دوچشم زیبا

نویسنده

po_shirzad_abdollahi.jpg

دوچشم زیبا به من خیره شده اند ومرا به اعماق خود فرا می خوانند .دوچشم زیبا رهایم نمی کنند.ان سوی چشم ها قله ای است پوشیده ار برف . چشم ها به چشمه های زلال کوهساران راه دارند . چشم های سرشار از زندگی دخترکان فارس یاد غزالان رمنده دشت ارژن رادر دلم زنده می کند . چشم ها درون قابی شکسته و سوخته محصورند. چشم ها سخن می گویند ودر سکوت لب ها، پرسانند . تاوان زیبایی از دست رفته ما را چه کسی خواهد داد؟ این چشم ها قلب مرا به آتش کشیده اند.

24 دی ماه سالگرد اتش سوزی در مدرسه روستای سفیلان از توابع شهرستان لردگان در استان چهار محال بختیاری است. 2 سال پیش در چنین روزی بخاری چکه ای مدرسه اتش گرفت و13 کودک دبستانی در اتش سوختند. شاید عکس دسته جمعی دانش اموزان سفیلان که روز بعد از حادثه درصفحه اول روزنامه شرق چاپ شده بود را به یاد بیاورید. ده ها گزارش در مطبوعات نوشته شد . تلویزیون دولتی سنگ تمام گذاشت .نمایندگان مجلس ومسئولان بارها بر صفحه تلویزیون ظاهر شدند و از جوانب گوناگون مسئله را بررسی کردند ومثل هر حادثه مهم دیگری فراموش شد. روز یکشنبه 5 اذر امسال در پی خرابی سیستم گرمایش یکی از مدارس منطقه 5 تهران ونشت گاز 16 دانش اموز دچار سر درد وتهوع شدند. فرشیدی وزیر اموزش وپرورش بر اساس روش بداهه گویی رایج در میان مسئولان در جمع خبر نگاران جمله ای گفت که در حافظه خبر نگاران نقش بست: “اگر حادثه ای مثل مدرسه سفیلان رخ دهد برای پاسخگویی به افکار عمومی باید استعفا دهم”.

در تاریخ یکم دی ماه 85، نیازی رئیس سازمان بازرسی در جمع کارشناسان مسئول واحدهای ارزیابی و رسیدگی به شکایات اموزش وپرورش خبر اتش سوزی در دبستان روستای درودزن فارس را اعلام کرد. خبرنگاران محلی به تکاپو افتادند. کارشناس روابط عمومی سازمان اموزش وپرورش فارس به خبرنگار ایلنا گفت: “موضوع اتش سوزی مربوط به چند هفته پیش است واتفاق خاصی نیفتاده …” . رسانه های غیردولتی اموزش وپرورش را متهم به پنهانکاری کردند . اخرین پاسخ وزیر به خبرنگاران رابخوانید: “مقصودتان را از پنهانکاری متوجه نمی شوم. روزی که حادثه رخ داد، اموزش و پرورش بلافاصله گروه خود را به منطقه اعزام کرده وهمچنان معاجه دانش اموزان را ادامه می دهد در این زمینه از وزیر بهداشت هم کمک خواستیم.” مجروحان حادثه 8 دانش اموز کلاس دوم هستند 6 دختر ودو پسر. روز حادثه بچه ها دور چراغ علاءالدین حلقه زده بودند که با شیطنت یکی از بچه ها چراغ واژگون می شود و بار دیگر کودکان در اتش…عکس های کودکان روز هفتم دی ماه در سایت غیر دولتی “اموزش وپرورش ایران” منتشر شد . چشمان سیاه وزیبای دخترکان مرودشتی از میان چهره های مسخ شده به بیننده خیره شده اند . وتو می اندیشی که چه کسی تاوان زیبایی از دست رفته این دختران را خواهد داد؟

دی ماه 85 ماه اتش بود .بخاری روستای المنی از توابع نور اباد لرستان اتش گرفت ومرتضی داوری معلم فداکار بخاری را بغل کرد وبه حیاط مدرسه برد . بخاری منفجر شد وصورت معلم سوخت. اما 22 دانش آموز نجات یافتند . مشابه این حادثه چند روز پیش در روستای نصرت کلای بابلسر رخ داد . خبر اتش سوزی در یکی از مدارس روستایی سروستان فارس هم بدون ذکر جزئیات منتشر شد.وحالا خبرنگاران سمج هرجا که در حاشیه مراسم رسمی با وزیر روبه رو می شوند از او می پرسند که ایا بعد از این حوادث پی در پی استعفا می دهد؟ وزیر به جای پاسخ صریح متقابلا از خبرنگاران می پرسد: فکر می کنید با استعفای من مشکل حل می شود؟ لابد وزیر انتظار دارد خبرنگاران پاسخ دهند: نه حل نمی شود . استعفا که جای خود دارد . دریغ از یک عذرخواهی ساده وشفاهی. در ایران این کارها رسم نیست. وزیر نفت از دولت ترکیه به خاطر قطع گاز صادراتی عذرخواهی کرد. اما از مردم شهر ها وروستاهای استان کردستان که در دمای زیرصفر 5 روز گازشان قطع بود عذر خواهی نکرد.

