از هر دری

نویسنده
بهاره خسروی

حمله به هنر و ادبیات…

در حالی که جنبش سبز مردم ایران روزهای یک سالگی خود را می گذراند، فضای ادبی و هنری در ایران نیز همچنان تحت تاثیر وقایع پس از انتخابات سال 88 قرار دارد. تشدید سانسور و ممیزی، در کنار حمله‌های رسانه‌‌‌ای سایت‌ها، اشخاص و نهادهای وابسته به دولت در یک سال اخیر، بیش از هر زمان دیگری در حوزه‌ی ادبیات و هنر کشور دیده می شود.

 

حمله خبرگزاری فارس به چهره‌های ادبی

 

 

خبرگزاری فارس، از رسانه‌های نزدیک به دولت، هفته‌ی گذشته در گزارشی با عنوان “نقش عناصر ادبی برانداز در فتنه بعد از انتخابات” به تشریح عملکرد برخی از نویسندگان داخل و خارج از کشور و نقش آن‌ها در حوادث پس از انتخابات پرداخت.  نویسندگانی که به گفته ی این خبرگزاری”هسته‌ اصلی آنها از اعضای کانون منحله نویسندگان تشکیل شده‌ است هم‌صدا با سایر جریان‌های ضدانقلاب با استفاده ابزاری از شعر و ادبیات به اقدامات تحریک‌کننده و فحاشی نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران پرداختند”.

در این گزارش، به فعالیت های سیاسی افرادی چون فرزانه طاهری- دبیر جایزه ی ادبی گلشیری -، سیمین بهبهانی- شاعر -، حسین سناپور- نویسنده -، شمس لنگرودی- شاعر -، سید رضا شکراللهی - نویسنده و مسوول سایت ادبی خوابگرد و سایت فیلتر شده‌ی هفتان -، محمد حسن شهسواری- نویسنده – اشاره شده است. البته در این گزارش، نامی از این افراد برده نشده است. هم چنین رضا براهنی، عباس معروفی، شهرنوش پارسی پور، پرتو نوری علا و اسماعیل خویی از چهره های ادبی خارج از کشور هستند که در این گزارش مورد حملات تند خبرگزاری فارس قرار گرفته اند.

“فارس” در انتهای گزارش خود با اشاره به کتاب “جامعه‌ مدنی، مبارزه مدنی” نوشته جین شارپ، انتشار آن را نشانه ی در خواب غفلت رفتن مسوولین امر دانسته است. کتابی “ضدامنیتی که در همه نمایشگاه‌های محلی و ملی و کتابفروشی‌ها عرضه شد تا روش‌های آموزش براندازی نرم به‌صورت رسمی ترویج و تبلیغ شود.”

 

 

جامعه سینمایی ایران نیز در این روزها شاهد اظهارات مدیر عامل جدید سینمایی فارابی بود. سید احمد میر علایی در نشست خبری‌ای که هفته‌ی قبل برگزار شد، بخشی از صحبت‌های خود را به انتقاد از وضعیت بوجود آمده درجشنواره‌ی سینمایی “کن” - در حمایت از جعفر پناهی -  و حضور بی حجاب “فاطمه معتمدآریا” اختصاص داد.

 وی با اشاره به حواشی این جشنواره گفت:“امروز کسانی برای صندلی خالی جعفر پناهی دل می‌سوزانند که خود به دنبال آن بودند تا روی آن صندلی بنشینند”. میرعلایی هم چنین در بخشی از سخنان خود به حمایت از عباس کیارستمی پرداخت که به دلیل مواضع محافظه کارانه‌ی خود در روزهای پس از انتخابات در نامه‌ای مورد اعتراض”بهمن قبادی” کارگردان بین المللی ایران قرار گرفته بود:“متاسفانه عده‌ای به ناحق به کیارستمی حمله می‌کنند و تصور می‌کنند که وی اصلا ایرانی نیست درحالی‌که این رفتار با یک کارگردان ایرانی مناسب نیست. “

 

پاسخ مهاجرانی به مستند صدا و سیما

جوابیه‌ی عطالله مهاجرانی در اعتراض به پخش مستندی درباره ی وی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی، و اشاره ی  او به احمد محمود، نویسنده‌ای که چندی پیش از فهرست نویسندگان برتر ادبیات داستانی کشور در سال 78 خارج شده بود، باعث شد تا محمدرضا سرشار، نویسنده و دبیر جایزه ی ادبی “کتاب سال” نیز، جوابیه ای را منتشر کند.

