استکبار حیا کن، پروستات رو رها کن

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

اخبار لحظه به لحظه جراحی پروستات رهبری در رسانه های مختلف منتشر می شود. تا امروز محمود احمدی نژاد که در غیبت صغری به سر می برد از پروستات رهبری دیدار کرده و روحانی، هاشمی، لاریجانی، ائمه جمعه نیز به دیدار پروستات رهبری رفتند. گویا ممکن است از خاتمی نیز دعوت کنند که هر چه زودتر از پروستات مذکور بازدید کنند. برخی محافل نزدیک به محافظه کاران بطور غیرمحسوس اعلام کردند اگر میرحسین موسوی و کروبی از پروستات مذکور دیدار کنند، ممکن است که به حصر خانگی آنان پایان داده شود. این اولین بار در تاریخ پزشکی است که یک پروستات موجب وفاق ملی جناحین مختلف سیاسی کشور شود.

پیش بینی می شود که لیست اصولگرایان در انتخابات بعدی مجلس به عنوان لیست “اصولگرایان پروستات اندیش” نامیده شود. در همین حال سازمان های بین المللی نیز به ارزیابی پروستات رهبر جمهوری اسلامی پرداختند. دکتر قاسم زاده از مرکز جهانی پروستات بدون مرز در نیویورک اعلام کرد براساس اطلاعات پزشکی موجود اگر عمل رهبر ایران سی دقیقه طول کشیده باشد و وی در حالت هشیاری این عمل را تحمل کرده باشد، حتما پروستات وی برداشته نشده بلکه تراشیده شده است. اما منابع صهیونیستی نزدیک به تل آویو گفتند که از طریق ماهواره های بدون سرنشین عکس های پروستات رهبری را دیده اند و این پروستات به احتمال قریب به یقین برداشته شده و از این طریق ضربه بزرگی به اقتدار جمهوری اسلامی خورده است. دکتر سانتا باربارا از مرکز پزشکی کالیفرنیا به خبرنگار ما گفت که این عمل رهبر ایران نمی تواند در هشیاری صورت گرفته باشد، چون وی در روزهای قبل از عمل هم در حالت هشیاری به سر نمی برد. به همین دلیل مرکز پزشکی کالیفرنیا با نظر سازمان پزشکان بدون مرز مخالف است.

در تهران جمعیت های مختلف در مساجد و تکایا تشکیل شد و مراسم دعا برای پروستات رهبر برگزار شد. در مسجد حجت ابن الحسن حاضران فریاد می زدند، استکبار حیاکن، پروستات رو رها کن. برخی نیز شعار می دادند، پروستات سیدعلی، حق مسلم ماست. گروهی از امت حزب الله نیز به سوی بیمارستانی که عمل پروستات رهبری در آن انجام شد رفتند و شعار دادند عیادت از پروستات، وظیفه حزب الله.

به گزارش رجا نیوز، پروستات رهبر جمهوری اسلامی در جهان اسلامی نیز واکنش های فراوانی به وجود آورد، سه نفر از زنان شیعه لبنانی که نام شان پروشات بن علی و پروشات درویش و پروشات نصرالله گزارش شده است، نام خود را در همبستگی جهانی با رهبر ایران از پروشات به پروستات تغییر دادند. همچنین هفت نفر از مسلمانان نیجریه که فرزندان شان در 24 ساعت گذشته به دنیا آمده، نام فرزندانشان را پروستات یا پروستاتعلی و سیده پروستات گذاشتند. همچنین دو قاضی از انجمن قضات چکش به دست تهران نام خود را از پوراستاد به پروستات تغییر دادند.

 

ماهواره ها بر فراز ایران

حالا ما هی حرف نمی زنیم، آقای نقدی هم هی آمارش را بالاتر می برد. همین سه ماه قبل می گفت صد و پنجاه ماهواره فارسی زبان داریم، هی هشدار داد و کسی به حرفش گوش نکرد، تعداد ماهواره ها را بالا برد و یک ماه قبل گفت دویست ماهواره فارسی زبان در ایران قابل دریافت است، باز هم کسی حرفش را گوش نداد، دیروز مقدارش را بالا برد و گفت که سیصد شبکه ماهواره ای فارسی زبان در ایران قابل دریافت است. البته من که سالهاست شبکه های ماهواره ای فارسی را ندیدم، ولی شنیدم که حتی بی بی سی و صدای آمریکا هم به زحمت قابل دریافت است، چه رسد به سیصد شبکه. با این همه قطعا سردار نقدی فرق می کند و ما فرق نمی کنیم، ایشان مثل همه مسئولین سیاسی، امنیتی، بزن و بکوب و استراتژیک کشور به همه شبکه های ماهواره ای پورن و اینترنت بدون فیلتر و کلیه لوازم ضروری برای پژوهشهای استراتژیک مجهز است.

