احمدی‌نژاد از همه مقصرتر است

بهروز صمدبیگی
بهروز صمدبیگی

» اصولگرایی و اصلاح‌طلبی همزمان علی مطهری:

“موسوی و کروبی اشتباهاتی را مرتکب شدند و اقداماتشان مورد پسند آمریکا و اسرائیل قرار گرفت. غربی‌ها از هر انتقاد و مخالفتی، چه درست و چه غلط، حمایت می‌کنند، مثل حرف‌های بنده که وقتی موضوعی را مطرح می‌کنم، آنها خوشحال می‌شوند.” این مقدمه‌ای است که خبرگزاری فارس به عنوان ضربه‌گیر حرف‌های جنجالی علی مطهری، نماینده منتقد دولت در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه‌ای دو قسمتی منتشر کرده است. مصاحبه‌ای که در آخرین بخش به قتل‌های زنجیره‌ای، نهضت آزادی، تقلب در انتخابات و موسوی و کروبی رسید و بازتاب‌های فراوانی به دنبال داشت.

مطهری چهره شاخص منتقد دولت در دو سال گذشته است و البته نقدهای تند و تیزش در دوران دولت خاتمی و نسبت به سیاست‌های اصلاح‌طلبانه دولت و مجلس سابقه‌دار است. بدین گونه بود که فرزند مرتضی مطهری روحانی و تئوری‌پرداز بلندپایه انقلاب اسلامی، به میدان انتخابات مجلس هشتم وارد شد چون فکر می‌کرد: “ممکن است اصلاح‌طلبانی مانند مجلس ششم، مجلس را تسخیر ‌کنند. برخی مجلس ششمی‌ها ساختارشکن بودند که تغییر ساختار نظام و حذف یا محدود کردن اختیارات ولی‌فقیه و شورای‌نگهبان را دنبال می‌کردند و در مسائل فرهنگی و اجتماعی و اجرای احکام اسلام حساسیت لازم را نداشتند. تصور من در آن زمان این بود که ممکن است افرادی تندرو مثل بهزاد نبوی و تاج‌زاده مجلس را به دست بگیرند.”

 اما حالا او اصلاح طلبان حاضر در مجلس هشتم را “کبریت بی‌خطر” می‌داند. نمایندگانی مثل مصطفی کواکبیان که معتقد است “اصلاح‌طلبان مجلس با اصحاب فتنه یکی نیستند” و یا اینکه به مجلس تذکر می‌دهد تا “از ‌برخورد نیروی انتظامی با ماهواره‌ها حمایت کند.”  

 

می‌گویید مخالف بمیرد

انتقادات صریح مطهری در مصاحبه‌ای چالشی از سوی خبرگزاری فارس، نزدیک به نیروهای نظامی ـ امنیتی تحلیل‌های متفاوتی را به دنبال داشته، اما همزمان تیترهای موردپسند اصلاح‌طلبان و اصولگرایان را دراختیار نشریات این طیف‌ها قرار داده است.

مطهری منتقد برخوردهای صورت گرفته با نهضت آزادی است و می‌گوید: “فرض کنید نظر امام (ره) این بوده که اعضای نهضت آزادی در آن روز مسئولیتی نگیرند؛ اما ملاک وضع امروز آنهاست و باید دید آیا هنوز همان افکار و مواضع را دارند یا خیر. ثانیا مگر مخالف نباید در بیان عقاید خود آزاد باشد؟… افرادی که منتقد و مخالف نظام هستند حق اظهارنظر دارند، ما این حق را به آنها به طور کامل ندادیم. آن‌ها بالاخره نظام را قبول دارند و در راه تحقق آن زندان‌ها تحمل کرده‌اند هر چند ممکن است انتقاداتی به عملکرد ما و حتی به اصل ولایت فقیه داشته باشند… اشکال همین است؛ شما فکر کرده‌اید چون این افراد مخالف هستند پس دیگر باید بروند بمیرند.”

او اما در عین حال از تساهل شورای نگهبان در انتخابات مجلس ششم دلخور است: “مجلس ششم در شرایطی به وجود آمد که شورای‌ نگهبان در انفعال قرار داشت و علی‌رغم میل خود نتوانست بسیاری از کاندیداهای اصلاح‌طلب را رد صلاحیت کند. هرچند می‌خواست امثال تاج‌زاده و بهزاد نبوی را رد صلاحیت کند اما فضای جامعه به نفع دوم خرداد و خاتمی بود، بنابراین شورای‌نگهبان تساهل به خرج داد. اما امروز این گونه نیست و آنها بسیار دقیق عمل می‌کنند. بر همین اساس چنین افرادی امکان ورود به انتخابات را ندارند.”

