”بزنگاه” تفاوت چندانی با آثارقبلی اوندارد، عطاران با همان سبک وشیوه آثار قبلی اش به این مجموعه نگاه کرده است، نگاهی که به نظرمی رسد چندان به مذاق مخاطب خوش نیامده ودرچرخه تکراراسیرشده است.
نگاهی برسریال “بزنگاه”
توقف در نقطه صفر
محصول : گروه اجتماعی شبکه سوم سیما
روزهای پخش : هرروزبجزجمعه ها
روزهای تکرار: هرروزبجزجمعه ها
ساعت پخش : 19:55
ساعت تکرار: 16:00
مخاطب : عام
قالب : داستانی
نویسنده : سروش صحت، ایمان صفایی، کارگردان : رضا عطاران، تهیه کننده : ایرج محمدی، مهران مهام، طراح صحنه ولباس : فرهاد عزیزی فر، طراح نور: جمال شمس، تدوین : خشایار موحدیان، مدیرتصویربرداری : مرتضی نجفی، مرتضی بدرلو، موسیقی : حمید رضا صدری، طراح گریم : مهری شیرازی، تیتراژ: امیرولی خانی.
بازیگران : حمید لولایی “ صابر”. رضا عطاران “ نادر”. مرجانه گلچین “ بهجت”. غلامرضا نیکخواه “ توفیق ”. سوسن پرور” فریده “. محمود بهرامی ” کمال “. علی صادقی. عطیه معصومی ” فرزانه “. بهشاد شریفیان. هیلدا رنجبران. هنگامه حمید زاده. نیکی نصیریان.
خلاصه داستان :
بزرگ خاندان خانواده افروز از دنیا می رود، پس از این اتفاق نادر که پسر او که معتاد است و از خانه اخراج شده، برای گرفتن ارث ومیراث به خانه بازمی گردد. درگیری و کشمکش میان نادر و صابر “برادربزرگترش ” بالا می گیرد واین درگیری منجربه…
قصه با مرگ پدرخانواده آغازمی شود. داستان ازنقطه ای گسترش می یابد که خانواده دچارمصیبت ازدست دادن پدرشان شده است. شخصیتها به خوبی درنماهای آغازین معرفی می شوند، ازویژگی های بارزی که صحت درنوشته هایش ازآن استفاده می کند، پرداختن به ویژگی - های جزئی شخصیت ها است. به عنوان مثال : وقتی درنمای آغازین اثرما با فریده مواجه می شویم اودرحال مکالمه تلفنی بی اهمیتی است، اودرموقعیتی درحال مکالمه است که کاملا با رویداد اصلی قصه درتضاد است. تصویرمنطقی این صحنه باید با همسو شدن فریده با جمعیت عزادارطراحی می شد، اما صحت با شکستن چنین ذهنیتی وایجاد چنین تضادی فضایی کمیک را بوجود می آورد. تضادی که ویژگی وخصلت یک شخصیت را “ فریده ” برای مخاطب نمایان می سازد. صحت درارتباط با دیگرشخصیتهای قصه هم دست به چنین تمهیدی می زند، اودرواقع برای هرشخصیتی، یک ویژگی ویک خصلت را انتخاب وطراحی کرده است تا هرکدام ازآنها برای مخاطب تضاد وتازگی داشته باشند. توفیق که داماد خانواده است، درظاهرعزاداراست وحتی دردیالوگ هایش، کلامی ازطمع وحرص به مال واموال پدرزن خود نشان نمی دهد، اما رفتارهایش کاملا با کلام وگفتارش متضاد است. اکثرقریب به اتفاق شخصیتها دراین مجموعه چنین رفتارمی کنند. این تمهید یکی ازشاخصه های اصلی کمدی موقعیت است که صحت به خوبی ازآن استفاده کرده است. اما دربخش کارگردانی عطاران به تجربه جدیدی دست نمی زند وتمهید خلاقانه ای برای به تصویرکشیدن داستانش ارائه نمی دهد. دکوپاژعطاران، خطی، ساده ودارای ریتم کندی ست. اوبه حرکت ها ومیزانسن هایی دراین کاراکتفا کرده که برای مخاطب آشنا هستند.
درواقع اوبخشی ازفضاسازی اثررابه کشمکش ودرگیری فیزیکی میان شخصیتها سپرده است، تکنیکی که دردواثرگذشته اوبه دفعات به چشم خورده است. نکته دیگر، حضورخود عطاران دراکثرصحنه ها درمقابل دوربین است. تاکیدی اودراین مجموعه وداستان برروی خود گذاشته است، بیش ازآنکه باعث جذابیت اثرشود، باعث کسالت ویکنواخت شدن مجموعه می شود. ریتم گسترش رویدادها واتفاقات دربخش اول قصه مناسب وجذاب است، اما درادامه عطاران وگروه اجرایی برعناصری تاکید می کنند که جزتکرارچیزی برای مخاطب به همراه ندارد. طراحی لباس مجموعه به خوبی صورت گرفته است. لباسها بخشی ازطبقه اجتماعی وویژگی شخصیتها را انتقال می دهند. نکته دیگردرارتباط با مجموعه تیتراژمتفاوت وخلاقانه آن نسبت به دیگرمجموعه - هاست. ولی خانی بجای استفاده ازموسیقی برای تیتراژ، ازافکت ها وصداهایی درطبیعت استفاده کرده که تیتراژرا بسیارجذاب کرده است. بازیها هم همگی دریک طیف اجرا می شوند، اما درجمع حاضربیش ازهمه عطاران وحمید لولایی چهره ایی متفاوت ترازخود ارائه می دهند. دیگر بازیگران بیشتربه تجربیات گذشته خود تکیه می کنند تا به دنبال ویژگی جدیدی دربازیشان باشند.
”بزنگاه “ به لحاظ شیوه اجرایی ونوع نگاه تفاوتی با دیگرساخته های عطاران ندارد، اما ازلحاظ کیفیت پیشرفتی درکارنامه کاری اومحسوب نمی شود. ” بزنگاه “ را می توان توقفی درکارنامه عطاران به شمارآورد.