نقدی گفته “استفاده از ماهواره یکی از آسیبهای مخاطره آمیز فرهنگی در جامعه و ابزاری برای بیگانه کردن مردم با اعتقادات و فرهنگ اصیل است.” و یادش رفته که بهترین راه بیگانه کردن مردم با اعتقادات و فرهنگ شان همین کارهایی است که ائمه جمعه و صدا و سیما انجام می دهند. دست مریزاد. دست شان طلا. سردار نقدی گفته که “تعداد شبکه های فارسی زبان ماهواره ای از هفت شبکه در سال ۱۳۸۵ هم اکنون به ۱۶۶ مورد افزایش یافته که در این چارچوب و در قالب برنامه های مختلف اعم از سیاسی، اعتقادی، انیمیشن و غیره علیه فرهنگ و مبانی ما برنامه تولید می کنند.” یعنی واقعا در شبکه های ماهواره ای برنامه سیاسی تولید می شود؟

ما فکر می کردیم فقط بزن و بکوب است و همین کسانی که آموزش ادبیات و خواهر و مادر می دهند در این شبکه ها ذرت پرتاب می کنند. به نظرم این قدر که سردار نقدی به این شبکه های ماهواره ای اعتقاد دارد، خودشان به خودشان ندارند. سردار نقدی گفته: “دشمنان از این طریق در صدد ضربه زدن به فرهنگ ما هستند.” البته یک سئوال جدی این است که مگر چیزی به اسم فرهنگ هنوز باقی است که کسی قرار است به آن ضربه بزند؟ قیمت کتاب که شده پنج برابر، تولید سینمایی که مشکل جدی دارد، تولید موسیقی که دائم با محدودیت مواجه می شود، نشریات هم که به سختی کار می کنند، کدام فرهنگ باقی مانده؟

یادمان نرود که وقتی آقایان شبه محترم حکومت می گویند فرهنگ منظورشان حجاب است و وقتی می گویند میراث فرهنگی منظورشان روحانیت است. وگرنه همین سردار نقدی و مسئولان دیگر سیاسی امنیتی کشور به تنهایی برای از بین بردن کل فرهنگ ایرانی کافی هستند. سردار نقدی گفته “حتی قاچاق مواد مخدر و مشروبات الکلی توسط دشمنان و عوامل آنها با برنامه ریزی و سیاستگذاری خاص با هدف ضربه زدن و به استیلا کشاندن مردم و جامعه اسلامی انجام می شود.” حالا فردا اگر گفتند پیتزافروشی ها و جوراب فروشی ها توسط موساد و سیا ایجاد شدند تا امنیت نظام را به خطر بیاندازند، تعجب نکنید. بر دیوانه حرجی نیست.

 

گشت ارشاد در خارج

به یکی گفتند اگر همه دنیا را به تو بدهیم چه می کنی؟ گفت می فروشم با پولش می روم خارج. حالا حکایت آقای حداد عادل است. گاهی ایشان یا شریعتمداری یا سردار نقدی یک جوری درباره “کن” فرانسه حرف می زنند، انگاری دارند درباره “سولوقون” حرف می زنند، یا چنان درباره پاریس فرانسه حرف می زنند، انگار درباره بخش پاریز کرمان حرف می زنند، یک تصورات مغشوشی دارند که ربطی به اتفاقات بیرون از ذهن شان ندارد. شریعتمداری که دو سه سال قبل نوشته بود که جوانان انگلیسی در حال انقلاب علیه سلطنت هستند. نقدی هم گفته بود اوباما دارد سیاهپوستان آمریکا را قتل عام می کند، حاج منصور ارضی هم چند سال قبل گفته بود در دانشگاههای بزرگ دنیا دانشجویان در وسط حیاط دانشگاه سکس دسته جمعی می کنند. حالا هم حداد عادل گفته که “در آن سر دنیا هم گشت ارشاد وجود دارد، منتهی حدش با ما فرق می کند.”

جالب این که واحد خارج از کشور برای حداد عادل خلاصه می شود به آن سر دنیا و این سر دنیا، دقیقا مثل بالای چشمه و پائین چشمه روستای پدری. حداد عادل گفته: “در کشورهای دیگر هم با برهنگی برخورد می‌کنند و اختلاف بر سر حد آن است.” از یک دید راست می گوید، در ایران حدش این است که می گویند روسری را نباید بردارید، در بقیه دنیا می گویند نباید شورت تان را در بیاورید. حدش فرق می کند، حالا اگر آقای حداد عادل فرقش را نمی فهمد، یکی باید فرقش را بکند توی چشم ایشان تا خوب بفهمد.

