نوشابه امیری
خانم الهه کولایی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت اسلامی و متخصص سیاست خارجی، در گفت و گو با روز، ترجیح می دهد در بررسی معانی رابطه روسیه با ایران، تاثیر سیاست های آمریکا و اروپا را در این ارتباط برجسته تر ببیند. او با این حال این نکته را ناگفته نمی گذارد که “بدون تردید وقتی قرار به انتخاب بشود، مطمئنا روس ها، توسعه روابط و ملاحظات شان با اروپا و آمریکا را مورد توجه قرار خواهند داد.” متن این گفت و گو در پی می آید.
ارزیابی شما از سفر پوتین به تهران و معانی این حرکت چیست؟
سفر پوتین به تهران در شرایطی صورت می گیرد که روسیه ظرف یک دهه گذشته، یعنی سال های 1990، چرخش قابل ملاحظه ای را در سیاست خارجی خود تجربه کرده است. امروز برخلاف دوران اولیه بعد از فروپاشی که اولویت مسکو، تحت نفوذ غرب گراها رابطه با اروپا و آمریکا بود، به تدریج توسعه روابط با کشورهای آسیایی، توجه به خاورمیانه و جوامع اسلامی مد نظر قرار دارد. در همین چارچوب است که در نیمه این دهه همکاری هسته ای روسیه با ایران شروع می شود. بر همین اساس ما شاهد هستیم که به تدریج تلاش روسیه برای اجرای یک سیاست خارجی مستقل افزایش می یابد.لذا در شرایط فعلی و در ادامه این تحول، و همچنین با توجه به اینکه روسیه به رهبری پوتین اختلافاتش با آمریکا و اروپا را بیشتر مورد توجه قرار می دهد، سفر پوتین به تهران به نمادی از استقلال عمل سیاست خارجی این کشور بدل می شود. به این ترتیب به نظر می رسد پوتین با این کار خواست به آمریکایی ها نشان دهد که روسیه در سیاست خارجی خود از آنها تبعیت نمی کند و آن طوری که صلاح بداند سیاست خارجی خود را اداره می کند.علاوه بر این سفر پوتین در شرایطی انجام می شود که فشار غرب بر ایران افزایش پیدا کرده و روس ها به این ترتیب می خواهند به آمریکایی ها نشان بدهند که در سیاست خارجی خود، بر اساس تشخیص منافع شان عمل می کنند.
این منافع با ایران هم مشترک است؟
بدون تردید. ایران و روسیه دو کشور همسایه ای هستند که به دلیل همجواری، به دلیل تاریخی که دارند، نزدیکی هایی که دارند و دوره هایی که تجربه کرده اند می توانند و باید منافع مشترکی را دنبال کنند. در واقع جغرافیا ومنطق اقتصاد حکم می کند که این دو کشور روابط خوب و سازنده ای داشته باشند؛ اما در شرایط فعلی که اروپا و آمریکا فشارهای خود برایران را افزایش داده اند، طبعا این همکاری از اهمیت بیشتری برخوردار می شود….
یعنی شما در این وضعیت نوعی همسویی منافع می بینید؟
ببینید در شرایط کنونی که اروپا و آمریکا فشارهای خود را بر ایران افزایش داده اند طبیعی است که جمهوری اسلامی از امکانات دیگری که در اختیارش هست، استفاده بکند. در واقع به نظر می رسد سیاست نگاه به شرق ایران اساسا حاصل فشارهای مستمر و پایداری باشد که در طول سال های گذشته بر جمهوری اسلامی ایران اعمال شده.
در این شرایط به نظر شما، از زاویه منافع روسیه که نگاه کنیم، آنها با توجه به مجموعه مسائل داخلی و خارجی، در انتخاب نهایی، جمهوری اسلامی را برمی گزینند یا غرب را؟
روس ها هم بی تردید مانند همه کشورهای جهان در تنظیم روابطشان با کشورهای دیگر، با توجه به منافع خود و گسترش و افزایش آن حرکت می کنند. در واقع وضعیت موجود هم الزاماتی را برای روسیه به وجود آورده که از توسعه روابط با ایران، منافع گوناگون خود را به دست بیاورد.یعنی هم در سطح بین المللی و هم در سطح منطقه ای توسعه روابط با ایران برای روسیه مزایای بسیاری در بر دارد؛ ولی در عین حال نمی توانیم از یاد ببریم که روسیه در توسعه روابط با اروپا و آمریکا هم می تواند مزایای بی شماری به دست آورد. لذا بدون تردید وقتی قرار به انتخابی بشود، روس ها مطمئنا توسعه روابط و ملاحظات شان با آمریکا و اروپا را مورد توجه قرار خواهند داد.
گفته می شود جمهوری اسلامی در طول این سال ها برای حفظ همین وضعیت، امتیازات زیادی به روس ها داده است. حال شما می گویید جمهوری اسلامی و روسیه به هر دلیل در جایی قرار گرفته اند که باید با هم همکاری کنند؛ آیا این همکاری و رابطه باید مبتنی بر برابری باشد؟
ببینید توسعه روابط همه جانبه و سازنده با روسیه منافع مارا تامین می کند. حتی در دوران رژیم شاه که به عنوان یک نظام وابسته به آمریکا حیاتش در منطقه ادامه پیدا می کرد، در دهه های 60 و 70 میلادی، یعنی قبل از انقلاب اسلامی، ما روابط بسیار سازنده ای با دولت شوروی کمونیست داشتیم. یعنی در واقع این الزام جغرافیاست که ما رابطه خوب و گسترده و همه جانبه خود را با روسیه حفظ کنیم. اما به نظر می رسد در شرایطی می توانیم این منافع را حداکثری بکنیم که بتوانیم از تعارض کشورهای دیگر به نفع خود بهره ببریم. یعنی ما باید به سمت و سویی حرکت کنیم که بتوانیم با درک ملاحظات و منافع کشورهای دیگر، منافع خود را افزایش دهیم واین لازمه اش این است که به شرایط جغرافیایی بسیار ویژه و استثنایی کشور توجه بیشتری داشته باشیم. در واقع نباید اجازه داده شود که کشورهای دیگر پیرامون ما از مسائل منطقه ای و بین المللی مربوط به کشور ما به نفع خودشان بهره برداری کنند. تاریخ نشان داده که کشور ما در وضعیتی قرار دارد که می تواند از رقابت ها و تعارضات قدرت های دیگر به نفع خود استفاده کند؛ لذا من فکر می کنم نکته مهم نفی توسعه روابط با روسیه نیست، بلکه گسترش این روابط به صورتی است که بتوانیم از بازیگران دیگر هم در بهبود روابط با روسیه بهره بگیریم.
دیپلماسی موازنه منفی به هر حال جوانب و ظرایف مختلفی دارد؛ به نظر شما جمهوری اسلامی به
این ظرایف توجه داشته یا اینکه همه تخم مرغ هایش را در یک سبد گذاشته؟