فرهنگنامه خیابان (قسمت سوم)

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

صندوق (Sandookh):جعبه. وسیله ای که نظرات مردم در آن ریخته شده و به محل خلوتی حمل می شود. وسیله ای که ظاهرش اثبات می کند حکومت دموکراتیک است، ولی داخلش چیزی است که نشان می دهد حکومت استبدادی است. از صندوق برای حمل آرای مردم و گذاشتن نظر مخالفان در زیر زمین و در نتیجه زیرزمینی کردن مخالفت استفاده می شود.

 

کامپیوتر (Ghampiooter): یک وسیله که برای محاسبات اداری، تایپ، پنچرگیری و آپارات، چاپ روی پیراهن، مونتاژ فیلم عروسی، چت کردن برای همسریابی، هک کردن ای میل دوست دختر سابق، تماس با عمو مهدی در کالیفرنیا، دانلود کردن همه موسیقی هایی که گوش نمی کنیم، فال گرفتن در اداره، شطرنج و بازی استفاده می شود و برای پیشرفت کشور بسیار ضروری است، اما مفاسدی مانند خواندن خبرها، ویکیپدیا، بالاترین، فیس بوک، سایت بی بی سی و غیره نیز دارد. وجود کامپیوتر برای هر انسانی ضروری است و زنها و شوهرها می توانند از طریق آن با هم ارتباط برقرار کنند. جمله قصار: “ مصباح یزدی گفت، اینترنت ام الفساد است.”

 

دانشجویان (Prisinstudents): نان زیر کباب، فرزندانی که برای خورده شدن لازم نیست انقلاب کرده باشند. گروهی از جوانان که کتک خورشان ملس است، محل دستگیری شان معلوم است، بطور طبیعی در هر حادثه ای دست دارند، طرفدار هر کسی باشند، به هر حال زندانی می شوند و اصولا پاس کردن واحد زندان برای فارغ التحصیلی ضروری است. انواع دانشجو؛ دانشجوی پسر ( پس از چند ماه تحصیل دستگیر شده و پس از چند بار زندانی شدن، با مسائل علمی آشنا شده و پس از پایان تحصیل ازدواج می کند و به زندگی ادامه می دهد)، دانشجوی دختر ( پس از چند ماه تحصیل عاشق می شود و ازدواج می کند و پس از آن مدتی دستگیر شده و زندانی شده و آزاد می شود و پس از پایان تحصیل به زندگی خود ادامه می دهد)، دانشجوی دو جنسی ( پس از مدتی متوجه موضوع می شود، تغییر جنسیت می دهد و بعدا دستگیر می شود)، دانشجوی بدجنس (از طریق سهمیه بسیج وارد دانشگاه می شود، چند بار در وبلاگش برای امام زمان شعر می گوید، بعد مدیر کارخانه شده و سپس مسوول روابط عمومی باشگاه یکی از تیمهای ورزشی می شود، وی پس از حمله به سفارت دانمارک، با دختر وزیر راه آشنا شده و با هم ازدواج می کنند و فارغ التحصیل می شود)، دانشجوی درس خوان ( وی به دلیل استعداد بسیار زیاد در سن 22 سالگی فوق لیسانس گرفته و به دانشگاه هاروارد می رود و در آنجا با مسائل ایران آشنا شده و در بازگشت به عنوان جاسوس دستگیر شده و به زندان می رود.) دانشجوی تنبل ( این دانشجو دو ترم پشت سر هم مشروط شده و بعد از سه سال اخراج می شود، وی یک مدرک جعلی دکترا تهیه می کند و بعد از اولین کودتا وزیر می شود و به تدریس در دانشگاه می پردازد. وی بعدا به دلیل فساد مالی مدتی زندانی شده و سپس نماینده مجلس می شود.) 

بیت

تو دانشجویی و زندان رم استی

تو زائر مانی و اینجا قم استی

همه راهها با اینجا می شود ختم

شرابی مانی و زندان خم استی

 

شمارش آرا (Chortking): عملی است فیزیکی که طی آن یک صندوق در حضور تعدادی از ناظر یک نامزد انتخابات باز می شود، و چون بقیه ناظران هنوز مجوز نگرفتند، آرا خوانده شده و روی سه کاغذ نوشته شده و سپس نتیجه جمع بسته شده و روی یک کاغذ نوشته می شود. بعدا کلیه آرا بسته بندی شده و در صندوق گذاشته می شود. آنگاه یکی از مسوولین ستاد انتخابات کشور از طریق تلفن تماس می گیرد و تعداد آرا را می پرسد، و چون شمارش ایراد دارد، عدد صحیح از طریق ستاد انتخابات کشور به شمارشگران از طریق تلفن گفته می شود. بعد اعداد صحیح مجددا روی برگه نوشته شده و کلیه ناظران زیر برگه را امضا می کنند. یک ساعت بعد چند بازرس از ستادهای رقیب به محل شمارش آرا می رسند که شمارشگران آنها را کتک زده و سپس آرا را به مرکز اعلام می کنند ( حالت کنونی). سایر حالات؛ حالت طبیعی با شمارش در محل  ( آرا شمارش شده و مثل آدم جمع بسته می شود و نتیجه به فرمانداری اعلام می شود.)، حالت اضطراری، شمارش در فرمانداری( در این حالت تعداد شرکت کنندگان در انتخابات معلوم است، برنده انتخابات هم معلوم است، درصد آراء برنده و رقبای شرکت کننده نیز از هفته قبل تعیین شده است، تعداد آرای باطله هم بین یک تا سه درصد مفروض است، در این حال سه نفر باید از روی تعداد شرکت کنندگان در حوزه انتخابیه، درصد ها را تبدیل به اعداد صحیح کنند و برگه را نوشته و امضا کنند و بعد از کتک زدن ناظرین رقیب آن را برای ستاد انتخابات کشور بفرستند.)، حالت فوق العاده، شمارش در ستاد انتخابات کشور ( در این حالت از یک ماه قبل درصد آرا معلوم است، از سه ساعت قبل از پایان زمان رای گیری دستگیری ناظرین رقیب شروع شده و آرای نامزدها اعلام می شود، در این حال اشتباهاتی صورت می گیرد که باید بتدریج اصلاح شود. از ورود خبرنگاران سایر روزنامه ها باید جلوگیری شود.)

