انتشار خبر توافق هستهای ایران و کشورهای ۱+۵، موجی از خرسندی در اذهان عمومی جامعهی ایران به راه انداخت. مردم ایران که در این سالها بیشتر خبرهایشان خبر بد بوده است، امیدوارند تا این توافق برای آنان پایان ناکامیها، ارتباط پویاتر با جهان و بهبود اوضاع اقتصادی باشد.
شبکه در این شماره نگاهی دارد به مطالب منتشرشدهی کاربران ایرانی پس از انتشار خبر توافق هستهای:
امید رضایی: توافق
چیزی که در آستانهی وقوع است، البته اسمش «توافق» نیست.
اما آنها که گرفتار گفتار مضحکِ «شب و روز دعاشون میکنیم» و «خدا پشت و پناهشون» شدهاند، اصولاً آنقدر حوصله ندارند که جزئیات را تا آنجا دنبال کنند که بدانند دقیقاً چه اتفاقی دارد میافتد.
برای رسانههای فارسی هم که -طبق معمول- آنچه که اهمیت ندارد، اصل قضیه است. همین که هیجان و احساسات مخاطب کمحوصلهی طبقهمتوسطی ارضا شود، کافی است.
توافق هستهای، اما -جز آنچه جریان غالب القا میکند: «پایان همهی مصائب تاریخ ایران!»- سویههای دیگری هم دارد.
گروهی از کاربران توئیتر فارسی -که توافق را هم با طنز مختص ۱۴۰ کاراکتری دنبال میکنند-، به یکی از این جنبهها میپردازند:
«یارو با ارز دارو برای بیماران درحال مرگ پورشه و لامبورگینی وارد میکرده، حالا فک کن همینها میخوان بعد از توافق برای ملت رفاه و رونق اقتصادی بیارن.»
«امیدوارم تاثیر توافق هستهای رو توو زندگی و معیشت مردم ببینیم، نه تو اضافه شدن صفر به رقم اختلاسای مسولین.»
و این مقاله، در مورد روی دیگر سکهی توافق حرف میزند: آنجا که به خاطر محافظهکاری شدید طبقه بورژوا و علایق مشترک فرهنگیاش با ایدئولوژی غالب، «سیاستهای نئولیبرالیستی تنیده در استبداد شرقی» هرگز با نام واقعیشان اعمال نمیشوند.
اسم «خصوصیسازی» را میگذارند «طرح تحول اقتصادی» و «سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی»شان، دقیقاً و صراحتاً قرار است اصل ۴۴ قانون اساسیشان را نقض کند (فریادی که میرحسین موسوی سالها زد و همه خودمان را به نشنیدن زدیم.)
با همهی اینها اما، «عبور از این مرحله اجتنابناپذیر است و تردیدی نیست که باید از آن استقبال کرد. توافق اتمی اگرچه که دهها مرتبه بیشتر از دوران قبل از تحریمها، راه را برای هارترین شکل ادغام تمام و کمال ایران در چرخهی سرمایه جهانی هموار خواهد کرد، اما در عینحال میتواند انزوای دو چندان شدهی جامعه ایرانی در ارتباط با مناسبات سیاسی- فرهنگی بیرون از مرزهای ملی را تا حدی کاهش دهد و هستهی سخت و سترون شدهی روابط قدرت را تا حدی بشکافد.»
در روزهایی که تمامی عرصههای اطلاعرسانی توسط روزنامهنگاران دستراستی، فعالان وراج بخش خصوصی، کارمندان سیاسی حکومت و «کارشناسان»کارتلهای رسانهای مشکوک یا همان «فرهنگیکاران امنیتی» اشباع شده، روشنفکر و اکتویویست متعهد، نه تنها باید از شنیدن صداهای متفاوت استقبال کند، که «موظف است» بگردد و پیدایشان کند.
نوشابه امیری: نان و آزادی
توافق نامه هسته ای امضا شد.باشد که برای مردمان ایران نان و برای ایران عزیز ما، منشا آزادی و ابادی شود.
