دقیقا 280 روز تا انتخابات مجلس مانده است. اگر در این روزها درست رفتار کنیم، محتمل است که مجلسی با ترکیبی قابل قبول از اصلاح طلبان، کارگزاران، محافظه کاران میانه رو، و احتمالا جمع کوچکی از تندروها انتخاب شود. همه چیز بستگی به رفتار ما دارد. می شود گفت که شش ماه دیگر، یعنی از اوایل زمستان، کم کم فضای کشور بازتر خواهد شد، چرا که اصولگرایانی که حکومت را در دست دارند و می خواهند مجلس را بگیرند، با تندروهایی که دولت را در دست دارند، چندان میانه خوبی ندارند و شکافی که میان آنهاست، بهترین گذرگاه برای عبور نیروهای طرفدار دموکراسی، اصلاح طلب و میانه روها برای در دست گرفتن مجلس است. البته که معلوم است مجلس بعدی یک سال دیگر تشکیل می شود، اما آنچه اهمیت دارد، این است که اگر ترکیب انتخاب شده از اکثریت اصلاح طلبان برخوردار باشد، بی تردید سه ماه باقی مانده جز نک و نال مجلس حاضر و یک مراسم خداحافظی کسالت آور چیزی نخواهد بود.
به نظرم می آید به همه دوستانی که رسانه ای در اختیار دارند و می خواهند به انتخابات کمک کنند، می توان این پیشنهادات را کرد:
اول: از همین روزها از بازی هایی که افکار عمومی را از انتخابات منحرف می کند، خودداری کنیم. طبیعی است بسیاری از بازی هایی را که انواع موجودات ویز و مگس و چسب و سریش می کنند تا جلب توجه کنند، جزو همین بازی هاست. به ابراهیم نبوی هم می گویم که از این بازی های اینترنتی و وبلاگ بازی و جوابیه صادر کردن و پوز زنی و این حرف ها دست بردارد و یادش نرود که فرصت زیادی باقی نمانده است.
دوم: وبلاگ ها و وب سایت های تان را برای روزهای انتخابات حفظ کنید، همچنین است رادیوها و روزنامه های داخل کشور و رسانه های دیگر. طبیعتا در این فاصله هفت هشت ماهه باید رسانه ها را پرمخاطب کرد، اما نباید آنها را به هیچ وجه به خطر بیندازیم.
سوم: پیشنهاد می کنم از حالا یک سازمان رای اینترنتی درست کنیم که از طریق آن بتوانیم در مجموعه ای از ارتباطات شخصی مجازی قرار بگیریم و با ایجاد یک فهرست ای میل درست و حسابی مطمئن شویم که می توانیم در شهرهای مختلف و بخصوص تهران جمعیتی مناسب را برای رای دادن به کاندیداهایی که فکر می کنیم باید به مجلس بروند، سازمان بدهیم.
چهارم: از همین حالا شدیدا رودرروی کسانی که قبل از ایجاد شرایطی که ضرورت تحریم انتخابات را ایجاد می کند، حرف از تحریم می زنند و از حالا برای آن قرم قرم راه می اندازند، بایستیم. تجربه انتخابات شوراها و شکست طرفداران احمدی نژاد در آذر سال گذشته تجربه موفقی بود، این تجربه را باید ادامه داد.
پنجم: اصلاح طلبان باید به جای فکر کردن به نامزدهای سیاسی و ناشناس، روی نامزدهای غیرسیاسی و سرشناس فکر کنند، مثلا اگر می دانند رضاکیانیان یا علی دائی یا الهی قمشه ای حاضرند نامزد انتخابات شوند، از آنها برای انتخابات دعوت کنند، به همین سیاق باید در شهرهای کوچک روی آدمهای خوشنام و جذاب و غیرسیاسی فکر کنند.
روی این سازمان رای اینترنتی فکر کنید. به نظرم می رسد یک شبکه از وب سایت ها، وب لاگ ها و لیست های ای میل می تواند تعداد قابل توجهی از رای دهندگان را بسوی نامزدهای اصلاح طلب جلب کند.
