comic book ها یکی از مهم ترین رسانه های تصویری در جهان امروز هستند که تأثیرات بسیار بر فرهنگ عمومی و هنرهای بصری گذاشته اند. اما این پدیده نیز همچون دیگر پدیده های فرهنگی و هنری درایران حکایت دیگری دارد. چند سال قبل بود که نشریه “توانا” به مدیر مسئولی ایرج رستگار به عنوان اولین نشریه کمیک ایرانی که در فضای پس از دوم خرداد پا به عرصه گذاشت. اما سمت و سوی اجتماعی- سیاسی اش به تعطیلی آن در جریان توقیف فله ای مطبوعات انجامید و اینک هفت سال پس از توقیف توانا، شاهد ظهور اولین نشریه تمام کمیک ایرانی به مدیر مسئولی محمد رضا زائری هستیم. “جدید” عنوان این نشریه نوپا است که اولین شماره آن آذر 1386 بر پیشخوان روزنامه فروشی ها نشست…
درباره اولین شماره ماهنامه “جدید”
آغاز حرکتی جدید
کتاب های کمیک comic books یکی از مهم ترین رسانه های تصویری در جهان امروز هستند که تأثیرات بسیار بر فرهنگ عمومی و هنرهای بصری گذاشته اند. کمپانی هایی مثل “مارول” و “دی.سی” از نیمه اول قرن بیستم شروع به تولید مجلات کمیک و خلق کاراکترهای محبوبی مانند “سوپرمن”، “بت من”، “اسپایدرمن” کردند و کم کم گرافیک ویژه ”داستان مصور” (که ترجمه دقیقی برای کمیک استریپ نیست) شکل گرفت و به سینما و نقاشی مدرن هم راه یافت. ردپای کمیک ها را در سینمای امروز می توان در آثار هنرمندانی چون کوئنتین تارانتینو، گای ریچی و روبرت رودریگوئز مشاهده کرد. کمیک ها منشاء اقتباس های سینمایی مختلفی هم بوده اند، از کمیک های حماسی کلاسیک مانند “سوپرمن”، “بت من”، “هالک”، “اسپایدرمن” تا آثار متفاوت و خاص تر مثل “شهرگناه” فرانک میلر.
اما کمیک در ایران حکایت دیگری دارد، غیر از عرضه آثار ترجمه شده (تن تن، استریکس…) و چند تلاش فردی، هرگز حرکت اصولی در زمینه چاپ کتاب ها و مجلات کمیک ایرانی انجام نشده و حتی در مقاطعی جلوی آن را به بهانه های واهی گرفته اند. نشریه “توانا” به مدیر مسئولی ایرج رستگار اولین نشریه کمیک ایرانی محسوب می شود که در فضای پس از دوم خرداد پا به عرصه گذاشت و با مقبولیت نسبی عام همراه بود اما “توانا” بیشتر، سمت و سوی اجتماعی- سیاسی داشت و همین، به تعطیلی آن در جریان توقیف فله ای مطبوعات اصلاح طلب انجامید.
هفت سال پس از توقیف توانا، شاهد ظهور اولین نشریه تمام کمیک ایرانی به مدیر مسئولی محمد رضا زائری هستیم. ”جدید” عنوان این نشریه نوپا است که اولین شماره آن آذر 1386 بر پیشخوان روزنامه فروشی ها نشست. “جدید” با چاپ رنگی قابل قبول و کاغذ مرغوب اش بسیار بیشتر از “توانا” که در قطع روزنامه ای به صورت سیاه و سفید منتشر می شد، به معیارهای یک نشریه کمیک، نزدیک است و سعی دارد به دور از سیاست زدگی، بر خود کمیک به عنوان رسانه بصری تآثیرگذار و سرگرمی ساز تآکید کند. این شروع جذاب و قابل تحسین اما، اشکالاتی هم دارد. از جمله این که تنها دو عنوان از مجموع شش داستان منتشره در اولین شماره “تولیدی” اند: “ملانصرالدین” اثر علی درخشی و “اسرارپنهان” کاری از امیرمحمدرضایی. می توان مشکلات تحریریه “جدید” را برای جذب و به کار گیری استعدادهای کمیک در همان شماره اول و تولید آثاری که با هزارویک خط قرمز عرفی و اجتماعی همخوان باشند حدس زد و درک کرد اما مسلماً این بهانه در بلند مدت قابل قبول نخواهد بود؛ مجله کمیک ایرانی، کمیک های ایرانی می خواهد و چنین حرکتی حتماً باید پس از جمع آوری و ذخیره سازی چندین قسمت کمیک از هنرمندان در سبک های مختلف، آغاز شود. متأسفانه شیوه کار در ایران معمولاً بر عکس است: دست خالی به جاده می زنیم به امید این که میان راه، توشه را جمع کنیم!
