شباهت های جمهوری اسلامی با خلافت اسلامی

نویسنده
جلال یعقوبی

» ولی امر مسلمین جهان یا خلیفه مسلمین جهان

تنبیه جوان روزه خوار توسط داعش

  خبری قدیمی از خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران،چندی پیش توجه کاربران شبکه های اجتماعی را جلب کرد که در آن، از اینکه گروه داعش، در مناطق تحت حاکمیت خود در سوریه حجاب را اجباری کرده است، انتقاد شده بود. در این خبر آمده بود: “عناصر گروهک تروریستی «امارت اسلامی عراق و شام» موسوم به «داعش» از ورود دانش آموزان غیر محجبه به مدارس ممانعت به عمل آوردند. گروهک داعش در توجیه این بخشنامه اعلام کرد این تصمیم در راستای اجرای تعالیم دین اسلامی اتخاذ شده است زیرا دختران سال پنجم ابتدایی به بالا به سن تکلیف شرعی رسیده‌اند.” نویسنده گزارش اضافه کرده بود: “این تصمیم گروهک داعش، خشم و عصبانیت مردم شهرهای تحت سیطره گروهک امارت اسلامی عراق و شام را برانگیخته است. مردم این موضوع را دخالت در زندگی شخصی خود برشمردند. ناظران سیاسی این تصمیم داعش را ناشی از عقب ماندگی این گروهک تروریستی دانسته و تاکید کرده اند که این گروهک تروریستی به دنبال بازگرداندن جامعه سوریه به قرون وسطایی است.”

این خبر پس از آنکه در شبکه های اجتماعی مورد توجه قرار گرفت، از سایت خبرگزاری فارس حذف شد. انتقاد از اجباری شدن حجاب در مناطق تحت کنترل داعش، در حالی که سالهاست در ایران همین حکم با زور اجرا میشود، شگفتی کاربران شبکه های اجتماعی را برانگیخته بود.

این روزها، احکام فقهی که گروه مسلح داعش در مناطق تحت حاکمیت خود اجرا میکند، با احکامی که جمهوری اسلامی سالهاست در ایران اجرا کرده است، بارها مقایسه و شباهتهای آن موجب طنز و طعن هم شده است.

چند هفته پیش تصویری از یک جوان روزه خوار سوری در سرزمین هایی که به تسخیر داعش درآمده ، منتشر شده بود که در آن دستهای این جوان با طناب به صلیب بسته و بر روی سینه او نوشته شده بود: “افطار، بدون عذر شرعی” ؛ گفته میشد، این جوان برای تنبیه شدن ساعتها زیر آفتاب تابستان، بدون آب و غذا نگه داشته شده است.

چند روز بعد خبری مشابه درباره شلاق خوردن دو جوان روزه خوار در شیراز هم منتشر شد. خبرگزاری ایسنا از قول فرمانده انتظامی استان فارس درباره اجرای حکم شلاق دو روزه خوار نوشته بود: “دو نفر به نام‌های (ص.ر) و (م.م) به اتهام تظاهر به روزه‌خواری به ۸۰ ضربه شلاق محکوم شده بودند که حکم این دو نفر به اجرا در آمد. با توجه به اینکه تظاهر به روزه‌خواری در ملاء عام از نظر شرعی حرام و از مصادیق جرایم مشهود است، پلیس برابر قانون با متخلفان برخورد خواهد کرد.” (۲۲ تیر ۱۳۹۳)

انتشار این دو خبر نیز موجب مقایسه شباهتهای حکومت جمهوری اسلامی و دولت اسلامی عراق و شام شده بود. بسیاری معتقدند که رفتار جمهوری اسلامی با مردم ایران و اجبار آنان به رعایت احکامی که ممکن است به آن اعتقادی نداشته باشند، مشابه رفتار خشونت آمیز داعش با مردم در مناطق تحت سیطره خویش است. حتی برخی از هواداران حکومت هم، صدور چنین احکامی را موجب بدنامی جمهوری اسلامی میدانند.

برای نمونه، مصطفی همت، فرزند محمدابراهیم همت، از فرماندهان شهید زمان جنگ ایران و عراق، در صفحه فیسبوک خود با اشاره به این دو رویداد نوشته بود: “عده ای با چنین کارهایی ، با تمام وجود به دنبال زیر سوال بردن نظام هستند، آقایان مسئول در این زمینه اگر دلواپس شرع بودند، حداقل ظاهر متمدنانه به جریمه شان می دادند و از جریمه مالی استفاده می کردند نه از جریمه داعشی!”

اجرای حکم شلاق برای روزه خواری چیز جدیدی نیست. مهدی بازرگان، اولین نخست وزیر ایران پس از پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷ در یکی ازآثار خود نوشته است: “خیلی فرق است مابین امر به معروف قرآنی و خداپسند سنت نبوی با آنچه مردم شنیده اند و می گویند که مثلاً در ماه رمضان گذشته داخل خانه کسی که تازه از عمل جراحی بیمارستان آمده وکباب برایش درست می کرده اند شده او را به جرم روزه خواری شلاق بزنند تا بخیه ها پاره شود و خودش فوت کند. جای دیگر دخترکی را که همراه مادر، بدون جوراب به خیابان آمده بوده است به منکرات برده ترحم به توضیح و تمناهای مادر نکرده چنان تعزیر و تهدیدش کنند که در اثر ضرب و ترس، مقابل چشم مادر جان بدهد!” (مجموعه آثار۲۳- پاورقی صفحه ۳۶۷) خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران، در آغاز ماه رمضان طی گزارشی با اشاره به جرم بودن روزه خواری به عنوان نمونه یک عمل حرام در قوانین ایران ، نوشته بود: “براساس قانون مجازات اسلامی، هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.”

