پروژه پاره کردن عکس شکست خورده است

نویسنده

» گفت و گو با سعید رضوی فقیه

سعیدرضوی فقیه فعال دانشجویی وسخنگوی ستادمهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری دهم، درگفت وگو با روز با مقایسه پروژه پاره کردن عکس آیت الله خمینی با پروژه های کنفرانس برلین و عصر عاشورا، این اقدام را زمینه ساز نفرت وکینه در جامعه می داند. وی با ارزیابی سخنان آیت الله  خامنه ای در این خصوص معتقد است که موضع گیری وی دراین ماجرا از کاهش مشروعیت واقتدار سیاسی-  مذهبی وی خبر می دهد، به خصوص آنکه بسیاری از نخبگان سیاسی و مذهبی جامعه با چنین موج تبلیغاتی همراه نشده اند. این گفت وگو در پی می آید.

 

تبلیغات گسترده درخصوص پاره شدن عکس آیت الله خمینی در تجمع ۱۳ آبان عملا چه خطی را دنبال می کند؟ آیا آن را یک برنامه از پیش طراحی شده می دانید؟

خیلی طبیعی است که جمهوری اسلامی بعد از شش ماه که از تداوم اعتراضات مردم به نتایج انتخابات ریاست جمهوری می گذرد برای مهار کردن این جنبش و برگرداندن شرایط به وضعیت ماقبل از انتخابات برنامه ریزی کند. نمی توان تصور کرد که حکومت جمهوری اسلامی فقط به انتظار بنشیند که در روز ۱۶ آذر تجمعی برگزار بشود یا در ۱۳ آبان راهپیمایی برگزار شود وآنها هم باشیوه های ساده ای مانند سرکوب پلیسی به مقابله با حرکت اعتراضی مردم بپردازند. طبیعی است که آنها هم طراحی هایی داشته باشند و مثلا عکس امام خمینی در مراسم ۱۶ آذر پاره شود و تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی به نحوی برنامه ریزی شده تصویر آن را پخش کند تا یا اینکه افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهند یا اینکه برای برخورد خشن مشروعیت کسب کنند. این اتفاق قبلا هم در جمهوری اسلامی سابقه داشته است. بحث کارناوال  عصر عاشورا قبل از انتخابات خرداد ۷۶ یک نمونه مشخص وکلاسیک در این زمینه بود که نهایتا سر نخ آن ماجرای غیراخلاقی از دستگاه های امنیتی کشور کشف شد. بنابراین در آستانه ماه محرم و درشرایطی که ما انتظار داشتیم جنبش سبز بتواند از مراسم عزاداری مربوط به ماه محرم یا شبهای تاسوعا وعاشورا استفاده کند، دستگاه های خاصی در جمهوری اسلامی تصمیم می گیرند قبل از اینکه ابعاد جنبش در محرم یا در ۲۲ بهمن یا چهارشنبه سوری گسترش غیرقابل کنترل پیدا کند، دست به سرکوب جنبش اعتراضی بزنند. فکر می کنم استارت این پروژه در روز ۱۶ آذر با پاره کردن عکس آیت الله خمینی و انعکاس خبری گسترده اش توسط رسانه های دولتی خورده باشد. تا الان هم روزنامه هایی نظیر کیهان یا صداوسیما وسایت های افراطی جناح حاکم با واکنش های خود در رابطه با این موضوع نشان داده اند که با برنامه ریزی کامل وارد این پروژه شده اند و قصد دارند آن را تا سرکوب جنبش اعتراضی ادامه بدهند.

 

موضع گیری امروز آیت الله خامنه ای را چگونه ارزیابی می کنید؟

سخنان امروز آیت الله خامنه ای در عین حالی که می خواستنداز رهبران جنبش سبز دلجویی کنند حاوی تهدیدهای تند ونهایی ایشان هم بود و حکایت از آن داشت که آقای خامنه ای هم با این جریان هماهنگ هستند و می خواهند که نقش خود را دراین مجموعه ایفا کنند. آن چیزی که به نظر من می رسد این است که پخش گسترده تصاویر پاره کردن عکس امام خمینی و اهانت به ایشان نتوانسته نظر همه روحانیون و یا طرفداران انقلاب و آیت الله خمینی را جلب کند. بسیاری از چهره های باسابقه جمهوری اسلامی آن واکنش مطلوب ومورد نظر دستگاه های تدارک کننده این پروژه را از خود نشان نداده اند. مساله دیگر این است که واکنش جنبش سبز به این وقایع هوشمند بود.

