نباید برآتش عراق نفت ریخت

کاوه قریشی
کاوه قریشی

» حملات داعش در گفتگو با تحلیل‌گران

از جانب داعش ـ‌ دولت اسلامی شام و عراق ـ که بعد از سوریه عراق را درگیر نا آرامی و بحرانی کم سابقه کرده، چه خطراتی می‌تواند متوجه ایران باشد؟ ریشه‌های ظهور و رشد این گروه مسلح افراطی را باید در کجا جست؟ آیا، داعش و تحولات عراق، این کشور را به نقطه پایان و تلاشیِ محتوم رسانده؟

 عبدالله مهتدی، دبیر کل حزب کومله ایران، قادر وریا، از اعضای دفترسیاسی حزب دمکرات کردستان که تحولات عراق را از اقلیم کردستان دنبال می‌کنند، به همراه صلاح‌الدین خدیو، تحلیلگر مسائل کردستان در مهاباد به این سئوالات روز پاسخ گفته‌اند.

پیکارجویان دولت اسلامی عراق و شام (داعش) از هفته گذشته کنترل شهرهای پراهمیتی مانند موصل و تکریت در عراق را به صورت کامل در اختیارگرفته‌اند.

در تازه‌ترین تحولات مربوط به بحران عراق، گزارش شده که بخش‌هایی از شهر تلعفر، در شمال غربی این کشور و نزدیکی مرز سوریه، به دنبال درگیری‌های سنگین پیکارجویان با نیروهای دولتی به دست داعش افتاده است.

حوادث اخیر عراق با واکنش‌ گسترده کشورهای مختلف جهان روبرو شده، و در این میان ایران و آمریکا به عنوان دو بازیگر اصلی صحنه سیاست این کشور، بیش از همه به کانون توجه رسانه ها تبدیل شده‌اند.

در همین راستا هفته گذشته تعدادی از رسانه‌های جهانی گزارش کردند که شماری از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی راهی عراق شده اند تا به دولت مالکی در سرکوب حملات این گروه اسلام گرا یاری برسانند؛ گزارش‌هایی که ایران تا این لحظه آنها را تکذیب کرده است.

عراق یک کشور نوظهور در منطقه است که حدود یک قرن از تاسیس آن گذشته، با این حال بیش از دیگر کشورهای منطقه درگیر منازعات نظامی و سیاسی بوده و هر چند دهه یک بار بر اثر عواملی مانند کودتا، حمله خارجی یا تحولات داخلی، نظام سیاسی آن دستخوش تغییرات بنیانی شده است.

بی‌ثباتی در عراق که به ویژه بعد از فروپاشی نظام صدام حسین در سال ۲۰۰۳ اوج گرفت، باعث شد که پای کشورهای منطقه نیز به معادلات سیاسی این کشور باز شود و هر یک از آنها بر اساس منافع خود در این کشور جنگ زده به زور آزمایی بپردازند.

 

داعش؛ محصول کدام سیاست ها؟

با این حال واپسین تغییر و تحول این کشور، یعنی حمله گروه مسلح داعش و پیشروی نسبی این گروه محصول چه شرایطی است؟

عبدالله مهتدی، دبیر کل حزب کومله کردستان ایران معتقد است اگر تاریخ نزدیک این کشور، یعنی پس از سقوط دولت صدام حسین مبنی قرار داده شود، عامل اصلی وضعیت فعلی عراق و رشد و ظهور گروه‌هایی مانند داعش، “کنار گذاشتن عرب‌های سنی از روند سیاسی این کشور است.”

او می‌گوید: “در دوره متاخر،‌ آقای مالکی و حکومت او به هیچ‌وجه موفق نشدند که عرب‌های اهل‌سنت را به مشارکت در زندگی سیاسی عراق جذب کنند. آقای مالکی سیاستی پوپولیستی برای جذب آرای شیعیان در پیش گرفت و به طور کلی تا حد زیادی دست رد به سینه سنی‌ها زد. بعدها هم در سا‌‌‌ل‌ها و به ویژه سال گذشته، میانه‌اش را با کردها به هم زد و از این جهت اصطکا‌ک‌های زیادی بین اقلیم کردستان و دولت بغداد به وجود آمد.”