 

همه مقصر بودند

اما تحلیل‌های این نماینده اصولگرا از انتخابات سال 88 و وقایع پس از آن هم با بسیاری از هم‌طیف‌هایش متفاوت است: “لفظ فتنه به معنای لغوی آن را قبول دارم؛ فتنه پدیده‌ای اجتماعی است که باعث می‌شود حق از باطل تشخیص داده نشود. این تعریف منطبق بر حوادث پس از انتخابات بود.اما اینکه بخواهیم بگوییم حوادث فتنه از پیش طراحی شده بود، درست نیست…اینکه بگوییم موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی برنامه ریزی کرده بودند و همه با سیا و موساد در ارتباط بودند، قبول ندارم.”

او ضمن اینکه کماکان معتقد است در انتخابات تقلب نشده، همه را در شکل‌گیری “فتنه” مقصر می‌داند: “بعد از اینکه به دنبال خطای موسوی ما نیز مرتکب آن اشتباهات شدیم و مجوز تجمع ندادیم و بحران شکل گرفت، اسرائیل چنین گفت. همه ما دست به دست یکدیگر دادیم و فتنه را آفریدیم. یعنی از موسوی، کروبی، هاشمی و خاتمی تا دولت، بنده، شما به عنوان خبرگزاری فارس، سپاه و بسیج در فتنه مقصر بودیم.”

مطهری معتقد است به دلیل مواضع مغرورانه دولت احمدی‌نژاد و توهین وی در مناظره‌ها، عده‌ای نسبت به نتایج انتخابات شبهه داشتند و حتی بسیاری از آن‌ها منتظر تعیین تکلیف رهبری بودند: “راهپیمایی 25 خرداد که آرام بود. البته معلوم نیست چه کسانی در پایان آن موجب آن اتفاقات شدند. 25 خرداد مردم عادی کاملاً خودجوش آمده بودند… موسوی بیانیه هم نمی‌داد، مردم می‌آمدند، یک عده واقعاً شبهه داشتند. این آمادگی در تعداد بسیاری از مردم تهران وجود داشت و در فیلم‌های آن زمان نیز مشخص است که خانواده‌های متدین و زنان چادری و بچه‌های کوچک هم حضور داشتند. آن زمان خیلی از مردم نظر رهبری را نمی‌دانستند و حتی فکر می‌کردند رهبری با آنهاست، تا اینکه در نماز جمعه 29 خرداد مواضع رهبری مشخص شد. پیش از آن بسیاری از سبزها منتظر بودند ببینند آقا چه می‌گوید و معتقد بودند ایشان از آنها تا حدودی حمایت خواهد کرد.”

انتقاد از صدا و سیما و برخوردهای امنیتی صورت گرفته هم از دیگر مباحث این گفت‌و‌گوی طولانی است و البته این بار او به وجود “سران بحران” معتقد است: “2ـ3 میلیون از مردم عادی در تهران گفتند که تقلب شده و اکثر آنها کاری به موسوی و کروبی نداشتند. عده زیادی اعتراض داشتند، آنها را باید چه کار می‌کردیم؟ آیا باید با باتوم می‌زدیم؟… باید به‌ آنها مجوز تجمع می‌دادند تا مثلا به مصلی بیایند و شعار دهند. آن وقت باید از آنها سئوال می‌شد که حرف حساب شما چیست و تلویزیون هم آن را پخش می‌کرد. حتی باید موسوی و کروبی را هم به تلویزیون می‌آوردند تا حرف خود را درباره تقلب ثابت کنند و در مقابل، پاسخ داده می‌شد. اگر چند بار اجازه تجمع داده می‌شد، آنها ریزش می‌کردند و در آخر مثلا صد هزار نفر باقی می‌ماند که قصدشان تخریب و آتش زدن بود، آن وقت با آنها برخورد جدی می شد. اما من از روز اول دیدم که با باتوم مردم را می‌زدند. ما به موضوع، امنیتی و اطلاعاتی نگاه کردیم نه سیاسی و اجتماعی، و براساس شنودها برخورد کردیم. در حالی که باید مردم عادی را آرام می‌کردیم تا آنها کنار بروند. در واقع حساب مردم عادی را از حساب سران بحران جدا نکردیم.”