 

جنجال ازدواج در فاصله تهران و قم

یعنی این علمای اعلام هم دسته گل هایی هستند که همین طوری خواسته های شخصی شان را به نام خدا مطرح می کنند و اصلا عین خیالشان نیست که مثلا خدای ناکرده دارند از موقعیت شان سوء استفاده می کنند. شده داستان شیخ فضل الله نوری که قبرستان موقوفه را در دوره انقلاب مشروطه به تشخیص خودش به سفارت روسیه فروخت تا در آن بانک روسی تشکیل شود. یا آن یکی میرزای شیرازی که برای مبارزه با انگلیسی های چشم چپ حکم صادر کرد که کلا استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان است. یعنی به جای اینکه بگوید که توتون نکشید تا انگلیسی ها ضربه بخورند، از بیخ حرامش کرد. یکی دیگر از علما هم برای اینکه خوردن چای حرام اعلام شده بود، حکم داد که اگر قند را به چای بزنند، چای ماهیتش عوض می شود و در نتیجه چای قند خورده دیگر حرام نیست و می شود خورد، حالا صد سال است که ما موقع چای خوردن اول قند را می زنیم توی چای و بعد چای را می خوریم، در حالی که زدن قند توی چای هیچ دلیل دیگری ندارد.

دیروز نوه هاشمی رفسنجانی یعنی عماد پسر محسن هاشمی با نتیجه آیت الله سیدصادق روحانی یعنی زهرا سیدروحانی ازدواج کرده. پایگاه اینترنتی و دفتر آیت الله سیدصادق روحانی هم رسما اطلاعیه صادر کرده که ازدواج زهرا سیدروحانی با عماد هاشمی رفسنجانی دارای اشکالات فراوان قانونی بوده، و از مراجع قضایی در حال پیگیری است. لابد می پرسید که این اشکالات فراوان قانونی چیست؟ بیت مکرم و معنون و مشعشع( یعنی دارای تشعشع) آیت الله العظمی سید صادق روحانی مدظله العالی که یک کیلومتر اسمش جا می گیرد، توضیح داده که ازدواج بدون اطلاع و مشورت و نظر مثبت پدر عروس( همان یک کیلومتر اسم) نبوده و حضرت آیت الله یک کیلومتری از طریق رسانه ها در جریان ازدواج قرار گرفته است. حدس می زنم حضرت آیت الله داشته با یکی از علمای اعلام در فیس بوک چت می کرده که یکهو دیده که استتوس دخترش از سینگل به مرید تبدیل شده و همانجا بیت معظم بکلی هنگ کرده. و از این طریق ثلمه بزرگی به بیضه اسلام خورده است تترررررق! حالا باید برود توضیح المسایلش را هم درست کند یا تکذیب کند چون انجا نوشته بود برای ازدواج به اذن ولی نیازی نیست.

 

دکل ۸۷ میلیون دلاری گم شده

لزومی ندارد درباره اشتغال به کار تخم مرغ دزد دهه هفتاد در پست شترمرغ دزد حرف بزنم. بالاخره انسان قابل ترقی است. یک زمانی بود که غلامحسین کرباسچی بخاطر هدیه دادن شصت سکه طلا به مدیران شهرداری به چند سال زندان محکوم شد. حالا بقول خاتمی جان که انشاء الله قدش سر چشم همه مسئولان کشور در بیاید، ملت چنان در مقابل دزدی و فساد واکسینه شدند که اصلا به ارقام زیر هزار میلیارد توجه نمی کنند.

همین است که وقتی دیروز خبرش داده می شود که یک دکل ۸۷ میلیون دلاری که بیست درصد پولش چند سال قبل داده شده تا در منطقه پارس جنوبی نصب شود، و بیست درصد بعدی پولش دو سال قبل مثلا داده شده و تا حالا دویست صفحه اسناد و مدارک فروش دارد، و صدها نفر برای نصب کردنش حقوق گرفتند، و هفت بار در سالهای گذشته پروژه آغاز به کارش افتتاح شده، اصلا وجود ندارد و کلا دکل هفتاد میلیون دلاری از روی زمین، یا دریا، فرقی نمی کند، غیب شده است. یعنی دکل که هر وقت می خواهیم در مورد یک آدم خیلی گنده حرف می زنیم او را به آن تشبیه می کنیم با جاه و جلالش گم شد رفت پی کارش. جدا بیخودی نبود که دکتر محمود می گفت دولت اش پاک ترین دولت از دوره هخامنشیان تا امروز بوده.

 

ایران قابل اعتماد ترین

یعنی این روس ها باید چه بلایی سر ایران بیاورند تا ما بفهمیم که مافیای حکومت روسیه یک سیستم غیرقابل اعتماد است و نمی شود به عنوان شریک تجاری روی آن حساب کرد. حالا احمدی نژاد را می توانیم بفهمیم، ولی روحانی برای چه باید روابط تجاری با روسیه تا بن دندان فاسد را گسترش دهد؟ زنگنه وزیر نفت گفته که تجارت ایران با روسیه ده برابر می شود. حسن! خطرناکه! نکن. گرفتار می شی. صالحی وزیر سابق خارجه هم گفته که “ایران قابل اعتماد ترین شریک روسیه است.” فی الواقع حرف قابل تاملی است، ببین بقیه چی هستند که ایران قابل اعتماد ترین است.