در هرحال از این دو کمیک ایرانی، “ملانصرالدین” بازخوانی پست مدرنیستی روایتی معروف از این کاراکتر آشنا است و شوخ طبعی همیشگی علی درخشی را به همراه دارد. سبک بصری درخشی به سیاق “گارفیلد”، ساده و کارتونی اما در عین حال استادانه و دیدنی است. “اسرارپنهان” اما سعی دارد فضایی سیاه، اکسپرسیونیستی و جدی با حال و هوایی سینمایی خلق کند. تأکید بر رنگ های تیره و سایه روشن های غلیظ و استفاده طراح از نماهای متنوع (کلوزاپ، لانگ شات، مدیوم شات) به همین منظور بوده اما قسمت اول این کمیک، در چیدمان قاب ها و توالی نماها (دکوپاژ) مشکل دارد. انگار امیر محمدرضایی، بیش از سبک بصری سینمای اکسپرسیونیستی، تحت تأثیر دکوپاژ بی هدف، کادربندی های خنثی و روایت کشدار سریال های فارسی بوده و همین به اثر او آسیب رسانده است. از طرفی فقدان فضای منفی و تراکم قاب های کوچکی که حد فاصل شان را رنگ سیاه پر کرده چشم را می آزارد و خسته می کند. شاید بهتر باشد که این هنرمند جوان تجدید نظری در گرافیک صفحات کمیک خود کند.
کمیک های ترجمه ای نشریه جز “آستریکس” اثر “گوسینی و اودرزو” و تا حدی “هابیت” کاری از تصویرساز معروف، “دیوید ونزل” جزو آثار معتبر و دست اول این هنر به شمار نمی آیند و نمی توانند نمونه های مناسبی جهت آشناسازی مخاطبان با کمیک استریپ غربی تلقی شوند. انگار در انتخاب این کمیک ها هم محدودیت ها و معذوریت ها موثرتر بوده اند تا کیفیت و اهمیت آثار. کمیک “زیدان” روایت خسته کننده و خنثایی از زندگی فوتبالیست معروف فرانسوی است که طراحی متوسط و نماهایی راکد و بی حس و حال دارد که با روح این ورزش مهیج متضاد است. ”مکونگ” اثر “خاویر کویر” و “ژان کلود بارتول” کمیک بهتری در سیاق “بلیک و مورتیمر” است که از ترجمه بد دیالوگ ها رنج می برد. در ضمن مشخص نیست چرا نام هیچ یک از این چهار کمیک به فارسی درج نشده است؟
لابه لای کمیک ها را بخش های متفرقه ای مانند آموزش تکنیک های طراحی، معرفی هنرمندان خارجی و داخلی و طراحی کاراکترهای Anime[کوتاه شده کلمه انیمیشن که برای نامیدن کارتون های ژاپنی به کار می رود] پر کرده که نظم و روال چندان مشخصی ندارند و باری به هرجهت به نظر می آیند. ظاهراً چاره ای نیست، هر رسانه ای باید حاوی نکات “آموزنده” باشد تا به رسمیت شناخته شود!
با تمام این تفاصیل، “جدید” تجربه ای ارزنده و قابل قبول در میدانی است که پیش از این چندان آزموده نشده. بر اشکالات باید چشم پوشید و منتظر آینده ماند، هر چند وعده انتشار کمیک زندگینامه “احمد شاه مسعود” در صفحه 24 چندان شوق برانگیز نباشد!