به اعتقاد مطهری “مناظره آغاز فتنه بود” و “نه تنها ارکان نظام مورد اهانت قرار گرفت بلکه اساساً تاریخ سی‌ساله انقلاب از جمله دوره رهبری امام(ره) زیر سئوال رفت، ابهت نظام شکست و پرده حرمت میان مردم و حکومت دریده شد.” بنابراین “شورای‌نگهبان باید بلافاصله صلاحیت احمدی‌نژاد را رد می‌کرد یا از وی می‌خواست که عذرخواهی کند، یا صداوسیما را تحت فشار قرار می‌داد که اجازه پاسخگویی به آقای هاشمی بدهد.”

او انتقادات هاشمی‌رفسنجانی، قبل و پس از انتخابات را، حق طبیعی‌اش می‌داند و می‌گوید: “آقای موسوی در انتقاد از دولت نهم افراط کرد و بر اتهام دروغگویی اصرار ورزید. آقایان هاشمی و خاتمی هم کنار بودند. “

مطهری ضمن انتقاداتی از مباحث مطرح شده توسط سایر کاندیداها، آن‌ها را مبرا از اتهام‌زنی و افترا می‌داند؛ کاری که احمدی‌نژاد در مناظره‌هایش انجام داد: “هر اعتقادی را نمی توان در تلویزیون در حضور پنجاه میلیون جمعیت بر زبان آورد…. یک رئیس‌جمهور باید آنقدر سعه صدر داشته باشد که اگر ده نفر هم به وی توهین کردند در تلویزیون آنگونه رفتار نکرده و پروژه پیاده نکند. “

البته درکنار این اظهارنظرها باید نگاهی به سابقه حرف‌های مطهری هم بیندازیم که خواستار تبری خاتمی از مواضع موسوی شده بود و یا اینکه معتقد بود: “برخی ادعای تقلب در انتخابات کردند و مردم را به حضور در خیابان‌ها و آشوب دعوت کردند که باید این افراد مجازات شوند.”

 

دخالت و فساد سپاه

منتقد شماره یک حضور سردار قاسمی در وزارت نفت در این گفت‌و گو دوباره بر اعتقادش مبنی بر اینکه “ وقتی سپاه تبدیل به بنگاه اقتصادی و سیاسی شود دیگر سپاه نیست.” تاکید می‌کند و درباره حمایتش از علی لاریجانی، شوهر خواهرش در انتخابات 1384 می‌گوید: “ایشان قبلاً در وزارت دفاع خدمت می‌کرد و هیچ‌گاه پاسدار رسمی نبوده است. [اگر] پاسدار استعفا دهد یا بازنشسته باشد، مشکلی ندارد.”

او با اشاره به “قتل‌های زنجیره‌ای” که “در زمان سازندگی، وزارت اطلاعات وارد مسائل اقتصادی شد و بسیاری از آنها فاسد شدند و کار به قتل‌های زنجیره‌ای رسید.” پیش‌بینی می‌کند که سپاه هم “ دچار همان سرنوشت شود.” و “با ورود به مسائل اقتصادی و سیاسی ماهیت و شخصیت خود را از دست می‌دهند.”

او از دخالت سپاه در لیست انتخاباتی ائتلاف اصولگرایان هم نگران است و چندین بار اشاره می‌کند که به جای ائتلاف اصولگرایان قائل به “ائتلاف عقلا” است و احتمال انشعاب و انتشار یک لیست جداگانه را رد نمی‌کند.

در ماه‌های آینده و با نزدیک شدن به انتخابات مجلس نهم احتمالا مطهری خبرساز تر هم خواهد شد. این دانشجوی سابق مهندسی مکانیک و همدانشگاهی محمود احمدی‌نژاد که بعد از مرگ پدر تا مقطع دکترای الهیات ادامه تحصیل داده، از منتقدان سرسخت لیبرالیسم و سیاست‌های فرهنگی تساهل‌مدار از جمله درباره حجاب بوده است. یکی از مخالفان مشایی و حلقه طرفدارانش است و در انتقاد از رییس دولت آنقدر مصر است که کار به شکایت کشیده است. در جبهه‌های جنگ حضور پیدا نکرده اما می‌خواهد: “اگر بناست شهید شوم در مبارزه با اسرائیل باشد.” پس جایگاهی خدشه ناپذیر در میان اصولگرایان دارد. اما شیب تند و صعودی انتقادات او از دولت و طیفی از اصولگرایان، نشانه ظهور جبهه جدیدی است که می‌خواهد مانع بهره‌مندی “جریان انحرافی” از برخی مشترکات و مطالبات اصلاح‌طلبانه شود؟