عبدالله مهتدی همچنین بر این باور است که خودداری دولت مالکی از سهیم کردن عرب‌های سنی مذهب این کشور در قدرت و در عین حال ناتوانی از دادن پاسخی درست به دو مساله مهم این کشور، یعنی”امنیت و توسعه” در سال‌های گذشته، از جمله اصلی‌ترین عوامل بحران فعلی عراق است.

عراق به تازگی انتخابات مجلس و استانداری‌ها را از سر گذرانده است اما تلاش‌ها برای توافق در مورد تشکیل کابینه تقریبا با شکست مواجه شد و پیش از حمله داعش اختلافات سه گروه اصلی این کشور، شیعه، کرد و سنی به اوج رسید.

قادر وریا، عضو دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان نیز در این میان، بیش از همه عوامل، نادیده‌انگاری سهم اقلیت سنی این کشور از سوی دولت مالکی و دولت‌های پیش از او در عراق جدید را، عامل بروز بحران‌هایی مانند داعش می‌داند.

او می‌گویدکه سنی‌های عراق بعد از سقوط صدام حسین، همواره از سهم خود در اداره کشور ناراضی بوده‌اند، اما حکومت مرکزی این کشور که اکنون شیعیان در آن دست بالا دارند، نه تنها در راستای کاستن از این نارضایتی‌ها گامی برنداشته بلکه برعکس، عملا آنها را به حاشیه رانده است.

این عضو رهبری حزب دمکرات بر این باور است که گروه داعش با سوار شدن بر زمینه نارضایتی سنی‌های عراق توانست به سرعت در این کشور رشد کند. او البته ضعف ارتش عراق در تحولات اخیر را هم دلیل دیگری برای رشد گروه “دولت اسلامی شام و عراق” می‌داند.

با این حال به گفته تحلیل‌گرانی از ایران مانند صلاح‌الدین خدیو که از مهاباد اتفاقات را دنبال کرده “بحران فعلی عراق، در درجه اول بحرانی سیاسی است”. او می‌گوید: “فروپاشی قدرت مطلقه رژیم سابق بدلیل نبود زیر ساخت‌های لازم از قبیل جامعه مدنی ، لیبرالیسم سیاسی و اقتصاد بازار، نه تنها دمکراسی واقعی به دنبال نیاورد، بلکه دمکراسی انتخاباتی و نظام چند حزبی عملا به فرقه‌گرایی قومی و بخصوص مذهبی انجامیده است.”

آقای خدیو “انحصارطلبی شیعیان” را که به گفته او “دهه‌های متمادی در دوران مدرن و سده‌های قبل، از جمله در دوران عثمانی، در حاشیه قدرت و روندهای سیاسی قرار داشته‌اند و نیز تلخکامی عرب‌های سنی از احساس از عرش به فرش آمدن” را هم از جمله دیگر عوامل بحران فعلی عراق می‌داند واضافه بر آن می‌گوید: “در این میان نیز نباید از رقابت کشورهای همسایه و به ویژه قدرت‌های منطقه‌ای مانند ایران و عربستان و نقش آفرینی ترکیه و قطر واردن غافل شد.”

به گفته این تحلیلگر سیاسی “برآمدن پدیده داعش، از سویی محصول ناکامی سنی‌های عراق در روند سیاسی و به ویژه انتخابات اخیر است که برخلاف باور اکثر تحلیل‌گران به تحکیم قدرت نوری مالکی انجامید و از سوی دیگر پرده‌ای دیگر از رقابت ایران و عربستان در خاورمیانه است. می‌توان تصور کرد که عربستان هراسان از قدرت گیری هلال شیعی در آرزوی نوعی حکومت سنی در بغداد، مشابه دوران دهه ۹۰ میلادی صدام حسین است که در اثر جنگ و تحریم ضعیف شده و خطری برای همسایگان نبود.”

 

جمهوری اسلامی و داعش؛ تهدیدی دو سویه

همزمان با اتفاقات عراق و حضور نظامی در داعش در برخی شهرهای مرزی مانند جلولاء و سعیدیه در ۵۰ کیلومتری ایران، طیفی از ناظران سیاسی نسبت به خطرات داعش برای ایران ابراز نگرانی کردند.

