دموکرات های ایرانی را تنها نگذارید

نویسنده

» مقاله کلاوسون در فارین پالیسی در باره توافق های ایران و آمریکا

پاتریک کلاسون

از خلال اخبار روزانه می توان دریافت که تنها عاملی که ایران و آمریکا را در برابر هم قرار می دهد فقط بن بست هسته ای نیست. اوباما در آخرین پیام خود به مردم ایران به مناسبت نوروز و سال جدید ایرانی بر یک مساله تاکید کرد: حقوق بشر. او ضمن تشریح مفصل این نکته که “چگونه مردم ایران از اساسی ترین آزادی ها و از دسترسی به اطلاعاتی که بدان نیاز دارند محروم هستند” بر روی تدابیری تاکید کرد تا باید بر “این پرده الکترونیکی که مردم ایران را از دنیا جدا کرده اس”” غلبه کند.

در آستانه مذاکرات ایران با گروه کشورهای 1+5 صحبت کردن از حقوق بشر شاید مشکل به نظر برسد. پیشنهادات مختلفی برای حل مساله برنامه بحث انگیز هسته ایران ارائه شده است ولی کمتر پیشنهادی در باره چگونگی آزاد کردن روزنامه نگاران زندانی، یا جلوگیری از اعدام صدها نفر در سال، یا جلوگیری از اعدام اقلیت های دینی و موارد نقض حقوق بشر به گوش می رسد.

ناراضیان ایرانی معمولا از توجهی که غرب به برنامه هسته ای ایران دارد نگران هستند و اصلاح طلبان از اینکه منافع آنها فدای معاملات هسته ای شود ابراز نگرانی می کنند. اکبر گنجی، یکی از مخالفان دولت ایران در سپتامبر سال 2006 در “نامه به آمریکا” نوشت “ما معتقدیم رژیم تهران به دنبال معامله پنهانی با آمریکاست. ایران آماده است امتیازاتی به آمریکا بدهد به شرط آنکه آمریکا قول بدهد در باره سیاست های سرکوبگرانه رژیم تهران در داخل کشور سکوت کند.”

یکی از دلایلی که دموکرات های ایران نگران این هستند که ما به آنها پشت کنیم و به دنبال معامله هسته ای برویم، این است که این دقیقا کاری است که ما انجام می دهیم. واقعیت تلخ آن است که غرب، از جمله آمریکا با خوشنودی کامل حاضر است با تندرو های ایران به یک توافق هسته ای برسد و از حقوق بشر و دموکراسی در ایران بگذرد. اگر تنها چیزی که بتواند به یک توافق هسته ای غرب و ایران منجر شود سکوت در برای سرکوب های رژیم تهران باشد، این برای غرب خیلی جذاب است. ولی آنچه هرگونه معامله ای با ایران لازم دارد آن است که ایران برنامه هسته ای خود را متوقف کند، ولی غرب متقاعد نشده است که جمهوری اسلامی به قول های خود عمل خواهد کرد. از آن گذشته غرب و بخصوص آمریکا حاضر نیستند امتیازات زیادی به ایران بدهند، زیرا با نقش ایران در منطقه در تضاد است.

لذا نه تنها یک معامله هسته ای با ایران غیر مقدور است بلکه سابقه نشان می دهد که ایران چندان به تعهدات خود پایبند نیست. این کشور در سال 2003 با توقف غنی سازی موافقت کرد ولی در همان زمان مخفیانه به غنی سازی ادامه داد. بعدها بود که مقامات ایرانی گفتند دلیل توقف غنی سازی بیشتر مشکلات فنی بوده است. زمانی که این مشکلات رفع شد و فشار های بین المللی کاهش یافت ایران در فوریه 2006 مجددا 2500 سانتریفوژ جدید را راه اندازی کرد و سال بعد تعداد آن را به 3000 رساند. ایران در سال 2009 تعداد 9000 سانتریفوژ را راه اندازی کرد. روشن نیست که توقف 2.5 ساله غنی سازی چه تاثیری بر برنامه هسته ای ایران داشته است.

شاید بتوان گفت که حساب کردن روی توافقی اساسی بر سر برنامه هسته ای ایران به همان اندازه حمایت از دموکرات ها خطرناک است. چرا باید به دنبال توافقی شکننده و موقت بود که مسائل و شکایت های اصلی آمریکا از ایران را حل نخواهد کرد؛ مسائلی چون حمایت ایران از تروریسم؟

چرا به عوض تمرکز بر توافق هسته ای، به تحریم ها ادامه ندهیم و با عملیات پنهانی روند هسته ای ایران را کند نکنیم و تاکید را بر فشار سیاسی در زمینه رعایت حقوق بشر و حمایت از دموکرات های ایرانی، قرار ندهیم؟

ممکن است گروهی اعتقاد داشته باشند که تحولات سیاسی درایران زمان بیشتری نیاز دارد. ولی واقعیت آن است که انقلاب ها در یک چشم به هم زدن رخ می دهند و نمونه های آن را در خاورمیانه دیدیم. هیچکس اعتراضات میلیونی ایرانیان بعد از انتخابات سال 2009 را پیش بینی نمی کرد. تعارف را کنار بگذاریم؛ واقعا نمی دانیم تغییر و تحول در ایران چه زمانی رخ خواهد داد.

منبع: فارین پالسی – 13 آوریل