پیتر اسکارلت
”زمانی برای مستی اسب ها” جایزه بهترین فیلم را در فستیوال کن برد. شاید به خاطر اینکه این فیلم- که نمایش دردآوری از پنج یتیم بود که برای زندگی در کوه های منطقه مرزی مین ایران و عراق تقلا می کردند- برچسب ایرانی داشت. عده کمی متوجه شدند که زبان فیلم به جای فارسی، کردی بود. “مستی اسب ها” اولین فیلمی شد که به زبان کردی، زبانی که استفاده از آن ازسال 1940 در مدارس ایران ممنوع شده، به یک رهایی بین المللی دست پیدا کرد.
از آن زمان به بعد، آقای قبادی 38 ساله با فیلم هایی نظیر “آوازهای سرزمین مادری ام” (2002) و “لاک پشت ها هم می توانند پرواز کنند” (2004) به چهره بین المللی سینمای کردی تبدیل شد و به صنعت فیلمسازی در مناطق کردنشین ایران و عراق که هرگز وجود خارجی نداشت، جان بخشید. جمشید اکرمی، استاد رشته فیلم از دانشگاه ویلیام پترسون واین در نیوجرسی می گوید آقای قبادی در کنار کارگردان های کرد دیگر نظیر هینر سلیم (لیموی ودکایی) و جانو روزبیانی (جیان) توانسته “سرانجام صدایی محکم و آشکار برای جمعیت فراموش شده و بزرگترین اقلیت قومی خاورمیانه باشد.“
آخرین ساخته آقای قبادی به نام “نیمه ماه” یکی از شش فیلم ساخته شده توسط گروهی از کارگردانان و کاری از شهرداری وین- تحت نظارت “پیتر سلرز”، تنها نمونه ای است که از سوی کشورش به دیده مخالفت سیاسی نگریسته می شود. مقامات ایران در نهایت این فیلم را ممنوع اعلام کردند که بدون شک به خاطر ناراحتی از موضوع آن بود: کشمکش های یک سرپرست سالخورده ارکستر را برای برپایی کنسرتی در عراق به تصویر می کشد که قرار است یک زن هم در آن آواز بخواند. آواز خوانی عمومی زنان از زمان انقلاب اسلامی در ایران غیرقانونی محسوب می شود.“نیمه ماه” از روز جمعه در سالن ایمجین ایشین نیویورک بر پرده سینما رفته و قرار است نسخه های آن به طور محدود در سطح کشور به بازار بیاید.
آقای قبادی در اواخر ماه می در شهر اربیل عراق با پیتر اسکارلت، کارگردان هنری فستیوال فیلم تریبکا- جایی که افتتاحیه فیلم “نیمه ماه” در بهار گذشته در ایالات متحده برگزار شد، صحبت کرده بود. بابک راسی حرف های آقای قبادی را ترجمه می کرد. این ها قسمت های منتخب از مکالمه آن دو است:
سوال- شما هم در کردستان عراق و هم ایران صحنه های فیلم خود را گرفته اید. کار در عراق سخت تر است؟
پاسخ- این جا مشکلات خاص خود را دارد اما هنوز خیلی کمتر از مشکلات در ایران است. احساس می کنم اینجا آزادی بیشتری دارم. چیزی به اسم سانسور اینجا نیست. شما می توانید هر چه می خواهید در این سرزمین درست کنید. مشکل در هماهنگ کردن گروه تولید است. در کردستان- هم اینجا و هم ایران- افراد حرفه ای در صنعت فیلم برای تهیه اسکریپ ها، یا به عنوان دستیارها و مدیرهای صحنه های خوب وجود ندارد. باید همه کارها را خودت بکنی. تو باید کار 15 نفر را خودت بکنی. باید این اطراف و در کوچه های روستا بگردم تا هنرپیشه پیدا کنم. متقاعد کردن آنها برای بازی کردن کار سختی است، حتی اگر توضیح بدهم سینما چیست.
سوال- همه کارهای شما در نزدیکی مرز یا مناطق سرحدی ساخته شده اند: مرز ایران و عراق یا ایران و ترکیه. چرا مرزها برای شما مفهوم مهمی دارند؟
پاسخ- من در بانه به دنیا آمدم که نزدیک ترین شهر ایرانی به مرز است. آنجا خطرناکترین جا بود. آنجا بیشترین تلفات ایران را هم در درگیری های داخلی و هم در جنگ با عراق داشته است. روستایی که بعداً من در جریان جنگ به عنوان آواره فرستاده شدم، همان جایی بود که بعدها فیلم “زمانی برای مستی اسب ها” را فیلمبرداری کردم.
من معنی “مرز” را از بچگی یاد گرفتم. من بوی “مرز” را حس می کنم. 40 میلیون کرد در 4 یا پنج کشور پراکنده شده اند و حتی بعضی از آنها در روسیه و اروپا زندگی می کنند و بین همه آنها مرزها وجود دارند. خیلی از اقوام من در کردستان عراق زندگی می کنند و من باید سال ها منتظر بمانم تا اجازه رفتن به آنجا و دیدار با آنها را بگیرم.