 

دستبند سبز ( Dastband sabz): مدرک جرم. پارچه ای که روی دست بسته می شود تا معلوم شود که اکثریت مردم چه تعدادی هستند و اقلیت بتوانند آنها را دستگیر کنند.

 

الله اکبر (Allaho Akbar): خدا بزرگتر است. این شعار در شرایطی که گروهی فکر می کنند آنها بزرگتر از همه چیز هستند داده می شود. الله اکبر همان اسم کلانتری “ مرگ بر دیکتاتور” است که به هر دو صورت گفته می شود. ترجمه های دیگر واژه “الله اکبر”( میرحسین رای ما رو پس بگیر، رای منو پس بده، دروغگو شصت و سه درصدت کو، دروغگو بروگمشو، مجتبی بمیری رهبری رونبینی) علت اینکه الله اکبر روی پشت بام و در زمان شب گفته می شود چیست؟ برای اینکه ریا نشود. علت اینکه الله اکبر در مقابل شاه و رهبر کنونی گفته می شد چیست؟ چون خدا از هر دو تا بزرگتر است. فرق خمینی کبیر و ناپلئون کبیر و رضاشاه کبیر و رهبر کبیر و استالین کبیر با الله اکبر چیست؟ اکبر در هر حال بزرگتر از کبیر است.

 

فیس بوک ( Facebook): روی جلد. محل حضور پانصد میلیون انسان روی کره زمین که با هم حرف های دوستانه شان را می زنند تا کلیه اطلاعات لازم در مورد همه جهان با قیمت پائین توسط همه سازمانهای اطلاعاتی به دست بیاید. محل یافتن گمشدگان و گم شدن کارهایی که قرار بود بکنیم. یک نوع بمب برای نابود کردن تلویزیون، تلفن، رادیو، کاغذ، کتابخانه، صندوق پستی، میزناهارخوری، میز کار و بسیاری از وسایل دیگر که این بمب عامل انسانی را نابود نمی کند، ولی بقیه چیزها را بتدریج محو می کند.

 

رسانه ملی ( Ali,s TV ):رسانه دولتی. رسانه ای که در آن روی گزارش ورزشی خاطرات تاریخی گفته می شود، روی تصاویر مردم آمریکا اطلاعاتی درباره فلسطین داده می شود، روی تصویر نوریزاده صدای شریعتمداری را می شنویم، روی گزارش سینمای جهان اطلاعاتی درباره اسرائیل به دست می آوریم، موقع پرتاب موشک به فکر آینده می افتیم و وقتی رهبر کشور حرف می زند، متوجه مشکلات لاینحل مان می افتیم و وقتی پارازیت می افتد متوجه می شویم اتفاق مهمی در حال رخ دادن است. محلی که هزاران نفر در آن تلاش می کنند تا جلوی تلاش میلیونها نفر را بگیرند و باعث نادیده گرفته شدن میلیاردها نفر بشوند.

  

زهرا رهنورد (Zahra Rahnavard): زن میرحسین موسوی که شکلش شبیه دولت است و محتوایش شبیه ملت. مجسمه ساز، نقاش، شاعر، دست شوهرش را در دست می گیرد، بدون غلط و با اعتماد به نفس حرف می زند، رئیس دانشگاه بوده، بجز عینکش بقیه صورتش هم دیده می شود، کتاب نوشته است و عجیب است که حجاب هم دارد. من می گم این رو بکنیم رئیس جمهور، موسوی رو ببریم خونه بگذاریم رئیس دانشگاه.

 

میدان انقلاب (  Enghelab Square): محل برگزاری اعتراض به نتیجه انتخابات. نام یک میدان در یکی از مناطق تقریبا مرکزی شهر تهران که در آن محل فروش انواع وسایل صوتی و تصویری اسلامی، آموزش کامپیوتر، سینما، جگرکی، سمبوسه فروشی، بانک سپه، میوه فروشی، محل فروش نوارها و کتاب غیرمجاز، فروش مدارک تحصیلی، چاپ بنرهای تبلیغاتی بسیار عظیم قرار دارد. این میدان محل برگزاری جشن سالگرد رفراندوم جمهوری اسلامی و محل سرکوب اعتراض به انتخابات است. میدان انقلاب از شمال به کوی دانشگاه ختم می شود، از شرق به میدان امام حسین می رسد، از جنوب منتهی می شود به میدان اعدام و از غرب به میدان آزادی می رود.

 

نکته

در بخش اول و دوم، واژه های انتخابات، رئیس جمهور، صادق محصولی، ستاد انتخابات کشور، تقلب، برگه رای، میرحسین موسوی، محمود احمدی نژاد، مهدی کروبی، محسن رضایی، تحریم انتخابات، سخنرانی، وعده انتخاباتی، آمار رسمی، آمار واقعی، نظرسنجی، همایش انتخاباتی، افشاگری نوشته شد. از دوستانی که واژه خاصی را مورد نظر دارند، درخواست می کنم واژه پیشنهادی شان را برای نوشتن در این واژه نامه ارائه کنند. یکی از راههای پیشنهادی این است که سرتان را از پنجره بیرون ببرید و نام واژه را بگوئید، باد آن را خواهد آورد.