نگرانی سعودی ها و ایران

نویسنده

saudiarabiab.jpg

ریاض در مقابله علیه ایران بین دیپلماسی و حمایت از سربازهای امریکایی مردد است.

با توجه به سرمقاله های مطبوعات که واکنش های رسمی بسیاری را شامل می شوند و با نگاهی اجمالی به مباحثات مجلس ایران که در آنها از همه چیز و درعین حال از هیچ چیز سخن گفته می شود، می بینیم که تهدید ایران در همه جا حضوری پررنگ دارد. حمایت نظامی از حزب الله لبنان و شبه نظامیان شیعه در عراق، کمک مالی به حماس فلسطین و جاه طلبی های هسته ای این کشور، همه از عواملی هستند که نگرانی اصلی عربستان سعودی را، به عنوان حافظ اماکن مقدس مسلمانان، برانگیخته است؛ کشوری که خود را پرچمدار اصلی سنی های جهان می داند.

عبدالمحسن العکاس، وزیر امور اجتماعی عربستان در این خصوص می گوید: “همان گونه که صادر کردن انقلاب خمینی در گذشته غیرقابل قبول بود، صادر کردن مذهب تشیع نیز، آن طور که امروز مشاهده می شود، غیرقابل قبول است.” ملک عبدالله در آخرین مصاحبه خود با یک روزنامه کویتی، به مسأله گرایش به مذهب تشیع در برخی از کشورهای عربی اشاره کرد و آن را نادرست و باطل خواند. درحال حاضر سعودی ها در داخل مرزهای خود از این موضوع نگران هستند که شاید اقلیت شیعه این کشور [10 درصد از جمعیت عربستان] از این موقعیت بهره برده و خواستار حق و حقوق بیشتر شوند. یک ناظر غربی که اخیراً از سفر به مناطق شیعه نشین بازگشته است می گوید: “آنها احساس کامیابی می کنند.”

العکاس در ادامه می افزاید: “تمامی این علائم نشان از آن دارد که تهران مایل نیست با همسایه های خود در صلح و آرامش زندگی کند.” به گفته نماینده اعزامی عربستان که از یک سال پیش تاکنون شش مرتبه به ایران سفر کرده، پاسخ تهران کاملاً روشن است: “به این شیوه نمی توان مشکل را بررسی کرد. این یک دیدگاه صهیونیستی و امپریالیستی است.” درواقع تهران وعده می دهد که حزب الله را میانه رو خواهد کرد و به علاوه لگام شبه نظامیان عراقی را نیز به دست خواهد گرفت.

یکی از ناظرین امر می گوید: “لاریجانی در برابر ملک عبدالله نیمی از وقت خود را به ابراز نگرانی از اقدامات تلافی جویانه نسبت به ایران [به دلیل دودستگی بین شیعه ها و سنی ها] صرف کرد و به واقع نیز نگران به نظر می رسید.” ولی ریاض جدا از وعده و وعیدها، تاکنون تغییری را مشاهده نکرده است…

مبارزه بین اعراب و پارسی ها

اکنون صبر سعودی ها در برابر این “زبان دو پهلو” بسر رسیده. اگر حتی تمامی مسؤولین سعودی بر سر مشاهدات خود توافق نظر پیدا کنند، ولی مطمئناً بر سر مقابله علیه ایران به توافق نخواهند رسید. حمله یا ادامه مذاکره با آنها؟ ملک عبدالله خواستار رویکرد دیپلماتیک است و به هیچ وجه مایل نیست که به مسأله ائتلاف کشورهای عربی که از این پس از مداخله نظامی امریکا حمایت می کنند بها دهد، زیرا این مسأله مطمئناً منطقه خاورمیانه را بیش از پیش گرفتار بحران و اغتشاش خواهد کرد. جدا از شاهزاده بندربن سلطان، برخی از شاهزاده های سعودی موضعی کم و بیش “خصمانه” دارند. یکی از نمایندگان آنها می گوید: “ما با مشکل شیعه- سنی مواجه نیستیم، بلکه یک بار دیگر تضاد و تقابل بین اعراب و پارس ها را شاهد هستیم.”

اگر این تعدد عقاید به ریاض اجازه دهد که تمامی برگ های برنده خود را روی پرونده ایران خرج کند، مطمئناً یکی از دلایل کناره گیری شاهزاده تورکی الفیصل [یکی از نزدیکان ملک عبدالله] از سمت خود [سفیر عربستان در امریکا] نیز به دلیل همین تعدد عقاید بوده است. یک منبع اطلاعاتی در ریاض می گوید: “چند روز قبل، بندر بن سلطان وارد دفتر دیک چنی [معاون رییس جمهور امریکا] شد تا از سرکوب نظامی ایران جانبداری کند.” بندر که به مدت 23 سال سفیر عربستان در ایالات متحده بوده، دارای اعتبار و صلاحیت بسیاری در نزد دولت بوش است و همین موضوع از مدت ها پیش جانشین وی را بسیار خشمگین کرده بود که در نهایت نیز منجر به کناره گیری تورکی از سمت خود شد.

ریحاب مسعود، یکی از مشاوران نزدیک بندر بن سلطان می گوید: “در برابر ایران تنها یک سیاست را باید اتخاذ کرد و آن سیاستی خواهد بود که خود شاه تعیین کند.”

وی در ادامه می افزاید: “ایران هیچ گاه نمی تواند رهبر جهان اسلام باشد. مثل آن می ماند که کشور شیلی وانمود کند که شراب بسیار بهتری نسبت به فرانسه تولید می کند.”

منبع: فیگارو، فوریه 2007

مترجم: علی جواهری