فرشیدی درروز 17 دی در حاشیه مراسم تجلیل از بازنشستگان ستادی در پاسخ خبرنگار ایسنا که پرسید ایا قول می دهید این حوادث دیگر تکرار نشود؟ بالحنی طلبکارانه می گوید: “ما قولی در این زمینه ندادیم . مثل این است که واحد آتش نشانی قول دهد حادثه ای اتفاق نیفتد. درواقع طرح این موضوع معقول به نظر نمی رسد…” مقایسه واحد اتش نشانی که کارش اطفای حریق است با دستگاه اموزش و پرورش قیاسی نابجا است وظیفه آموزش وپرورش استاندارد کردن وسایل گرمایشی برای جلوگیری از وقوع حریق است در حالی که وظیفه اتش نشانی بعد از وقوع حریق اغاز می شود. به راستی اگر فرشیدی وسایر مسئولان که بچه هایشان در مدارس استانداردومجهز شمال شهر تهران درس می خوانند چنین سخنانی را از زبان مدیر مدرسه یا رئیس منطقه بشنوند چه واکنشی نشان می دهند؟ به ادامه سخنان وزیر در حاشیه مراسم تجلیل از با زنشستگان ستادی در روز 17 دی توجه کنید: “دوست ندارم این را بگویم . اما همه باید به کمک اموزش وپرورش بیایند زیرا در غیر این صورت حوادث ناگوار در مدارس تکرار خواهد شد.لذا در این زمینه هر انکس که می تواند باید کاری انجام دهد”. پس مسئولیت وزیر وتقسیم کار بین دستگاه ها کجا رفته است؟ وزیر در این گفتگو سعی می کند با بزرگنمایی مشکلات دست به فرافکنی وسلب مسئولیت از خود ودستگاه اداری اموزش وپرورش بزند واز نامه نگاری با وزرای کشور، نفت، نیرو وسازمان آتش نشانی وگفتگو با یکی از مدیران عامل بانک ها خبر می دهد .

فرشیدی در پاسخ به این سئوال که بالاخره چه زمانی بخاری چکه ای را از مدارس حذف می کنید؟ می گوید: “قریب به 150 هزار واحد اموزشی حتی در دورترین نقاط کشور وجود داشته وامکانات نیز محدود است تا حدی که برخی از مدارس با ابتدایی ترین وسیله چون والور وعلاءالدین گرم می شوند. خرید هر بخاری لیزری که مناسب ترین وسیله گرمایشی مدارس هستند 85 هزار تومان هزینه در بر دارد اما واقعا برای 670 هزار کلاس درس اعتباری وجود ندارد.” اما راه حل چیست؟ فرشیدی بار دیگر تکرار می کند: “هر کس می تواند کاری انجام دهد.” سخنان فرشیدی گویا است: “ما به تنهایی نمی توانیم. تعداد مدارس وکلاس ها زیاد است و بودجه ان سر به فلک می کشد”… نکته جالب این است که فرشیدی در همین مصاحبه مسئولانی که سخنان غیر کارشناسی وبه تعبیر او “حرف های داخل خیابانی” می زنند را مورد انتقاد قرار داده ومی گوید: “من خودم به عنوان وزیر جرات نمیکنم در یک مصاحبه عادی، نظراتم را بدون کارشناسی مطرح کنم”. آمار وارقام اعلام شده توسط فرشیدی در جای دیگری درست است. اما در مورد تجهیز مدارس به بخاری، گمراه کننده وغلط است. بخاری وسیله ای است که که روی ساختمان مدارس نصب می شود وبرابر آمار رسمی تعداد کل ساختمان های مدارس دولتی در ایران شامل روستایی وشهری جمعا 80 هزار واحد است . از امار تقریبی 150 هزار واحد اموزشی نزدیک 20 هزار واحد مدارس غیر انتفاعی هستند که تجهیز آنها به عهده موسسان غیر دولتی انهاست. 55هزار مدرسه هم به صورت دونوبتی اداره می شوند یعنی دو اموزشگاه نوبت صبح وبعد از ظهر در یک ساختمان .بنا بر این حتی با فرض اینکه همه مدارس کشور از بخاری چکه ای استفاده می کنند ودرهمه آنها باید بخاری لیزری نصب شود، آمار واقعی 80 هزار مدرسه است نه 150 هزار مدرسه! تعداد کل کلاس های درس هم 440 هزار است ونه 670 هزار . نکته دیگر این است که وزیر وانمود می کند که گویا همه مدارس وهمه کلاس ها نیاز به بخاری لیزری دارند، در حالی که بسیاری از مدارس نوساز دارای سیستم حرارت مرکزی (شوفاژ) هستند وعده بیشتری از مدارس از بخاری گازی استاندارد استفاده می کنند .