هاشمی توی دهن این دولت می زند؟
مراسم پانزده خرداد هم برگزار شد و یک عکس بامزه از احمدی نژاد و حداد عادل که در حال قهقهه زدن بودند، در ابعاد وسیع منتشر شد. آگاهان گفتند: « رو آب بخندی، عروسی شوهر ننه ات که نیست.» در هر حال، ابطحی هم آدم بامزه ای است. نوشته است که در مراسم سالگرد آیت الله خمینی یعنی همین دو روز قبل، هاشمی در حال نقل ماجرای انقلاب که می توانید تصور کنید چطور لبخندهای مرموزی هم آن وسط ها می زد، که یعنی ما بودیم و بقیه تان هنوز خیلی کوچولو بودید، جمله آیت الله خمینی را در مورد دولت بختیار نقل کرد که « من توی دهن این دولت می زنم، من دولت تعیین می کنم.» و ملتی هم که آنجا بودند یک لبخند ملیحی برای دولت احمدی نژاد زدند و از این ماجراها. حالا فردا شمسی پهلوون یقه هاشمی را جر ندهد، شانس آورده که می دهد و شانس هم می آورد و قس علیهذا.
کودک آزاری و کشتن شیرها
برادر قشنگ جان، رئیس جمهور محبوب و خندان، در این دو سه روز دوباره قاط زد و گفت: « به زودی شاهد نابودی اسرائیل خواهیم بود.» آگاهان اعلام کردند که احتمالا علت اعلام این نظر این است که رئیس جمهور محبوب برای نشان دادن وفاداری خود به انقلاب یک ماهی است حمام نرفته و تنش دوباره دچار خارش شده است. وی در یک مصاحبه با خبرنگاران خارجی شرکت کرد و به شکلی که انگار متخصص مارسل پروست و روژه مارتن دوگار و لوئی فردینان سلین و بالزاک است، گفت: « دولت فرانسه با ادبیات فرانسه با ملت ایران صحبت کند نه با ادبیات استعمارگران.» وی در همین مصاحبه جمله ای گفت لوماتن چنین نقل کرد: « احمدی نژاد گفت که غرب دست از لجاجت و تجاوز به کودکان بردارد و با شیرها بازی نکند.» نشریه اسپانیایی ال پائیس نیز نوشت: « رئیس جمهور ایران غرب را متهم به کودک آزادی کرد و گفت که شورای امنیت نباید با شیرها بازی کند.» نشریه لا کرودونیای ایتالیا نیز نوشت: « احمدی نژاد به غربی ها هشدار داد که نباید با لجبازی به کودکان تجاوز کنند و شیرها را بکشند.» ظاهرا جمله ترجمه شده احمدی نژاد به فارسی چنین بود: « غرب دست از بچه بازی بردارد و با دم شیر بازی نکند.»
از شهدا بالا می رویم
بالاخره کلی فکر کردند و بین چهارم آبان و نهم آبان که روز تولد محمدرضا و رضا پهلوی بود، روز 24 اسفند به عنوان روز تولد رضا شاه پهلوی به عنوان روز انتخابات انتخاب شد. البته انتخاب این روز بسیار مهم است و ما ایرانیان باید به این خاطر روزی هفتاد و سه بار سجده شکر بجا بیاوریم، چون مثلا فرض کنید که اگر قرار باشد انتخابات در هفتاد یا هشتاد درصد حوزه های انتخابیه به دور دوم بکشد، و دور دوم یک هفته بعد از دور اول برگزار شود، چه روزی بهتر از عید نوروز برای رای دادن مردم در انتخابات، که هم همه جا تعطیل است و هم همه به سفر رفته اند و سگ می زند و گربه حرکات موزون انجام می دهد؟ در همین راستا مصطفی تاج زاده گفت: « انتخاباتی که 24 اسفند برگزار شود، شبهه دار است.» آگاهان افزودند: اصولا که شبهه داراست ولی در 24 اسفند شبهه مضاعف ایجابی می شود. خاتمی هم آب پاکی را روی دست ابطحی ریخت و به حرف مادرجان گوش کرد و گفت که نه در انتخابات مجلس و نه در انتخابات ریاست جمهوری نامزد نمی شود، البته خودمانیم اگر می خواست بشود هم نباید می گفت. چون اگر خدای ناکرده از دهانش در برود و بگوید که نامزد می شوم، مخالفانش تا دو ماه دیگر چنان بلایی سرش می آورند که آبرو برایش باقی نماند و موافقانش تا چهار ماه دیگر از او می خواهند که نامزد نشده برای اعتراض به یک چیزی استعفا بدهد. به هر حال باید از حالا شش تا رئیس جمهور را توی آب نمک خواباند که به قول محمد قوچانی در انتخابات قبلی، وقتی خود اصلاح طلبان نامزدشان را از یک سال قبل مشخص نکرده اند، چطور انتظار دارند که مردم حضور فعال در انتخابات داشته باشند. از اینها گذشته عیسی سحرخیز، مرد روزهای سخت و گاز گرفته شده ترین اصلاح طلب در جبهه اصلاحات، گفت: « انقلاب را دور می زنیم تا به 24 اسفند برسیم.» آگاهان موارد زیر را بر آدرس مورد نظر افزودند.
