مایکل موتوت
کردهای ایرانی که در اردوگاه دورافتاده آوارگان در شمال عراق روزگار می گذرانند، در آرزوی اقدام آمریکا برای ساقط کردن رژیم ایران و بازگشت به وطن شان هستند.
نزدیک به 500 کرد ایرانی که 150 نفر از آنان را کودکان تشکیل می دهند، در چادر یا خانه های گلی در اردوگاه زژنیکان اسکان داده شده اند. این اردوگاه در 20 کیلومتری شمال اربیل و در شمال عراق واقع شده است.
برای خیلی از افراد مسن تر در این اردوگاه، وطن فقط یک رویای خیالی است. خیلی از آنها 25 سال پیش با برداشتن سلاح به مقابله با حکومت شیعه ایران پرداخته و درخواست استقلال کردند.
امین عمر هنگام ترک روستایش فقط 18 سال داشت و حالا 36 ساله است.
او با صدایی غمگین می گوید: “ما فکر می کردیم فقط یکی دو سال از آنجا می رویم. سربازان ایرانی هر چه بیشتر به روستا نزدیکتر می شدند. مردان ما پیشمرگه بودند و حتما” کشته می شدند.“
چهار سال اول غربت را در چادرهای موقت زندگی کردند و سپس آنها را به زژنیکان در نزدیکی روستای بهارکا منتقل کردند.
کردهای ایرانی در محل فراهم شده از سوی رژیم مخلوع صدام حسین در بازمانده های روستایی اسکان داده شدند که پیش از آن به کردهای سرکش عراقی تعلق داشت. روستاهای کردهایی که از پیروی از صدام خودداری کرده بودند، همگی با خاک یکسان شده بود.
سال ها بعد، دولت کرد محلی در عراق 70 خانه برای مهاجرین کرد ایرانی ساخت و تا یک ماه دیگر، کلید خانه جدیدشان را به آنها تحویل می دهد.
امین می گوید: “اوضاع ما در اینجا خوب است ولی ما دوست داریم به خانه برگردیم.”
مصطفی مناف، یک پیشمرگه سابق، قویاً اعتقاد دارد بلیت برگشت او به خانه در دست ایالات متحده است.
مناف 40 ساله می گوید: “ما سلاح هایمان را زمین گذاشتیم تا دولت کرد عراق را از خودمان ناراحت نکنیم. رژیم مذهبی ایران سقوط خواهد کرد. اما این فقط با دخالت نظامی آمریکا امکان پذیر است، همانطوری که اینجا اتفاق افتاد.”
او که تنها با دریافتی ماهانه 75 دلار از حزب دموکرات کردستان ایران و نیز شغل خودش به عنوان سنگ تراش دوام آورده، می گوید: “این تنها امید ما است.“
محمد صالح که نماینده حزب و نیز مسوول اردوگاه است با این حرف موافق است. او 43 سال دارد و در این آرزو است که کودکان متولد شده اش در عراق روزی به وطن بر گردند. صالح می گوید: “ما شاهد مخالفت روز افزون علیه ایران هستیم که با پشتیبانی آمریکا بدست آمده است.”
اما رویا ها با گذشت زمان در حال محو شدن است.
کودکان کردهای ایرانی که در عراق به دنیا آمده اند، چیززیادی از سرزمین اجدادی شان نمی دانند، تازه اگر بدانند. از زمانی که تدریس زبان فارسی در اردوگاه متوقف شد، امکان یادگیری این زبان را هم در مدرسه از دست داده اند.
جوانان آنها با خانواده های کرد عراقی وصلت می کنند و در شمال عراق ریشه می دوانند. برخی دیگر با ترک اردوگاه به دنبال کار به سوی اربیل روانه می شوند. افراد خوش شانس تر موفق به مهاجرت به استرالیا، سوئد یا ایالات متحده می شوند.
بر اساس اطلاعات کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، حدود 11,800 مهاجر ایرانی در عراق زندگی می کنند که بیشتر آنان را کردها تشکیل می دهند.
یکی از این مهاجرین فرانک ضرار 12 ساله است که مانند بزرگتر هایش رویای بازگشت به وطن را دارد. از نگاه او وطن چیزی شبیه بهشت است. او می گوید: “وقتی بزرگتر شدم به ایران بر می گردم. اینجا خوب نیست. فقط بیابان است. اما ایران شبیه بهشت است. بعضی از بچه های فامیل که به اینجا می آیند به من گفته اند: آنجا درخت و رودخانه هست. ایران قشنگ است و همه می توانند انگلیسی حرف بزنند.“
منبع: میدل ایست آنلاین، 20 نوامبر