آتش سوزی های دو سال اخیر در مدارس چندپایه روستایی رخ داده اند. در روستاهای کوچک ودورافتاده که تعداد دانش اموزان کم است، کلاس ها بر اساس پایه تفکیک نمی شوند ودانش اموزان اول تا پنجم کنار هم در یک کلاس می نشینند. ومعلم به نوبت به انها درس می دهد.در همین مدارس معمولا از وسایلی مانند والور و علاءالدین و بخاری چکه ای و بدون حفاظ استفاده می شود.با تجهیز این مدارس به بخاری های استاندارد، 95 درصد مشکل اتش سوزی در مدارس حل می شود. بنا بر این باید در گام اول طرحی ضربتی برای تجهیز این مدارس به بخاری استاندارد تهیه و اجرا شود .از سخنان فرشیدی اینگونه استنباط می شود که گویا با اعتبارات آموزش وپرورش اجرای چنین طرحی امکان پذیر نیست و حتی صراحتا می گوید که برای اینکار اعتباری موجود نیست. به گمان من اقای فرشیدی در این زمینه نظر کارشناسان سازمان نوسازی را جویا نشده است وحتی با یک محاسبه ساده اعتبار مورد نیاز را به تقریب محاسبه نکرده است . برای کسانی که در حوزه مالی و بودجه کار حرفه ای نکرده اند ارقام بزرگ گیج کننده و فاقد معنا ومفهوم مشخصند. اما در این خصوص کار چندان مشکل نیست. حدود 50 هزار مدرسه روستایی در کشور وجود دارد. اماری از مدارس دونوبته روستاها وبخش ها موجود نیست .پس فرض رابر این می گذارم که این مدارس دارای 50 هزار ساختمان هستند . حدود یک سوم مدارس روستایی به صورت چند پایه اداره می شوند. به این ترتیب حداکثر 17 هزار مدرسه چند پایه ودر معرض خطر وجود دارد . متوسط کلاس درس در این مدارس را دو کلاس در هر مدرسه فرض می کنم. مدارس چند پایه نیاز به 34 هزار بخاری لیزری به قیمت هر دستگاه 85 هزار تومان دارند.این دو عدد را در هم ضرب می کنیم. باور کردنی نیست! تجهیز همه مدارس چند پایه نیاز به اعتباری کمتر از 3 میلیارد تومان دارد. برای درک اندازه واقعی این رقم کافی است که بدانیم اعتبار معاونت نوسازی وتجهیز مدارس در سال 85 بیش از 650 میلیارد تومان است و3 میلیارد تومان کمتر از نیم در صد این بودجه است. در سال جاری علاوه براین، مبلغی بیش از 600 میلیارد تومان از 4 میلیارد دلار مصوب مجلس برای نوسازی مدارس خطر افرین نیز در اختیار سازمان نوسازی قرار گرفته است . حتی اگر تصمیم بگیریم که تمام کلاسهای همه مدارس کشور را به بخاری لیزری مجهز کنیم، برای تجهیز 440 هزار کلاس نیاز به اعتباری کمتر از 38 میلیارد تومان داریم که تخصیص ان در قالب همین بودجه موجود امکانپذیر است.

پرسش این است آقای فرشیدی که ادعا می کند: جرات نمی کند بدون کارشناسی نظراتش را مطرح کند. به پشتوانه کدام کارشناسی اعتبارات اموزش وپرورش را برای حل مشکل بخاری های چکه ای کافی نمی داند و تکرار این حوادث را در اینده نوید می دهد! عباسپور رئیس کمیسیون آموزش مجلس در باره علت بروز این حوادث می گوید: “مشکل اموزش وپرورش در مورد حوادث مدارس، مدیریتی است ونه اعتباری.” واقعیت این است که مدیران آموزش وپرورش اشرافی به مسائل حوزه مدیریتی خود ندارند واز حل مشکلات ابتدایی این وزارتخانه عاجزند و داستان بخاری ها وفرافکنی انها تنها یک نمونه است. وزیری که در برابر یک مسئله ساده اظهار عجز می کند و همه را به کمک می طلبد روز 6 دی ماه در جمع مردم تربت حیدریه گفت: “دولت نهم علاوه بر دنیا به فکر آخرت مردم نیز می باشد.” با خود فکر می کنم این حرف های آرمان گرایانه شاید فقط سرپوشی است بر ناتوانی های عظیم در حوزه مستقیم مسئولیت های مدیریتی… چشمان سیاه ومعصوم دخترکان فارس در قابی لهیده ومسخ شده مرا رها نمی کند.