مرداد ماه ۱۳۸۸ ایران درگیر تنشی بزرگ بود و اعتراضهای مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری و سرکوب معترضان از سوی حکومت ابعاد بینالمللی پیدا کرده بود. در این شرایط محمود احمدینژاد تابوشکنی بزرگی کرد و در لیست وزرای پیشنهادی خود به مجلس نام سه زن را گنجاند. اصولگرایان از این حرکت بسیار آشفته شدند و خبر رسید که «علما» و چهرههای مذهبی هم بسیار ناراضی و نگرانند اما شرایط به گونهای بود که نمیتوانستند و نمیخواستند احمدینژاد را چندان از خود بیازارند. پس با وجود همه مخالفتها و تلاش برای انصراف وزاری پیشنهادی زن٬ در نهایت اولین زن وزیر جمهوری اسلامی رای اعتماد گرفت که تا امروز آخرین هم هست. تعداد وزرای زن در حکومت پهلوی هم روی عدد ۲ ثابت ماند تا سهم زنان در کابینههای مختلف تاریخ ایران حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد. زنان ایران امکان کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری را هم ندارند و نقش بانوی اول(همسر رییسجمهوری) هم برخلاف بسیاری از کشورهای دنیا در ایران عملا بیمعنی است و اطلاعات و تصاویر بسیار محدودی از همسران روسایجمهوری ادوار مختلف در دست است. در این بین زهرا رهنورد تنها شخصیت سیاسی زن است که همپای همسرش در انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن ایفای نقش کرد و تاثیرگذاری او با میشله اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مقایسه شد. او اکنون در حصر به سر میبرد و شاید بتوان او را محبوبترین زن سیاست ایران نامید. در کنار او میتوان از فرح پهلوی هم نام برد که به عنوان ملکه نظام سابق نقش و سعی زیادی در تجدد و ارتقای فرهنگی ایران داشت و اکنون در میان سلطنتدوستان و برخی سیاسیون و اهالی فرهنگ محبوب و خوشنام است.
اولین و آخرین وزیر زن جمهوری اسلامی
مرضیه وحید دستجردی که متخصص زنان و زایمان است و سابقه دو دوره نمایندگی مجلس و پستهای مدیریتی متعددی در حوزه درمان دارد، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ عضو ستاد انتخاباتی لاریجانی شد و در انتخابات سال ۸۸ هم محسن رضایی را ترجیح میداد اما وقتی قرار شد احمدینژاد وزیر زن به مجلس معرفی کند، سراغ او رفت. خود او در مورد حضور در کابینه چنین روایت کرده است: “من برای جلسهای به دفتر ریاست جمهوری دعوت شدم. خودم فکر میکردم احتمالا باید جلسهای باشد درخصوص مسائل سلامت زنان کشور. برای اولین بار که به چنین جلسهٔ دعوت میشدم. اصلا فکر نمیکردم که بحث وزارت من باشد. وقتی که رفتم چنین پیشنهادی مطرح شد و در وهله اول هم نپذیرفتم، چون مسوولیت وزارت بهداشت کار بشدت سنگین و سختی است. همه مردم با این وزارتخانه در ارتباط هستند و شما باید مسوولیت ۷۳ میلیون نفر از جمعیت کشور را بپذیرید. قرار شد که بیشتر فکر کنم و خب من هم جوانب کار را سنجیدم و با خیلیها مشورت کردم و بالاخره پذیرفتم. اول با همسرم و فرزندانم مشورت کردم. بعد با برادرها، خواهرم و دوستان. با خودم فکر کردم حالا که مردی پیدا شده تا چنین مسوولیتی را بعد از ۳۰ سال از انقلاب به عهده زنی قرار دهد، اینکه بخواهم شانه خالی کنم و آسایش و آرامش خودم را بر این مسوولیت ارجح بدانم، شاید اجحافی باشد به زنان کشورم.”