البرز زاهدی: ترانههای میهن تلخ
من هم در جشن شرکت خواهم کرد. با شلوارک و زیرپیراهنی راه می افتم وسط میدان انقلاب و از اولین دختری که موهایش را رهاکرده باشد بر شانه هایش فندک می گیرم تا با هم پارچه های سرکوب بدن را آتش بزنیم. بعد دست می اندازیم در دست فاتحان و با هم همانطور که کردی می رقصیم پول های تاراج شده ای که با آن می شد بیست هزار مدرسه ساخت را “شاباش” می کنیم و می اندازیم هوا. می رسیم به ازدحام زندان اوین که به استقبال فرزندان آفتاب آمده اند. در میان زندانیان یک نفر بغضش می ترکد و با لب های لرزان می گوید: “خاوران”. انبوه مردمان می رسند به زمین بی مزار کشتگان گمنام روزگاری که برگذشته است. مردگانمان را زنده خواهیم کرد و در میدان آزادی، با آن بلندگوی سبزی فروشی ساده اینقدر نام هم پیمانان محصور را می خوانیم که صدا تا کوچه اختر در آسمان این شهر زشت برقصد و غبار را بروبد از آسمان دزدیده تهران. شهر معلق می شود توی هوا و برج میلاد گورش را برای همیشه گم می کند از تمام حفره های کبره بسته روح هامان. قرص های افسردگی ریخته شده اند روی آسفالت ها و گردشان را باد گم می کند در روزهایی که رفت. تبعیدیان در صفوفی منظم سرودخوانان از بالای برج آزادی با چتر فرود می آیند و پا می گذارند روی خاک رویاهای ظلمت و کابوس های غربتشان. یک نفر ترانه را زیر لب زمزمه می کند و بعد شهر پر می شود از زمزمه ترانه های میهن تلخ.
ادامه ندهم. توافقتان خیلی مبارک باشد. زیاده عرضی نیست. عیشتان مدام و پیروزی به کام. ظریفتان پیروز، سردارتان هر روز. داروها کم کم بی تاثیر می شوند.
علی ثباتی: تعارف
تعارف را باید کنار گذاشت. واکنش منفی بخش عمدهای از نیروهای چپ به قضیهی مذاکرات هستهای و احتمال رفعتحریمهای اقتصادی در صورت حصول توافق بین ایران و کشورهای طرف مذاکره خیلی جدّی زنگ خطر را به صدا درآوردهست و هرکس سرسوزنی علقه و تعهدی به چپ دارد باید بداند که نفس ایدهی چپ امروز در ایران در خطرست، چراکه دیگر حیرتا و اسفا که دشوار بشود بین موضعگیری نیروهای چپ و بدترین و ارتجاعیترین نیروهای تندروی داخلی و افسارگسیختهترین چهرههای اوپوزیسیونِ جیرهخور وابستهبه نئوکانهای آمریکا فرق روشنی گذاشت.
این برخوردهای مناسبسازیشده برای مصرف داخلی بین حلقهها و محفلهای “رفقا” که سرتاپا نمایشی و ناشی از بیعملی و بیاثری محض است جز طلاق چپ و واقعیّت حکایت از چیز دیگری ندارد. این نیروها چپ را به انزوا و وانهادگی محض دارند میکشانند و با عدمدرک وضعیت خطیر تاریخی و واقعیات بدیهی سیاسی و اجتماعی امروز کشور اعتبار و آبروی چپ را در کلیتِ آن به مخاطره انداختهاند.
برای رستخیز و رستگاری و اعادهی حیثیت از چپ گویی دیگر راهی نیست جز مرزبندی نظری و عملی دقیق و سرسختانه با اینقبیل واکنشهای سلبیِ بیاساس و بهدور از واقعیت و اشاعهی نقد درونگفتمانی چپ. امروز برای چپ بودن نخست باید از وضعیت و مفهومِ چپ واسازی کرد وگرنه چیزی جز تکرار مکرر در مکررِ مشتی ادعای توخالیِ انتزاعی برای نمایش در ویترینهای مجازی و مصارفِ درونگروهی جمعی وازده چیزی به دست نمیماند. خطری که چپ را تهدید میکند خیلی ساده این است که آرزوها و اوهام عدهای بهجای تحلیل و راهکار به خورد ملت داده میشود و دود این اشتباه اسفبار تاریخی جز به چشم چپ نخواهد رفت.
بیانیهی سایت پروبلماتیکا دربارهی مذاکرات هستهای و نقد مغالطهآمیز منتشرشده در سایت اخبار روز بر این بیانیه مطلب را بهخوبی روشن میکند و از توضیح اضافه بینیاز.
محمد حیدری: توافق یا جمع بندی؟
ساعت ۱۱ روز ۲۳ تیر۹۴
بنگاه های سخن پراکنی و مغز شوئی داخلی و خارجی چنان حساب شده خبرهای مربوط به مذاکرات وین را پوشش می دهند که به مخاطبان چنین باورانده شده است تا ساعاتی دیگر متن توافق درخشان وین از سوی خانم موگرینی و آقای ظریف خوانده خواهد شد. این کار چنان با ظرافت انجام شده که دیدم حتی دو تن از روزنامه نویسان پیش کسوت و کاملا آگاه ، این رویداد را شادباش گفته اند.