جمهوری اسلامی در سالهای گذشته همواره به دلیل حمایت از گروه‌های شیعی عراق، متهم به دخالت در امور این کشور شده؛امری که باعث نگرانی برخی دیگر از ناظران سیاسی نسبت به احتمال گسترش بحران عراق به ایران شده است.

 عبدالله مهتدی در این ارتباط می گوید: “ایران یکی از عواملی است که نفت بر این آتش ریخت. تشدید جدال شیعه و سنی در خاورمیانه،مبارزه ای بسیار مخرب و یک جدال بسیار زیان‌بار برای تمام منطقه خاورمیانه از جمله ایران است.اینک از طرفی جمهوری اسلامی با تکیه روی شیعه‌گری افراطی در راستای بی‌ثبات کردن کشورهای عربی کوشیده و در طرف دیگر،سنی‌های افراطی مقابل شیعیان و ایران صف کشیده‌اند.”

دبیر کل حزب کومله کردستان ایران می افزاید: “جمهوری اسلامی در تشدید این وضعیت موثر بوده و در واقع اکنون به عبارتی، کشته خودش را درو می‌کند. طبیعی است که حمایت یک جانبه از عراق و مالکی و فشار بر مالکی که به هیچ‌عنوان با عرب‌های سنی سازش نکند چنین نتیجه‌ای بدهد. امروز جمهوری اسلامی خوشحال نخواهد شد که سنی‌های افراط‌گرا در بخشی از عراق قدرت را به دست بگیرند یا دولت بغداد را تعضیف کنند.”

با این همه آقای مهتدی نتیجه می‌گیرد که نمی‌توان گفت داعش خطری جدی علیه ایران است اما به گفته او “ممکن است جمهوری اسلامی خطر داعش را بهانه دخالت در عراق کند؛ دخالتی که نه سازنده و نه بالمال به نفع ایران خواهد بود. چون دخالت در عراق به شدت مورد مخالفت بخش‌های زیادی از جامعه عراق قرار خواهد گرفت و ایران نهایتا از آن سودمند نخواهد بود.”

قادر وریا، از اعضای رهبری حزب دمکرات کردستان و از مسئولان رسانه‌ای این حزب هم معتقدست که جمهوری اسلامی در مشکلات و اختلافات عراق نه تنها بی‌طرف نبوده، بلکه با همه توان از شیعیان نزدیک به خود حمایت کرده و بر این اساس جمهوری اسلامی در هر شرایط بخش مهمی از تنش مذهبی سیاسی عراق و منطقه است.

او می‌گوید در حال حاضر با توجه تحولات اخیر “می‌توان رژیم جمهوری اسلامی و داعش را به عنوان خطر برای یکدیگر تلقی کرد و در این میان بعید نیست که دود سیاست جمهوری اسلامی به چشم مردم ایران نیز برود.”

به گفته اوهر “چه تنش‌های خاورمیانه رنگ و لعاب دینی و مذهبی‌تری به خود گیرد می‌تواند عاملی برای تحریک پیروان ادیان و مذاهب مختلف در کشورهای منطقه و از جمله ایرانِ چند ملیتی و چند مذهبی شود.”

صلاح الدین خدیو هم برخی تحرکات اخیر داعش از جمله در استان سنی‌نشین دیاله را که در مرز ایران واقع شده، خطری برای امنیت ملی ایران می‌داند.

او توضیح می‌دهد: “قبلا قرارگاه اشرف مجاهدین در همین استان قرار داشت و سران این فرقه به هر قیمتی و از هر راهی مایل هستند حضور جمعی و تشکیلاتی خود را در این کشور حفظ نمایند. هرچند تحقق این خواسته امری دور از ذهن است ولی نمی‌توان از عواقب صدور افراط گرایی و فرقه‌گرایی سنی به خارج از مرزهای عراق و تشکیل گروههایی چون جیش العدل در صورت باقی ماندن داعش در موقعیت کنونی غفلت کرد.”

