیق از واقعیت داشته باشد.” همین اتهام نیز ازسوی یکی از دیپلمات های عالی رتبه آمریکایی که نامش ذکر نشده مطرح گردید. او گفت: “ایران باید انعطاف پذیر باشد، چرا که هنوز گزینه های مشکلی را پیش رو دارد. مباحثات بسیار آهسته و مشکل پیش رفت و هنوز اختلافات قابل توجهی وجود دارد.”
این اتهامات دوجانبه جنگ لفظی ای را در اذهان تداعی می سازد که در حدود یک دهه میان تهران و ایالات متحده وجود داشت و همچنان ممکن است در صورت بدتر شدن وضعیت، به مداخله نظامی منجر شود. تنها پس از امضای توافق ژنو در ماه نوامبر بود که وضعیت به تدریج آرام شد. براساس این توافق نامه مقدماتی شش ماهه، جمهوری اسلامی متعهد گردید تا بخشی از فعالیت های برنامه اتمی خود را در ازای الغای بخشی از تحریم ها متوقف سازد. براساس گزارشات ماهانه آژانس اتمی که وظیفه داشته مفاد توافق نامه را به اجرا برساند، تهران بر تعهدات خود پایبند بوده. آژانس در اولین گزارش خود به تاریخ ۱۷ آوریل، تأیید کرد که تهران به میزان ۷۵ درصد از ذخایر اورانیوم غنی شده خود کاسته و امکان ورود به تأسیسات خود را برای کارشناسان آژانس اتمی مهیا ساخته. به گفته تحلیلگران، قسمت مشکل ماجرا هنوز در راه است و دو ماه آینده سخت ترین ماه ها خواهند بود. ازسوی دیگر، زمان به نفع طرفین مذاکرات نیست، چرا که طرفداران مواضع تندرو در تهران و واشنگتن به دنبال پیشرفت های ملموس هستند و فشارهای زیادی وارد می کنند. به علاوه نباید فراموش کرد که اسراییل، به عنوان مخالف اصلی هرگونه توافق با ایران، نیز به نوبه خود مانع بزرگی برای پیشرفت در مذاکرات است و دراین راستا معتقد به توسل به زور و “استفاده از هر شیوه ای” برای پایان بخشیدن به خطر دستیابی ایران به سلاح اتمی است.
تکیه بر موفقیت های اولیه
با این حال، شکست در این جلسه از مذاکرات به معنی پایان تمامی تلاش های انجام شده از ماه نوامبر نیست. دو طرف مذاکره باید از این پس بر موفقیت های اولیه خود، مانند مورد رآکتور آب سنگین اراک، تکیه کنند. سه جلسه مفید و پرثمر از ابتدای ماه فوریه برگزار شد و امکان حل و فصل “این موضوع بسیار حساس” [رآکتور اراک که می تواند پلوتونیوم لازم برای ساخت بمب را تولید کند] را به وجود آورد. کشورهای غربی بیم آن دارند که در صورت عملیاتی شدن این رآکتور، مقدار پلوتونیوم کافی برای ساخت یک کلاهک هسته ای تولید شود. علاوه بر اینکه همواره گفته شده هدف از تأسیس این رآکتور، انجام تحقیقات پزشکی بوده، تهران نیز با ارائه پیشنهاد تغییر در تأسیسات اراک به منظور محدود ساختن میزان تولید پلوتونیوم، “حسن نیت” خود را نشان داد. درحالی که این پیشنهاد ایران ازسوی گروه شش کشور مورد استقبال قرار گرفت، ولی این گروه بر این نکته تأکید ورزیده “تا زمانی که همه چیز حل نشده، می توان گفت که هیچ چیز حل نشده”. و مشکل دقیقاً در همین جاست: اراک نقطه آغازین لیستی از اختلافات میان تهران و غرب است. “اختلافات عمیقی” درخصوص توان غنی سازی اورانیوم و همچنین سرنوشت تأسیسات اتمی ایران وجود دارد. اولین مشکل به مقوله غنی سازی اورانیوم مربوط می شود که می تواند برای دو هدف صلح آمیز و نظامی مورد استفاده قرار گیرد. گروه شش کشور درتلاش اند تا توان غنی سازی ایران را با کاهش تعداد سانتریفوژها که درحال حاضر ۲۰ هزار عدد است و نیمی از آنها راه اندازی شده، کاهش دهند. این نیز یکی از موضوعات بسیار حساس در مباحثات است. تعداد سانتریفوژهای نسل جدید که ایران می تواند در اختیار داشته باشد، درواقع تعیین کننده زمانی است که جمهوری اسلامی برای انباشت مواد هسته ای لازم برای تولید یک بمب بدان نیاز دارد.
درحال حاضر، تهران این خواسته ها را رد کرده و آنها را “اضافی” خوانده. حسن روحانی، رییس جمهور میانه رو، تحت فشار بازهای حکومت تهران که با هرگونه گفتمان مخالف اند، هرگز نخواهد توانست به توافق برسد و همین مسأله دلیلی برای خشم وی طی هفته جاری بود: “ما درخصوص فن آوری هسته ای یک گام نیز به عقب برنخواهیم داشت. ما آپارتاید هسته ای را نمی پذیریم. فن آوری ما و علوم هسته ای ما برای چانه زدن روی میز مذاکره گذاشته نشده. آنچه ما می توانیم پیشنهاد دهیم، شفافیت بیشتر در ازای لغو کلی تحریم هاست.“
در چنین شرایطی، رسیدن به توافق نهایی طی دو ماه باقیمانده مشکل به نظر می رسد. به گفته کارشناسان و دیپلمات ها، “رسیدن به توافق به نفع هر دو طرف است.” محمد عباس، کارشناس پرونده ایران دراین خصوص می گوید: “ازیک طرف، تهران توافقی را که می تواند اقتصاد به تنگ آمده اش را نجات دهد ازدست نخواهد داد. ازطرف دیگر، این توافق یک پیروزی بزرگ برای دولت اوباما به شمار خواهد رفت که با توسل به آن می تواند شکست در افغانستان را کم رنگ کند.”
منبع: الاهرام، ۲۱ مه