برادرزاده حسام فیروزی دستگیر شد

نویسنده
شیرین کریمی

» بازداشت فعال دانشجویی

علیرضا فیروزی ، فعال دانشجویی و مدافع حقوق بشر و برادر زاده دکتر حسام فیروزی دیروز توسط دادستانی زنجان ‏بازداشت شد. به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این فعال دانشجویی در پی احضار به دادستانی شهر ‏زنجان و در ارتباط با پرونده موسوم به دانشگاه زنجان بازداشت شده است.‏

این پرونده که طی آن از تعرض یکی از مسئولین دانشگاه زنجان به یک دختر دانشجو پرده برداشته شد، دارای هفت ‏متهم است. البته علت بازداشت علیرضا فیروزی هنوز مشخص نیست و گفته می شود دادستانی زنجان برای آزادی وی ‏قرار وثیقه 50 میلیون تومانی صادر کرده است.علیرضا فیروزی که نوزده سال دارد در سالهای اخیر به عنوان ‏خبرنگار و عکاس با روزنامه ی آسیا در تهران نیز همکاری داشت و با عضویت در انجمن اسلامی دانشگاه زنجان در ‏پیوند با مطالبات جنبش دانشجویی، فعالیت های حقوق بشری خود را دنبال می کرد.وی چندی پیش در جریان اجرای ‏حکم زندان عمویش دکتر حسام فیروزی همصدا با همسر وی مهتا بردبار در گفتگو با “روز” تاکید کرده بود که “حسام ‏مسیر خود را انتخاب کرده است.“‏

درجریان حوادث دانشگاه زنجان به گفته رئیس دادگستری این استان، معاون وقت دانشگاه به 30 ضربه شلاق تعزیری ‏و 30 ضربه شلاق تعلیقی و دختری که مورد تعرض قرار گرفته بود به 30 ضربه شلاق تعزیری محکوم شدند. با ‏وجود اینکه از سوی دادگاه بدوی معاون وقت دانشگاه زنجان به تبعید نیز محکوم شده بود، اما در دادگاه تجدیدنظر این ‏مجازات لغو شد و برای هشت نفر از افرادی که به گفته ی ریئس دادگستری زنجان در “تشکیل تجمع، اعتصاب و بر ‏هم زدن آرامش دانشگاه دخالت داشتند” کیفرخواست صادر شد و پرونده به دادگاه انقلاب زنجان ارجاع شد.‏

با افزایش فشار بر جنبش دانشجویی ایران، در طیف های مختلف فکری، برخی تحلیلگران سیاسی از احتمال نگهداری ‏دانشجویان در زندان تا بعد از پایان “انتخابات” می گویند.سازمان عفو بین الملل در بیانیه ای از وضعیت دانشجویان ‏زندانی و به ویژه محمد پورعبدالله ابراز نگرانی کرده و خواهان آزادی فوری همه دانشجویان زندانی شده است. مهدی ‏عربشاهی، دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت هم اخیرا وضعیت دانشجویان بازداشت شده امیرکبیر را “بحرانی” خواند ‏و کمپین بین المللی حقوق بشر از خطر شکنجه دانشجویانی که در وضعیتی بی ارتباط با دنیای خارج، زندانی هستند ‏خبر داد.‏

‎ ‎چقدر خون انسان ها رقیق شده است‎ ‎

علیرضا فیروزی در یکی از پست های اخیر وبلاگ خود،به مناسبت نوروز نوشته است:“یک نفر دیگر کشته شد، این ‏بار در زندان، ولی جسدش به بیابان تحویل داده شد. به بیابان به این خاکی که قدمتش از همه ی ما بیشتر است، به این ‏خاکی که بیشتر از همه ی ما خون دیده، بیشتر از تمام تاریخ. در تاریخ تنها چند تکه کوچک از این خون ریزی را می ‏شنویم، آن هایی که اقبال داشته اند و نامی ازشان در تاریخ مانده، گاهی همه ی تاریخ لعن و نفرین را دنبال می کنند و ‏گاهی درود و سلام ولی فرق چندانی ندارد، به هر حال نامی از خود به جای گذاشته اند، چه نیکو و چه زشت، هنوز ‏فکر نمی کنم بیش از یک هفته و نیم یا دو هفته از فوت امیدرضا گذشته باشد، در زندان، بند هفت زندان اوین، این بار ‏در آن سوی ایران در کردستان یک نفر دیگر کشته شد.‏

چقدر خون انسان ها رقیق شده است، به اشاره انگشتی، همه ی خون جاری می شود و کک هیچ کس هم نمی گزد. ‏جالب است، به کجا سفر می کنیم نمی دانم.چه چیزی روحمان را این همه بی رحم کرده است. چند روز پیش فیلمی دیدم ‏از اسکار ده سال پیش، زندگی زیباست، درباره هلوکاست بود. فکر کردم، امروز ما با هلوکاست چه فرقی دارد. آن ‏روزها هزاران نفر در یک روز می مرد و کک کسی نمی گزید، حالا از چند نفر طی چند هفته شروع شده است و نمی ‏دانم به چه پایانی باید اندیشید.‏

شاید روزی نو، شاید روزگاری نو، شاید…“‏