سوال- موسیقی نقش بسیار مهمی را در فیلم های شما بازی می کندو در واقع در دو تا از فیلم های شما، شخصیت اصلی یک آهنگساز است. چرا موسیقی اینقدر برای شما اهمیت دارد؟
پاسخ- اگر من فیلمساز نمی شدم، حتماً وارد موسیقی می شدم. من عاشق موسیقی هستم. فیلم ساختن و خوردن و خوابیدن من همه همراه موسیقی است. موزیک مرا به فکر فرو می برد و خلاقیت من را تقویت می کند. می توانم چشم هایم را ببندم و با موزیکم به تمام دنیا سفر کنم. بعد داستان ها یکی پس از دیگری به ذهن من وارد می شود و من آنها را ثبت می کنم.
سوال- فیلم شما به عنوان ساخته های ایران در بازار دنیا ظاهر می شود، درحالیکه آنها کردی هستند. چرا اینطور است؟ آیا این برای شما در ایران مشکل ایجاد می کند؟
پاسخ- هیچ کس هرگز به من اجازه نداد فیلمی را به زبان کردی بسازم. به آرامی و با یک عالمه لبخند، موفق شدم اولین فیلم را به زبان کردی در تاریخ سینما بسازم. اما هرچند من سه فیلم “معمولی” دیگر هم ساختم، درست قبل از شروع فیلمبرداری فیلم چهارم من: “نیمه ماه” آنها مرا صدا زدند و گفتند نباید فیلم را کردی بسازی یا اینکه فقط 20 درصد آنرا دیالوگ کردی تشکیل بدهد. من گفتم: “من کرد هستم. من یک کرد ایرانی هستم و در این سرزمین حقوقی دارم.“
کردستان قسمتی از ایران است و آنها حق دارند زبان خودشان را داشته باشند. بنابراین من “نیمه ماه” را ساختم اما تا همین حالا ممنوع است. جالب این است که آنها به من اجازه کار برای فیلم بعدی ام را نیز نمی دهند.
سوال- شما برای ساختن یک فیلم در کردستان، چطور با موتسارت ارتباط برقرار کردید؟
پاسخ- موتسارت یک فرد نیست. او روحی است که قسمتی از پیکره میلیون ها هنرمند را در دنیای امروز تشکیل می دهد. من می خواستم به وضع پریشان یک هنرمند در زمان حاضر حرف بزنم و “مامو” را به عنوان قهرمان فیلم در سال 2007 به شما نشان می دهم.
موتسارت 250 سال پیش زن ها را برای خواندن در کارهایش داشت و من به شما نشان می دهم یک شخصیت کرد که در قسمتی از دنیای امروز در سال 2007 زندگی می کند، به عنوان زن نمی تواند آواز بخواند. می بینید، قصه های تلخ زیادی در این گوشه دنیا وجود دارد و من فکر می کنم بدترین قسمت دنیا، خاورمیانه باشد. این بدشانسی ماست که چیزی در اینجا داریم به نام نفت. به خاطر نفت، به هیچ چیز دگر توجهی نمی شود، نه به فرهنگ، نه هنر، نه خلاقیت و نه هیچ چیز دیگر. فقط نفت، تجارت، دزدی و فروش تجهیزات نظامی در اینجا مهم است.
سوال- شما همیشه با غیرحرفه ای ها کار کرده اید، به جزء “نیمه ماه”. آیا شما می خواهید حالا با ستاره های معروفتری کار کنید؟
پاسخ- من هنرپیشه های حرفه ای را هم به کار گرفته ام. باز هم از آنها استفاده خواهم کرد. اما وقتی از تازه کار ها در مقایسه با حرفه ای ها استفاده می شود، خیلی راحت تر هستم، در واقع کار پیچیدگی کمتری دارد.
با اینحال قطعاً در آینده به دنبال هنرپیشه های حرفه ای خواهم بود و دنبال یک هنرپیشه آمریکایی برای پروژه بعدی ام هستم. یک هنرپیشه زن که بیاید با من کار کند. یک پروژه مختلط انگلیسی- کردی دارم و این ایده ای است که امکان کار کردن در سایر کشورها را به من می دهد. باید بیشتر در معرض دید باشم زیرا فیلم مستقل آنچنان فقیر و قربانی است که نمی تواند به آسانی راهش را پیدا کند.
چه کار باید بکنیم تا از این پریشان حالی خارج شویم؟ به نظر من استفاده از چهره های مطرح، به شرطی که بتوانی آنها را به حلقه خاص تفکر خودت وارد کنی، یکی از ایده هایی است که دوست دارم امتحان کنم. آنجلینا جولی برای این کار عالی خواهد بود.
منبع: نیویرک تایمز – 16 دسامبر