از طریق آزادی: از شهرستان با اتوبوس می آئیم و آزادی را دور می زنیم و از سمت راست آن بسرعت می آئیم تا 24 اسفند، بعد هم اگر انقلاب را دور می زنیم و می رویم نمازجمعه و رای مان را همان جا می دهیم.
از طریق امام حسین: از شهدا بالا می رویم و می رسیم به امام حسین، با سوء استفاده از امام حسین می پیچیم به سمت چپ و از طریق انقلاب مستقیم می رویم تا 24 اسفند.
از طریق ولی عصر: براساس تمایلات قبلی و قلبی مان از پهلوی سابق یا مصدق بعدی یا ولی عصر فعلی استفاده کرده و صاف می رویم پائین، بعد که رسیدیم به انقلاب علیرغم تمایل مان که می خواهیم به چپ برویم ولی مجبوریم به راست برویم، بنابراین می پیچیم به راست و مستقیم می رویم تا می رسیم به نماز جمعه، بعد از اینکه مدتی در آنجا کتک خوردیم مسیر را ادامه داده و می رسیم به 24 اسفند.
از طریق انرژی هسته ای: از سازمان انرژی اتمی در انتهای کارگر، می رویم پائین تا می رسیم به جلوی دانشگاه، در آنجا پس از اینکه سه ستاره گرفتیم و مدتی اخراج شدیم خود بخود مجبور می شویم به طرف پائین شهر برویم. با اتوبوس واحد که احتمالا هنوز دبیر سندیکای آن را آزاد نکرده اند، از طریق کارگر مسیر را ادامه داده و بعد از اینکه مدت زیادی پائین رفتیم، می رسیم به 24 اسفند.
صیغه سوم شخص مجرد
داستان صیغه سوم شخص مجرد یا متاهل یا مجدد توسط آقایان اصولگرا شدیدا و به قول وزیر کشور با جسارت در حال ترویج و توسط خانم های اصولگرا شدیدا مورد برخورد قرار گرفته است. عشرت شایق نماینده تبریز که مدتهاست رعشه به جان جوانان وطن نینداخته است، شدیدا با نظر وزیر کشور در مورد صیغه مخالفت کرد. اما نماینده بندرعباس گفت: « تعدد زوجات برای میلیونها زن مجرد راه- کاری مناسب است.» در همین راستا، آگاهان سووالات زیر را پرسیدند:
گزینه اول: تعدد زوجات برای زنان مجرد راه مناسبی است؟
گزینه دوم: تعدد زوجات برای زنان مجرد کار مناسبی است؟
گزینه سوم: تعدد زوجات برای مامان ها راه- کار مناسب و برای خواهران کار مناسب و برای برادران راه مناسبی است؟
گزینه چهارم: دولت چون کم دشمن داشت، یک دشمن تازه برای خودش تراشید که همان 10 درصدی هم که در انتخابات شوراها از دولت حمایت کردند، دیگر چنین اغلاطی را مرتکب نشوند؟
پس از دولت نهم
به دنبال اعلام پرونده فساد مالی نزدیکان احمدی نژاد و اعضای بلند پایه رایحه خوش خدمت که بالاخره رایحه خوش شان در جریان برخی واردات، صادر شد و اعلام این آمار از سوی رمضان زاده سخنگوی دولت خاتمی که : « دولت احمدی نژاد سالانه 500 هزار بیکار تولید می کند.» و کلی آمارهای دیگر در مورد افزایش قیمت ها و میزان تورم و غیره، هفته گذشته صفار هرندی، وزیر ارشاد اسلامی گفت: « حکومت کردن پس از دولت نهم آسان نخواهد بود.» آگاهان با شنیدن این جمله به میزان هفت درجه در مقیاس ریشتر تکان خوردند و از خواب پریدند و از ملت درخواست کردند به این نکته پاسخ دهند که چرا « حکومت کردن پس از دولت نهم آسان نخواهد بود؟»
پاسخ اول: چون مملکتی باقی نمی ماند که حکومت بتواند آن را اداره کند؟
پاسخ دوم: چون دیگر ملت هیچ رئیس جمهوری را جدی نمی گیرند و فکر می کنند همه روسای دولت مثل احمدی نژاد هستند؟
پاسخ سوم: چون هر دولتی سرکار بیاید حداقل تا چهار سال باید گندزدائی و تمیز کاری آثار وجودی دولت حاضر را بکند؟
پاسخ چهارم: چون صفار هرندی خیلی از خودش و رئیس اش خوشش می آید؟