کشور های عضو شورای همکاری خلیج فارس بزودی ممکن است با ایران وارد همکاری بشوند. دولت آمریکا با توجه به سوریه و مناقشات اخیر در خاورمیانه نسبت به حمله نظامی، حساسیت پیدا کرده است و ترجیح می دهد که مشکلات را از طریق دیپلماتیک حل کند. امیدها برای یافتن یک راه حل دیپلماتیک با بر سر کار آمدن دولت جدید در ایران و انتخاب حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور جدید ایران که یک پراگماتیست است، امید ها را افزایش داده است.
دولت اوباما شاخه زیتون اش را به سمت ایران گرفته است و اگربا موانع کنگره مواجه نشود، احتمال دارد دو کشور به یک توافق برسند. روزهای دولت بوش بسر آمده است که برای حمله به ایران نیاز به متقاعد شدن نداشت.
جان بولتون، سفیر دولت بوش در سازمان ملل، هرگز فکرش را نمی کرد که روزی از خواب برخیزد که آن روز برای حمله به ایران مناسب نباشد و حالا کاخ سفید با تسهیل در تحریم دارو و تجهیزات پزشکی، به انتخاب شدن روحانی بعنوان رئیس جمهور، پاسخ داده است. از همه مهم تر اینکه کاخ سفید مخالفت خود را با لایحه ای که به تصویب کنگره رسیده است نشان داده است؛ اگر این لایحه تصویب شود، قدرت مانور در مذاکرات پیش رو، از آمریکا گرفته می شود. اروپایی ها که بطور سنتی طرفدار دیپلماسی هستند، با نامه ای که توسط روزنامه نگاران، اساتید دانشگاه، و اتاق های فکر به اوباما نوشته شده است، جایی برای این روند در کاخ سفید پیدا کرده اند.
تهران هم با احیتاط با راه حل احتمالی دیپلماتیک لاس می زند. روحانی از تاکید بر روی نیاز به شکستن مواضع خصومت طلبانه قبلی ایران در دوران احمدی نژاد و اعلام گفتگوی سازنده با جهان، ابائی ندارد. بازگشت جواد ظریف، سفیر سابق ایران در سازمان ملل، بعنوان وزیر امورخارجه نشان می دهد که روحانی هم شاخه زیتون اش را به نوبه خود، هدیه داده است.
با این حال او و اوباما باید با مخالفان داخلی خود که نسبت به توافق بین دو کشور مشکوک هستند، روبرو شوند. اوضاع برای روحانی پیچیده تر است زیرا نفوذ رهبر، آیت الله خامنه ای که حرف آخر را در برنامه های هسته ای می زند، وجود دارد. خامنه ای در مراسم افطار با حضور روحانی هشدار داد که به آمریکا نمی توان اعتماد کرد. اواخر ماه ژوئن، خامنه ای تاکید کرد که قصد اصلی غرب از مذاکرات، تغییر نظام در ایران است. در عین حال کمیته روابط عمومی آمریکایی ها و اسرائیلی ها در آمریکا، بسرعت در مورد اینکه نباید زیاد به توانایی های روحانی امیدوار بود و با وجود مخالفت کاخ سفید باید لایحه تحریم های جدید راتصویب کرد. اگر این لایحه تصویب شود، توافق برای روحانی بسیار سخت خواهد شد.
اما با وجو این موانع برای رسیدن به یک راه حل دیپلماتیک تلاش خواهد شد. مخاطرات تصویب شدن این لایحه بسیار بالاست. روحانی توسط عده زیادی از ایرانیان انتخاب شده است تا اقتصاد ایران را که بخشی از آن به دلیل وجود تحریم ها ضربه خورده است، نجات بدهد. اوباما هم همه تلاشش را بکار می بندد تا از یک رویارویی نظامی با ایران جلوگیری کند، بخصوص در زمانی که سوریه در حال فروپاشی است. پس کشورهای خلیج فارس در این مورد باید چه واکنشی داشته باشند؟ آیا آمریکا و متحدانش برای رسیدن به یک توافق همه پارامتر ها را بررسی کرده اند؟ با توجه به حساسیت موضوع هنوز مشخص نیست که شورای همکاری خلیج فارس این توافق را می پذیرد یا نه. ایالات متحده تنها نگران برنامه هستهای ایران است و در صورت توافق با ایران، به همین نگرانی اکتفا خواهد کرد. تحریمهایی هم که ایالات متحده علیه ایران وضع کرده، به برنامه هستهای ایران مربوط است، نه نگرانیهای اعراب حاشیه خلیج فارس.
اگر آمریکا تنها با سیاست هستهای ایران مشکل دارد و آن را تهدید میداند، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با تمام مواضع کلیدی ایران در سیاست خارجی مشکل دارند.
این مواضع کلیدی، مواضع ایران در خصوص سوریه، حمایت از حزبالله لبنان و همچنین اختلاف ایران و امارات متحده عربی بر سر جزایر سهگانه تنب و ابوموسی است.
با توجه به همه این موارد، آیا کشورهای شورای همکاری خلیج فارس باید معامله ای که با حمایت ایران صورت می گیرد و معامله واقعی که منجر از بین رفتن تنش در منطقه می شود را تحت الشعاع قرار می دهد، بپذیرند؟
گلف نیوز، 17 اوت