 این تحلیل گر مسائل سیاسی، یادآوری می‌کند که “ایران در فاصله سالهای ۱۹۹۵/ ۲۰۰۰ در مرزهای شرقی خود تجربه تلخی از این نوع با حکومت طالبان در کابل داشت. اهمیت حذف این تهدید برای ایران تا جایی بود که حاضر شد در حمله آمریکا به افغانستان به صورت مستقیم و غیر مستقیم به همکاری با واشنگتن بپردازد.”

 

عراق،‌ وفاق یا تجزیه؟

در روزهای گذشته همزمان با گسترش تصرفات داعش در عراق، برخی از ناظران از احتمال تجزیه عراق خبر داده‌اند. آنها می‌گویند که بحران عراق به نقطه غیر قابل بازگشتی رسیده و تلاشی، سرنوشت محتوم این کشور خواهد بود. در برابر برخی دیگر می‌گویند در صورت بازنگری اساسی در اوضاع این کشور و بازگشت به قانون اساسی، ممکن است همبستگی و وفاق در عراق حاکم شود.

در این میان صلاح‌الدین خدیو، تحلیل‌گر سیاسی معتقدست: “عراق به لحاظ ذهنی کاملا تجزیه شده است. سخن گفتن از هویت ملی عراقی در برابر خرده هویت های رقیب شیعه وسنی و کرد که از هویت رسمی بسی بیشتر فربه شده اند امروز چندان واقع بینانه نیست.ارتش عراق هم مانند هویت عراقی تجزیه و متلاشی شده است.”

به گفته این تحلیل‌گر که از ایران رویدادهای عراق را دنبال می‌کند “توقف داعش در راه بغداد و پیشروی آسان آنان در استانهای سنی‌نشین بیانگر همین تجزیه و تلاشی است. بسیاری از سیاستمداران عراقی از گروه‌های مختلف به این واقعیت پی برده‌اند ولی هراس از درگیر‌‌‌ی‌های پایان‌ناپذیر بر سر مناطق دارای تنوع قومی مانند کرکوک و بغداد و یا شهرهای دارای اماکن مذهبی شیعه ولی با جمعیت سنی مانند سامرا و شیوه تقسیم ثروت های طبیعی و نیز بیم از واکنش منفی کشورهای تاثیر گذار مانند آمریکا تاکنون مانع شده که این روند را به سرانجام برسانند.”

در مقابل این دیدگاه، عبدالله مهتدی بر این باور است که هنوز نمی‌توان از تلاشیِ حتمی عراق سخن گفت: “تصور من این است که امکان مقابله با داعش هنوز وجود دارد. همه چیز بستگی به این دارد که دولت مرکزی عراق چه سیاستی در پیش‌ خواهدگرفت. اگر یک حکومت ائتلافی ملی با سیاست درست در عراق بر سرکار بیاد، به نظر من مساله داعش یا به صورت کلی‌تر مساله عرب‌های ناراضی غیرقابل حل نیست. لذا هنوززود است که از تجزیه یا تلاشی کامل عراق به عنوان یک کشور صحبت کنیم، اما قدر مسلم این است که سیاست‌های تاکنونی دولت بغداد و دخالت‌های خارجی، از ایران گرفته تا کشورهای عربی، جملگی عراق را به آستانه تلاشی رسانده است.”

دبیر کل حزب کومله البته توضیح می‌دهد که نیروی انسانی و توان نظامی داعش در مقابله با ارتش عراق و “سلاح‌های پیشرفته‌ای که از آمریکا گرفته‌اند” ناچیز است و”اگر سیاست درست وجود داشت هیچ وقت کار این گروه به اینجا نمی‌رسید. اکنون هم داعش نیرویی نیست که بتواند عراق یا حتی بخش سنی‌نشین آن را اداره کند. در کنار داعش اما بقایای حزب بعث با هزاران طرفدار، نقشبندی‌ها و گروه های افراطی سنی هم وجود دارند که باید مورد توجه قرار گیرند.”