سایت خبری بسیج پرس هم اخیرا در گزارشی درباره روزه خواری نوشته است: “حداکثر مجازات روزه‌خواری در ملاعام، ۷۴ ضربه شلاق است و دیگر مجازات روزه‌خواری، ‌۱۰ روز تا ۲ ماه زندان است؛ اما به علت این ‌که مجازات روزه‌خواری جنبه بازدارندگی بیشتری به خود بگیرد، معمولا شلاق تعیین می‌شود.”

در سایت مرکز پاسخگویی به سووالات دینی که توسط دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم راه اندازی شده، یکی از کاربران پرسیده است: “آیا این درست است که بعد از دو بار روزه خواری در ملا عام و اجرای حکم تعزیر در صورت تکرار روزه خواری مجازات اعدام است؟ وچرا این حکم این قدر سنگین است ؟” پاسخ این مرکز چنین است: “اگر کسی در ماه مبارک رمضان بدون عذر شرعی و از روی عمد در ملاء عام روزه خواری کند، در صورتی که نزد حاکم شرع ثابت شود، در مرتبه اول و دوم او را مجازات می کند. اگر باز هم به بی حرمتی نسبت به ماه رمضان ادامه دهد، در مرتبه سوم یا در مرتبه چهارم با اختلافی که در بین فقها وجود دارد اعدام می شود.”

درباره علت چنین حکم شدیدی هم نوشته شده است: “کسی که عمدا در ملاء عام و بدون اینکه مسافر یا مریض باشد. روزه خواری کند، در واقع اسلام و احکام اسلام و مسلمانان را زیر سووال می برد. به علاوه ترویج فرهنگ روزه خواری و بی دینی را می کند. کسی که دو یا سه مرتبه تعزیر و مجازات شده باشد و باز هم اصلاح نشود، وجود چنین افرادی در جامعه اسلامی سبب ایجاد فتنه و فساد می باشد.”

شباهت رفتار جمهوری اسلامی در مورد اعمال احکامی که آنها را اسلامی میداند، با گروه های افراطی دیگر تنها محدود به تعذیر روزه خواران نیست. مهدی بازرگان در همانجا افزوده است: “ اثر سوئی را که قضات شرع دادگاه های انقلاب، با زندان ها و پاسدارانشان و با نمایشگری ها و درس های تلویزیونی، در افکار و اذهان مردم این مملکت ایجاد کرده اند، فقط خدا می داند چه اندازه است! بدتر از آن و دردناک تر از همه چیز بیزاری و بازگشت هایی است که در ایمان و علاقه مردم از مسلمانی و روحانیت و اسلام به بار آورده است! بسیارند مردان و زنان پیر و جوان که صاحب اعتقاد و عشق به خدا و پیرو قرآن و پیغمبر و امامان بوده اند و حالا با عمل قضات شرع دادگاه ها و با رفتار مأمورین تفتیش و تحمیل عقاید و احکام، از دین و خدا برگشته اند.” (مجموعه آثار۲۳- پاورقی صفحه ۳۶۶)

بنیادگرایان اسلامی حتی اگر در تاکتیک ها تفاوت داشته باشند در استراتژی چندان تفاوتی ندارند. آنها همه به دنبال برقراری حکومت اسلامی هستند و تنها راه برقراری حکومت اسلام را نیز اجرای احکام فقه می دانند. انقلابیون مسلمان ایران از همان ابتدای کار صریحا میگفتند که پاسخ همه مسائل را میتوان در فقه پیدا کرد. حتی برساختن نظریه ولایت فقیه نیز به دلیل باوری بود که آیت الله خمینی و همراهان او به کارآمدی فقه در برقراری یک حکومت مناسب در جامعه آرمانی داشتند.

محمد مجتهد شبستری، اخیرا در یادداشتی نوشت: “اگر خلیفه داعش «ابوبکر بغدادی» که خود را مسلمان ناب و مجری شریعت اسلام می‌نامد از فقیهان رسمی جهان اسلام بپرسد: فرق مبنایی و تئوریک شما با من در بیان شریعت اسلامی در کجاست که این همه مرا لعن و نفرین می‌کنند؟ این فقیهان چه پاسخی به او خواهند داد؟!” او با کنایه افزوده بود: “آیا تفاوت مبنایی و تئوریک فقیهان رسمی با «داعش» تنها در حوزۀ اعتقادات اسلامی است؟ یا این که تفاوت دیگری هم وجود دارد و آن این که فقیهان می‌گویند آقای بغدادی! شریعت الهی همان است که شما می‌گوئید ولی در عصر حاضر همۀ آن را نمی‌توان اجرا کرد؟!، یا این که می‌گویند آقای بغدادی! شما خیلی وحشیانه اجرای شریعت می‌کنید و این درست نیست؟!” (یادداشت”اگر «داعِش» از فقیهان بپرسد!” ۲۵ تیر ۱۳۹۳)

بحران در اجرای تمام و کمال دستگاه فقهی، چنان گسترده است که حکومت اسلامی ایران نیز گاه ناچار به تعطیلی بخشی از این احکام شده است. با اینحال زیربنای قوانین از همان ابتدا فقه بود و حکومت به سوی اعمال قهرآمیز احکام فقهی در ایران رفت.