استقبال نائب رئیس اول مجلس شورای اسلامی از ابراز تمایل نانسی پلوسی رئیس کنگره آمریکا برای سفر به ایران، تحلیل مسائل خاورمیانه را وارد مرحله جدیدی نمود. با فرض اینکه بعد از گذشت چند روز از انتشار پیام غیرمستقیم پلوسی به واسطه تام لانتوس رئیس کمیته امور خارجی کنگره، محمدرضا باهنر نائب رئیس اول مجلس ایران و چهره شاخص جناح محافظه کار ایران با استمزاج از مقامات بلند پایه و رایزنی های لازم به این پیام پاسخ مثبت داده باشد، در یک ارزیابی اجمالی می توان نتیجه گیری کرد که حکومت ایران در برخورد با مسایل بین المللی و منطقه ای فرا روی این کشور دچار تغییر نگرش جدی شده است و با تأکید بر مواضع قبلی خود، درصدد رهایی از محدودیت های دیپلماتیک سه دهه گذشته است که راقم این سطور در موضع سخنگوئی کمیسیون ویژه تحولات منطقه در مجلس دوره ششم از آن به عنوان «محدودیت های خودساخته دیپلماتیک» تعبیر نمود.
اگر سفر خانم پلوسی به ایران قطعی شود «همتای وی یعنی آقای حدادعادل رئیس مجلس باید از وی استقبال نماید» و در صورت وقوع چنین پدیده ای بابی دیگر در روابط ایران و آمریکا گشوده می شود و زمینه ای برای مذاکره دولت ها نیز فراهم خواهد شد. چنان که باهنر افزوده است: «اگر آنان به گونه ای مساوی قصد مذاکره با جمهوری اسلامی را داشته باشند مشکلی در این میان نمی بینیم و حاضریم که با آنان مذاکره کنیم»، هر چند که عدم پاسخ جرج بوش رئیس جمهور آمریکا به نامه احمدی نژاد رئیس جمهور ایران به عنوان یک زاویه تاریک در این خصوص باید مورد ملاحظه قرارگیرد.
با توجه به مواضع خاص دولت و کنگره آمریکا در بعد از حادثه یازده سپتامبر سال 2001 و بحران هایی که در خاورمیانه به وجود آمده است، آمادگی ایران برای گفتگوی مستقیم با نانسی پلوسی، نشانه موفقیت رئیس کنگره آمریکا در ابتکار عملی است که با سفرهای خود به خاورمیانه و به ویژه سفر سوریه علی رغم همه مخالفت های دولت جرج بوش آغاز نمود.
اگر سخنان نائب رئیس اول مجلس پس گرفته نشود و محافظه کاران به چنین نتیجه ای رسیده باشند در داخل ایران هیچ گونه مخالفتی جدی برای حضور رئیس کنگره آمریکا در ایران وجود ندارد. محافظه کاران همواره متوجه این امر بوده اند که اظهارنظر و شیوه های این مسأله مذاکره و رابطه با آمریکا در عرصه فعالیت اصلاح طلبان و دیگر گروه های سیاسی فعال در ایران قرارنگیرد و چه بسا که گروه های رقیب هزینه های جدی را در این خصوص متحمل گردیده اند. آنچه که اینک جناح محافظه کار ایران به آن رسیده، ماحصل دوره ای طولانی از تجربه و خطاست. اصلاح طلبان در مجلس ششم در موقعیتی بهتر در عرصه بین المللی بر این مذاکره تأکید می کردند که در صورت انجام، تامین منافع ملی و تقویت موضع ایران را در منطقه و جهان در پی داشت. ولی اصلاح طلبان برای این رویکرد هزینه هایی را پرداختند که حداقل آن ها رد صلاحیت های گسترده نمایندگان مجلس ششم و به دنبال آن تنزل دولت اصلاحات و حذف دولتمردان و مدیران در عرصه تصمیم گیری و مدیریت کشور بود.
برای نمونه به یکی از اسنادی اشاره می شود که در فرایند محاکمات پی در پی و طولانی مطبوعاتی و سیاسی نگارنده از سوی معاون اداره کل اسناد و بانک اطلاعات شورای نگهبان به شماره 1357/ س/85 به تاریخ 12/9/1385 رسماً صادر گردید. در این نامه، بعد از اشاره به اتهام عدم اعتقاد و التزام عملی نگارنده به اسلام و اعتراض به دستگیری ملی - مذهبی ها به عنوان موارد عدم احراز صلاحیت اینجانب به استقبال از طرح سناتور جوزف بایدن رئیس کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا مبنی بر گفتگو با نمایندگان مجالس ایران و آمریکا اشاره شده است که در آن زمان از موضع رئیس شورای بین المجالس ایران اعلام گردیده بود. یکی دیگر از مواردی که شورای نگهبان برای عدم احراز صلاحیت نمایندگی مجلس نگارنده به آن اشاره کرده است درج خبر نظرسنجی خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) در خصوص اظهار تمایل مردم به رابطه آمریکا در روزنامه همبستگی (1/7/81) است که شورای نگهبان از آن به عنوان نظرسنجی غیرواقعی و کذب یاد کرده است. به بهانه مورد اخیر علاوه بر اینجانب تعداد کثیری از همکاران در دیگر مطبوعات نیز متحمل محاکمات و مضایق متعدد گردیدند.
کوتاه سخن آنکه آمریکائی ها و محافل سیاسی و دیپلماتیک جهان باید تا کنون این نکته را دریافته باشند که مذاکره ایران با آمریکا فقط توسط محافظه کاران ایران ممکن و میسر است و این یک امر کاملاً انحصاری است. اصلاح طلبان و دیگر گروه های فعال سیاسی در داخل ایران حتی اگر رئیس جمهور شوند و طرح بین اللملی آن ها هم چون گفتگوی تمدن ها برای هزاره سوم میلادی توسط جهانیان پذیرفته شود، مجاز نیستند که حتی با سران جهان که رئیس جمهور آمریکا در میانشان حضور داشته باشد عکس یادگاری بگیرند. خلاصه اینکه در ایران سیاسیونی چون احمدی نژاد می توانند به جرج بوش نامه بنویسند و باهنر و حدادعادل می توانند از خانم پلوسی استقبال کنند. اگر محافظ کاران تا چند روز دیگر تغییر موضع ندهند خانم پلوسی باید این فرصت را از دست ندهد و در هنگامه چالش بین دولت ها از روابط پارلمانی حداکثر استفاده را بکند و در حل مهم ترین و مناقشه برانگیزترین مسائل جهان روابط دیپلماسی را وارد مرحله تازه ای کند. شاید فرش قرمزی که حدادعادل برای پلوسی پهن می کند در بهار امسال مقدمه ای برای آب شدن یخ ها باشد.