در کنار او فاطمه آجرلو برای وزارت رفاه و سوسن کشاورز برای وزارت اموزش و پرورش به مجلس معرفی شدند. آجرلو نماینده کرج در مجلس هفتم و هشتم بود اما نتوانست رای اعتماد همکارانش را کسب کند. کشاورز هم رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی و چهرهای کمتر شناخته شده بود که او هم از راهیابی به کابینه بازماند. در آن زمان گفته میشد که اگر مجلس به وزرای زن رای اعتماد ندهد٬ احمدینژاد به عنوان جایگزین باز هم وزیر زن معرفی خواهد کرد. اما در نهایت رایزنیهای پشت پرده برای راضی نگه داشتن “علما”ی ناراضی و احمدینژاد سرکش و مغرور به انتخاب یک وزیر منجر شد. وزیری که گفته میشد به دلیل نزدیکی با خانواده لاریجانی توانسته رای بگیرد. بعدها وقتی احمدینژاد با اصولگرایان زاویه پیدا کرد٬ همین مساله باعث عزل دستجردی شد و دولتیان به صراحت اعلام کردند وزارت بهداشت در اختیار باقر لاریجانی٬ قائم مقام وزیر و برادر کوچک علی و صادق لاریجانی قرار گرفته است.
سرنوشت دو وزیر زن دیگر تاریخ ایران هم یکی اعدام و دیگری مهاجرت بوده است. فرخرو پارسا
اولین وزیر زن ایران سالها پس از خداحافظی با وزارت آموزش و پرورش قربانی انقلابیون شد و او را به چوبه دار سپردند. این معلم یگانه در سال ۱۳۳۹ اولین مدیر کل زن ایران هم شد و پس از طی مدارج مدیریتی و نمایندگی مجلس در سال ۱۳۴۷ به عنوان وزیر فرهنگ انتخاب شد. او تا سال ۱۳۵۳ در این سمت ماند و روایتی وجود دارد که پایان وزارت او را به نارضایتی ساواک از خانم وزیر به دلیل مقاومت در برابر بازداشت معلمان نسبت میدهد. پس از انقلاب ۵۷ اتهامات بسیاری به او نسبت دادند که از رابطه نامشروع تا اشاعه فساد و فحشا در فرهنگ را دربرمیگرفت و در نهایت به عنوان “مفسد فیالارض” شناخته و به اعدام محکوم شد. پادرمیانی بنیصدر برای کسب یک درجه تخفیف و صدور حکم حبس ابد هم نتیجهای نداشت.
مهناز افخمی هم با سابقهای طولانی در زمینه حقوق زنان در سال ۱۳۵۵ به سمت تازه تاسیس “وزیر مشاور در امور زنان” انتخاب شد. او که تحصیلکرده اروپا بود پس از انقلاب ۵۷ به آمریکا مهاجرت کرد و از خشم کور انقلابیون دور شد.
بانوی اول گوشهگیر و کابینه مردانه روحانی
صاحبه عربی به لحاظ عرفی سیاسی اکنون بانوی اول ایران است. اما او تا پیش از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری گمنامی را ترجیح میداد و با وجود نگاه ویژه ستاد انتخاباتی همسرش به کسب رای زنان به هیچ درخواست مصاحبهای پاسخ مثبت نداد. او مانند همسران ولایتی و جلیلی پاسخ صدا و سیما را برای معرفی خانواده کاندیداهای ریاست جمهوری رد کرد. پس از ریاست جمهوری روحانی نام او به دلیل انتشار اخباری در رسانههای اصولگرا بر سر زبانها افتاد که او را به برگزاری یک میهمانی زنانه و اشرافی در کاخ سعدآباد متهم می کردند. او در چند برنامه هم به همراه حسن روحانی حضور پیدا کرده است.
حسن روحانی هم با وجود وعدههای مساعد بسیار در مورد حقوق زنان ترجیح داد از هیچ وزیر زنی در کابینه استفاده نکند و مورد انتقاد بسیاری از فعالان حقوق زنان قرار گرفت. او در نهایت دو معاونت خود را به زنان بخشید تا اگرچه هیچ زنی روی صندلی وزارت نمینشیند اما کابینه کاملا مردانه نباشد.