از منظری دیگر قادر وریا، عضو رهبری حزب دمکرات می‌گوید صدام پیش از اشغال کویت و جنگ خلیج، با زور اسلحه و سرکوب، تمامیت عراق را حفظ کرده بود و پس از سقوط بعث نیز قرار بود قانون اساسی مشارکت همه گروه‌های عراقی را در قدرت تضمین کند. گرچه این اتفاق نیفتاده اما بازگشت عراق به وضعیت قبل از ۲۰۰۳ و ایجاد یک حکومت مرکزی قدرتمند که با سرکوب و خشونت کشور را اداره کند امکان پذیر نیست.”

او می‌ افزاید: “اگر محتوای قانون و سیستم فدرالیسم در نظر گرفته نشود، عراق کنونی با توجه به شکاف‌ها و بی‌اعتمادی میان سه گروه اصلی کرد، سنی و شیعه، تا حدود زیادی مستعد تجزیه است. به ویژه که هر یک از گروه‌های عراقی، مجموعه عوامل داخلی و خارجی را در اختیار دارند که در صورت جدایی، می‌توانند به آن توسل جویند. در هر حال تجربه این چند سال بعد از حکمرانی یکی از این سه گروه بر دیگران و عمیق‌تر شدن مشکلات اقلیم کردستان و حکومت مرکزی و این حکومت با سنی‌ها، بقای عراق به صورتی یکپارچه را دشوار کرده است.”

 

 

بحران عراق و احزاب کرد

اتفاقات عراق اما از منظر دیگری هم حائز اهمیت است. احزاب سیاسی کرد مخالف جمهوری اسلامی از سالها پیش با خروج از ایران مقرهای سیاسی ـ نظامی خود را به کردستان عراق منتقل کرده‌اند و در حال حاضر نیز در مناطقی از این اقلیم حضور دارند.

مواضع آنها در قبال تحولات فعلی عراق به چه صورت است؟

عبدالله مهتدی به عنوان دبیر کل حزب کومله کردستان ایران، از جمله این احزاب ، می‌گوید حزب آنها با هر گونه افراطی‌گری و خشونت‌گرایی، چه در عراق و چه در منطقه مخالف است: “ما سیاست‌های فعلی دولت مالکی و سیاست‌هایی را که متضمن عدم مشارکت بخش عمده‌ای از جامعه عراق یعنی عرب‌های سنی است،زیانبار می‌دانیم. ادامه این سیاست‌ها بوده که چنین وضعیتی را بر عراق تحمیل کرده است. تا آنجا هم که به اقلیم کردستان بر می‌گردد ما از دستاوردهای اقلیم کردستان و از تلاش‌های مردم کردستان برای دفاع از خودشان در مقابل این نوع تعرضات حمایت می‌کنیم و با دخالت ایران در منطقه از جمله در عراق مخالفیم و آن را محکوم می کنیم. این دخالت‌ها نه در دوره‌های گذشته سازنده بوده و نه در دوره کنونی سازنده خواهد بود.”

در همین راستا قادر وریا، عضو دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان می گوید: “حزب دمکرات کردستان،استقبال مردم و حکومت اقلیم کردستان از آوارگان جنگ و ناآرامی‌های چند روز گذشتە و گشودن آغوش بروی آنها و همچنین اعزام نیروهای امنیتی و پیشــمرگە بمنظور حراست از ساکنان مناطق کردی خارج ازاقلیم کردستان و دفاع از جان و مال تنوعات گوناگون مناطق مزبوررا، موضعی مسئولانە و ملی‌ ارزیابی کرده‌ است.”

او همچنین می‌گوید که حزب اش “ضمن اعلام حمایت از این موضع، بر لزوم اتحاد هر چە بیشتر مردم کردستان و همصدایی کلیە نیروهای سیاسی در شرایط فعلی، تأکید می‌ورزدو در عین حال یکبار دیگر تکرار کرده‌ کە حزب دمکرات کردستان و مبارزان خلق کرد در کردستان ایران، حمایت و حراست از دستاوردهای ملی خلق کرد در این بخش از کردستان را وظیفە خود می‌دانند.”

اقلیم کردستان عراق طی هفته گذشته که عراق درگیر بحرانی سیاسی ـ نظامی شده، نسبت به دیگر مناطق عراق آرام‌تر بوده و تصرفات داعش تاثیر چندانی در امنیت و آرامش این منطقه نداشته است.