 مهاجرانی در نامه‌ی خود به ماجرای “جشنواره بیست سال ادبیات داستانی ایران” اشاره می‌کند که به گفته‌ی وی با اصرار و فشار رهبر ایران و بر اساس نامه ی محمد رضا سرشار- رضا رهگذر- نام رمان “مدار صفر درجه” احمد محمود از میان برندگان حذف شد. سر شار در جوابیه خود، ماجرای دخالتش در حذف کتاب “مدار صفر درجه” محمود و فرستادن نامه به رهبری را رد می کند. ولی بر این نکته تاکید می کند که:” البته من به این دلیل که “مدار صفر درجه ” را اثری در جهت تحریف انقلاب اسلامی ایران می‌دانستم و می‌دانم، طبعا با انتخاب آن و نویسنده‌اش به عنوان برترین نویسنده بیست سال اول پس از انقلاب توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نظام مخالف بودم”. وی هم چنین با اشاره به نقدی که در روزنامه انتخاب روی رمان مدار صفر درجه نوشته است می گوید:” به رغم چاپ آن نقد - که مستدلا ثابت می‌کرد اثر مذکور انقلاب را تحریف کرده و…-، آقای فراست و دوستانش با حمایت آقای مهاجرانی، آن رمان و نویسنده‌اش را به عنوان برترین رمان بیست سال اول پس از انقلاب برگزیدند، عده ای با همت‌تر از من، نسخه‌ای از آن نقد را به همراه نامه اعتراض آمیزی برای مسئولان فرستاده بودند (لابد این طور که آقای مهاجرانی نوشته است، برای رهبر هم فرستاده‌اند). در نتیجه دستور حذف این اثر و نویسنده‌اش از فهرست برگزیدگان مذکور شده است.من البته از اینکه نقدم باعث وقوع چنین اتفاق مثبت مهمی شده است بسیار خوشحالم و خدا را شکر می‌کنم و از هر مسئولی که بر اساس نقد مذکور دستور حذف اثر مذکور را از فهرست مورد اشاره داده است صمیمانه سپاسگزارم.اما امیدوارم در مورد سایر مطالب آمده در سایر بخشهای آن یادداشت آقای مهاجرانی، از این قبیل اشتباهات وجود نداشته باشد”.

 

محکومیت عکاس ایرانی به حبس

در روزهای پس از انتخابات، تعداد زیادی از عکاسان ایرانی به دلیل ثبت لحظه‌های اعتراض مردم ایران، از طرف نیروهای حکومتی تحت فشار زیاد قرار گرفتند. عده ی زیادی از آنان به زندان رفتند و عده‌ی دیگری ناچار به خروج غیر قانونی شده اند.

 

 

از جمله این افرادمی توان به مجید سعیدی، عکاس سرشناس و بین المللی ایران، اشاره کرد که سابقه‌ی بیست سال عکاسی و همکاری با نشریات و سایت های معتبر داخلی و خارجی را در کارنامه ی خود دارد. وی بخش عکس خبرگزاری فارس را در زمان همکاری با این سایت خبری تاسیس و به یکی از مهمترین ویژگی‌های این خبرگزاری تبدیل کرده بود. سعیدی پس از کناره گیری از این خبرگزاری در روزنامه خورشید - وابسته به سازمان دولتی تامین اجتماعی- مشغول به کار شده بود. سعیدی که در کارنامه ی خود همکاری با هر دو گروه اصلاح‌طلب و اصول‌گرا و رسانه‌هایی چون تایم، نیوزویک و گتی‌ایمیجز، کسب جایزه‌های معتبر داخلی و خارجی چون جایزه‌ی کاوه گلستان، آساهی‌شیمبون، POY را دارد. وی در جریان حوادث پس از انتخابات در تیرماه 88 بازداشت شد و سی و نه روز در زندان اوین تحت بازداشت بود. به تازگی به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.

از سوی دیگر، مریم زندی عکاس مشهور ایرانی نیز که سال گذشته وزارت ارشاد جمهوری اسلامی با ایجاد ممیزی و سانسور در عکس های انقلاب! مانع از چاپ کتاب “عکس‌های انقلاب” او شده بود، طی نامه‌ای خطاب به وزیر ارشاد جمهوری اسلامی، از دریافت مدرک درجه یک هنری در در سالن اجلاس سران امتناع کرد. وی در این بخشی از این نامه اورده است:“متاسفانه در حالی‌که حرفه عکاسی و عکاسان به شدت مورد تهاجم قرار گرفته و هیچ‌گونه امنیت حرفه‌ای و جانی برای عکاسان ایران وجود ندارد و تعدادی از آن‌ها فقط به جرم عکاسی یعنی انجام وظیفه‌شان مورد ضرب و شتم و زندان قرار گرفته‌اند و در زندان یا بیرون منتظر احکام‌شان هستند و تعدادی از عکاسان حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی‌که من حتی از دست گرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم، و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکاران‌ام بدون سانسورهای سلیقه‌ای میسر نمی‌باشد. در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک، دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی‌کنم.”