فعلا فقط متنی را که برای یکی از این عزیران فرستاده ام در زیر می آورم و امیدوارم من اشتباه کرده باشم و این که خبرگزاری ها ، تلویزیون هائی مانند بی. بی. سی ، یورو نیوز و حتی سیمای وطنی به انتشار« متن جمع بندی مذاکرات » در لابه لای خبرهایشان اشاره می کنند ، ناشی از یک برنامه هماهنگ شده نباشد و به راستی طرفین به یک توافق به معنای واقعی رسیده باشند.اینک متنی را که برای آن همکار پیش کسوت فرستاده ام مطالعه فرمائید:
جناب…. عزیز : توافقی حاصل نشده که بابتش جشن گرفته شود. آن چه قرار است تا دو - سه ساعت دیگر بوسیله خانم موگرینی و آقای ظریف اعلام شود ، جمع بندی این مذاکرات طولانی و پر از ترفند است. این جمع بندی ۱۰۰ صفحه ای باید در سنای امریکا و مجلس ایران تصویب شود تا سپس وزرای خارجه دو کشور و نماینده اتحادیه اروپا و سایر آقابالاسر های ایران ( آژانس + ۵+۱) بر پای آن امضاء بگذارند. تاره خدا می داند در پس پشت این جمع بندی ۱۰۰ صفحه ای چه نکات محرمانه ای وجود دارد که بعدها از آن آگاه خواهیم شد.
نکته دیگر این که در خبرها دیدم سنای امریکا رسیدگی به این جمع بندی ( یا توافق ) را به شهریور موکول کرده است.
نادر فتورهچی: تکلیف
در کدام «مذاکرات» قرار است تکلیف ۱۰۰۰ میلیارد دلار دارایی سلب مالکیت شده عمومی و انتقال آن به «بخش خصوصی محترم» روشن شود؟
کدام هیات «سخت کوش» مذاکره کننده قرار است از «برو و بچههای اتاق» و «برادران قاچاقچی» بپرسد: ۹۰ هزار خودروی چند میلیاردی، ۵۰ بانک و موسسه مالی، ۲۰۰ پاساژ چند طبقه، هکتار هکتار کاخ و قصر و ویلا را در شرایط تحریم اقتصادی از کجا آورده اید؟
مذاکراتی که این سوالات در آن طرح نشود، مذاکره نیست؛ یک شوی تلویزیونی رسواست که در نهایت قرار است کارمندان تبلیغاتی دولتهای دستراستی و پرسنل فیسبوکی زبر و زرنگ اعتدال، به ضرب و زورِ کلاژ ژستها و لبخندها و دستدادنها و اخمها و نیشها، به همراه تهیه گزارش تصویری از «بیمها و امیدها»ی پتی بورژوآهای وسط شهری و تقابل سازی دروغین از ظریف-رسایی، یک «لحظه تاریخی کاذب» از دلاش دست و پا کنند
یگانه زاویه راستین برای تماشای این مضحکه خبری، نگاه دختر یونس عساکره است
نگاه به هسته سخت حقیقت، که جایی برای شامورتی بازی و «لوزان،لوزان»کردن مجریان هیستریک شبکههای خبری باقی نمیگذارد: سرد، بیاعتناء و بری از هر نوع شور و شوق نسبت به «محبت آقای شهردار» و آبنبات چوبیاش.
شهرام اقبالزاده: لیبرالیسم نیمبند
جمهوریخواهان محافظه کار سوار بر موج نارضایی بر لیبرالیسم نیم بند و نیمه جان اوباما چیره شدند!
در آستانه ی احتمال توافق مذاکرات ایران و غرب و بیش از همه آمریکا، پیروزی محافظه کاران پیام نا خوشایندی برای مردم ایران، خاور میانه و حتی جهان است و جهان بحران زده را بیش از پیش غرق بحران خواهد کرد. در واقع رای دهندگان نه از شوق دلبستگی و یا امید به جمهوریخواهان که از فرط نومیدی از سیاست های نه چندان روشن اوباما به آن ها رای دادند!
پرواز تا بینهایت: دو پایان
سمت راست: روزی که چرچیل پایان جنگ جهانی را اعلام کرد
سمت چپ: روزی که ظریف پایان مذاکره با قدرت های جهانی و سایه ذلت و تهدید بر سر ایران را اعلام کرد: