اگرچه فیلم “در شهر خبری نیست، هست؟” موفق نشد تا درآمد زیادی در گیشه کسب کند، اما توانست به عنوان یک کمدی متفاوت جلب توجه کرده و جایگاهی مناسب در میان فیلم های کمدی این سال ها بیابد. به کارگیری قابلیت های دیداری/شنیداری سینما در جهت خلق موقعیت های کمیک ازجمله شاخص ترین ویژگی های “در شهر خبری نیست، هست؟” به شمار می رود که حکایت از ذوق و قریحه کارگردان جوانش دارد…
گفت و گو با سید رضا خطیبی
کمدی موقعیت
شما به چه نوع فیلم هایی علاقه دارید؟ از جنبه های مختلف مثل ژانرها یا به لحاظ هنری و…
خود من به شخصه همه نوع فیلم را دوست دارم. از اکشن ترین فیلم ها بگیرید تا فیلم های فیلمسازانی مثل تارکوفسکی، برگمان و… در سینمای ایران هم همین طور بسیاری از فیلمفارسی ها را دیده ام، فیلم های شاخص تاریخ سینمای ایران راهم بارها تماشا کرده ام. من به این مسئله اعتقاد دارم که مخاطب قبل از روبرو شدن با هر فیلم باید تکلیف خودش را روشن کند که به تماشای چگونه فیلمی می رود. وقتی انتظارات مخاطب از فیلم روشن باشد، خیلی مشکلات حل می شود. وقتی فیلمی اکشن را تماشا می کنی باید انتظار یک فیلم سرگرم کننده و حادثه محور را داشته باشید و…
با این اوصاف مخاطب فیلم شما باید انتظار تماشای چگونه فیلمی را داشته باشد و یا با چه پیش فرضی به تماشای این فیلم برود؟
فیلم “درشهر…” یک فیلم کمدی است که برای سرگرم کردن مخاطب ساخته شده است. به همین خاطر مخاطب هم باید انتظار دیدن یک فیلم سرگرم کننده را داشته باشد، اینکه می رود به سینما برای اینکه به شوخی های فیلم بخندد و خوش باشد. با چنین فرضی فکر می کنم انتظارات مخاطب تا حدی برآورده شود. طبیعی است اگر ما یک فیلم هنری ساخته بودیم مخاطب باید با انتظار دیگری به تماشای این فیلم می نشست.
خود شما چه نوع کمدی را می پسندید؟ اگر به فیلم شما استناد کنیم ظاهرا کمدی موقعیت مورد پسند شماست…
من از انواع کمدی لذت می برم، اما هریک به جای خود، بستگی به نوع فیلم دارد. گاهی کمدی کلامی جواب می دهد و گاهی کمدی موقعیت و دیگر شیوه ها. “در شهر خبری…” از ویژگی هایی برخوردار بود که به نظر ما استفاده از کمدی موقعیت با وجود دشواری هایی که دارد بیشتر مناسب به نظر می رسید. بنابراین بیشتر شوخی های فیلم به جای آنکه در لحظه شکل بگیرند، احتیاج به زمینه چینی دارند و ما این زمینه چینی را گاه از چند صحنه یا سکانس قبل آغاز می کردیم تا در صحنه مورد نظر به نتیجه برسد. اینکه تا چه اندازه در این زمینه موفق بوده ایم برمی گردد به نظر تماشاگران فیلم که دیدگاه آنها از اهمیت بسیاری برخوردار است.
شما هنگام کار به چه شیوه ای عمل می کنید، همه چیز را از قبل طراحی کرده وبا دکوپاژ از پیش آماده شده سر صحنه می روید و مطابق آن عمل می کنید یا اینکه سر صحنه دکوپاژ می کنید و تا لحظه آخر در چگونگی کارتان تغییر به وجود می آورید؟
ترجیح می دهم هنگامی که سر صحنه هستم همه چیز از قبل طراحی شده باشد، دکوپاژ کامل در دست داشته باشیم، حتی در موارد لازم استوری بورد هم داشته باشم. در این فیلم هم از قبل همه صحنه ها دکوپاژ شده بودند، سر صحنه هم دستیار من دکوپاژ کامل را در دست داشت. اما این شیوه باعث نمی شود که خیلی خود را مقید کرده و راه تغییر و خلاقیت های لحظه ای را ببندم. اگر سر صحنه ایده بهتری به ذهنم برسد یا به من پیشنهاد بشود، دکوپاژ را تغییر می دهم.
تولید فیلم به سال 1384 بر می گردد. چرا این قدر فاصله میان تولید و اکران عمومی آن افتاده است؟
فیلم نیاز به یکسری به جلوه های ویژه داشت که زمان بر بودند بنابراین پس از پایان فیلمبرداری هم قدری کار طول کشید از طرف دیگر زمان اکران فیلم هم یک بار به تعویق افتاد.
”در شهر خبری…” را برای جشنواره فیلم فجر ارائه کردید؟
بله، فیلم به دفتر جشنواره ارائه شد، اما ظاهرا هیات انتخاب آن را نپسندید، خب فیلم هم یک کار کمدی ساده بود و کار هنری جشنواره پسندی نبود که انتظار خاصی در این زمینه از آن داشته باشیم.
اما بدون اغماض و تعارف در جشنواره فیلم هایی با کیفیت پایین تر از “در شهر…” هم وجود داشت…
خب، مسئله سلیقه های هنری هم وجود دارد. داوران و کسانی که برای قضاوت در هر جشنواره ای حضور دارند، هریک سلیقه خاصی دارند که به هرحال در نتایج تاثیر می گذارد و این هم امری معمول در همه جشنواره هاست.
در مجموع چقدر حاصل فیلم به خواسته های شما نزدیک بوده است و شما را راضی می کند؟
شما هیچ کارگردانی را پیدا نمی کنید که از حاصل کارش راضی باشد.
همیشه این وسوسه وجود دارد که اگر فلان جا را فلان طور می ساختم بهتر بود…
بله، همیشه این وسوسه وجود دارد. من هم از این قاعده مستثنی نیستم. خیلی ایده ها دارم که نتوانستم اجرا کنم. خیلی ایده ها هم بعدا به ذهنم آمد که ای کاش آنها را اجرا می کردم. این مسئله البته محدود است به کار خودم، اما درمورد بقیه گروه و همکارانم واقعاً از همه آنها متشکرم.