 

آیا چنین اتهاماتی به سران جنبش سبز یا بدنه مردمی آن قابل انتساب است؟

این اتهامات با رهبران جنبش سبز یا حتی بدنه آن همخوان نیست. کسانی که در راس این جنبش دارند وچهره هایی که نقش شاخصی درمسیر این جنبش دارند مثل آقایان کروبی و موسوی و خاتمی، در طول حیات آیت الله خمینی از روابط نزدیکی با ایشان برخوردار بودند و علاوه بر پیروی سیاسی، اردات وعلاقه قلبی وعاطفی هم نسبت به وی داشتند. اساسا شاکله شخصی این افراد با رهبری آیت الله خمینی تعریف می شود. بدنه جنبش سبز هم نشان داده است که یا در درچارچوب جمهوری اسلامی حرکت می کند و یا حداقل، از هوشیاری بالایی در مقابل طرح های محافظه کاران برخوردار است.  تاکتیک خوبی که بعضی از دانشجویان هوادار آقای موسوی به کار بردند این است که عکس های امام خمینی را در زمینه سبز در دست گرفتند وشعار درود برخمینی سلام بر موسوی را سردادند. این موضوع نشان دهنده این است که پروژه ای که برای سرکوب جنبش اعتراضی مهیا شده موفقیت آمیز نخواهد بود. یعنی مانند پروژه کنفرانس برلین یا پروژه عصرعاشورا این افراد به اهداف خود نخواهند رسید.  

 

طی ماه های گذشته همواره سعی شده که علاوه بر سرکوب خیابانی، بخش هایی از مردم در مقابل بخش های دیگر گذاشته شود . یعنی عملا حکومت تلاش کرده اعتراضات را به  دعوای مردم با مردم تقلیل دهد . تبعات چنین اقدامی در کوتاه مدت و دراز مدت چیست؟

متاسفانه این تاکتیک غیراخلاقی درست از روز بعد از انتخابات توسط افراطیون حامی حکومت مورد بهره برداری قرار گرفت. مثلا اعلام کردند که روستاییان طرفدار آقای احمدی نژاد هستند وشهری ها طرفدار آقای موسوی. یا مثلا فقرا طرفدار احمدی نژاد هستند و اغنیا طرفدار موسوی. من فکر می کنم از آنجا که جمهوری اسلامی توان برخورد رسمی با جریان اعتراضی مردم را ندارد واحساس می کند با ابزارهایی مانند قوه قهریه نیروهای انتظامی و نظامی نمی تواند جلوی مردم را بگیرد و این موضوع وجهه خوبی را در بین مردم به وجود نمی آورد به همین جهت سعی کرده اند بین خود مردم شکاف ایجاد کنند و تقابل معترضین با حاکمیت را به تقابل بخشی از مردم با بخش دیگر تبدیل نموده و از آن بهره برداری کنند. این موضوع جدا ازاینکه می تواند کینه ها ونفرت هایی را در بین بخش های مختلف مردم ایجاد کند، اساسا نه تنها به نفع حکومت نیست که در دراز مدت به نفع جامعه ایران هم نیست. به هرحال بخش های زیادی از مردم هم که ممکن است به آقای احمدی نژاد رای داده باشند در خودشان انگیزه کافی برای برخورد قهر آمیز با بخش هایی از مردم که اعتراض خود را به صورت مسالمت آمیز بیان می کنند، نخواهند داشت و نهایتا طرفداران حکومت به عنوان یک اقلیت محدود در حاشیه جامعه منزوی خواهند شد. به نظر من این تاکتیک جمهوری اسلامی به نتیجه مورد نظر خودش نمی رسد مگر اینکه بخواهند نیروهای نظامی و انتظامی را با لباس شخصی به خیابان بفرستند.

 

این تحریک کردن بخشی از مردم،‌ آیا ممکن است موجب خاموش شدن صدای معترضانی شود که به صورت مسالمت آمیز کار خود را دنبال می کنند واز خشونت پرهیز می کنند؟

این بستگی به رفتار دو طرف دارد. فکر می کنم که در بین معترضان این استعداد وجود دارد که وقتی با بخش دیگری از هموطنان خود مواجه می شوند با ملایمت ومسالمت جویی دست دوستی به سمت آنها دراز کنند. ما این منطق را در پاییز و زمستان سال ۵۷ هم مشاهده کرده بودیم که مردمی که نسبت به سیاست های رژیم شاه معترض بودند وقتی نیروهای گارد را در برابرخودشان می دیدیدند در لوله تفنگ انها گل می گذاشتند یا ارتشی ها رابردار خودشان خطاب می کردند. فکر می کنم این تاکتیک را هواداران جنبش سبز در خصوص مردمی که جلوی آنها قرار می گیرند می توانند استفاده کنند. ما باید هوشیار باشیم که از  شعارهایی که بین اقشار مختلف مردم شکاف ایجادمی کنند-  شکاف فرهنگی، جغرافیایی و طبقاتی-  پرهیز کنیم. ما باید با تاکید روی عناصر مسالمت جویانه جنبش سبز و خواسته های ایجابی خودمان که اجرای قانون اساسی، برگزاری انتخابات آزاد و احقاق حقوق شهروندی است، سیاست های افراطیونی را که می کوشند مردم را جلوی مردم قرار دهند خنثی کنیم.