پیروزی شگفتانگیز حسن روحانی در انتخابات 14 ژوئن ایران، محافظهکاران این کشور را، که در دهه گذشته بر امور تسلط کامل داشتهاند، در حیرت گذاشته است که کجای کار اشتباه کردهاند.
محافظهکاران که به خاطر پایبندی به اصول جمهوری اسلامی مشهور هستند مدتهاست استدلال میکنند نماینده واقعی مردم هستند و بیشترین نزدیکی به خواستههای رهبر ایران را دارند.
اما نتایج انتخابات اخیر خلاف آن را ثابت کرد و نشان داد که اکثریت مردم خواهان تغییر هستند. نامزدهای شکستخورده چیز زیادی درباره علل شکستشان از روحانی، که از مجموع آرای پنج نفر آنها بیشتر رای آورد، نگفتهاند؛ اما متحدان آنها، از جمله رهبر ایران آیتالله خامنهای، تصدیق کردهاند که باید از سیاستهای انقلابی فاصله گرفت و مصلحتاندیشی کرد.
در سالهای اخیر در فضای سیاست ایران به شکل فزایندهای شکاف ایجاد شده است اما این شکاف با فرا رسیدن انتخابات مثل حبابی به سطح رسید و رای دهندگان نارضایتی خود را از انزوای ایران و سیاستهای ایدئولوژیک داخلی و خارجی ابراز کردند.
محمدرضا باهنر، نماینده محافظهکار مجلس هفته گذشته در تلویزیون گفت: “نمیتوانیم کشور را با فقط با یک گروه اداره کنیم و بقیه را حذف کنیم.” وی گفت، ریاست جمهوری محمد خاتمی و محمود احمدینژاد افراطگرا بود. اما این بار مردم رای به اعتدال دادند.
آیتالله خامنهای گفت، این نتیجه “نشان میدهد حتی مردمی که نظام را حمایت نمیکنند به آن و انتخابات آن اعتماد دارند، چون نشان دادند که یک جمهوری اسلامی نیرومند مثل شیر میایستد و از منافع و آبروی ملی خود دفاع میکند.”
شکستخوردگان از گرایشات محافظهکار محسوب میشوند. این گروه نتوانستند پیرامون یک نامزد به توافق برسد. حسن بهشتیپور یک تحلیلگر سیاسی ایران میگوید، اگر محافظهکاران میخواهند نیروی سیاسی خود را احیا کنند باید روابط خود را ترمیم کنند و جو سنگین بین خودشان را تغییر دهند.
وی گفت: “محافظهکاران باید از روحانی حمایت و به او کمک کنند تا مشکلات کشور را حل کند چون این مشکلات ناشی از دولت محافظهکار هشت سال گذشته است. مردم اعتقاد دارند سیاستهای محافظهکاران منشا تمام مشکل آنهاست.
محبوبیت محافظهکاران پس از مناقشات سال 2009 و انتخاب دوباره احمدینژاد کاهش یافت. در آن زمان دستگاه سیاسی کشور از رئیسجمهور در مقابل اصلاحطلبان خشمگین دفاع کرد.
چیزی که به نظر میرسد از زمان انتخابات اخیر تغییر کرده این است که برخی از محافظهکاران نیز به این نتیجه رسیدهاند که دیگر نباید به شعارهای ایدئولوژیک چسبید و باید بیشتر با خواست های منطبق بر ایجاد فرصتهای اقتصادی و احیای منزلت کشور همگام شد.
علی مطهری نماینده محافظهکار مجلس در مصاحبهای در مورد محافظهکاران دیگر گفته است: “آنها نتوانستند به اندازه کافی برای حقوق مردم اهمیت قائل شوند. آنها واقعیات جامعه را درک نمیکنند و در عوض اعتقاد دارند برای پیشبرد نظام هر کاری میتوان کرد؛ در حالیکه قانون پایه حفظ نظام اعتماد به جامعه است.”
ضعف دیگر محافظهکاران ناتوانی در جذب آرای اقلیتهای قومی، زنان و جوانان است.
امیررضا واعظ آشتیانی، از اعضای شورای مرکزی حزب ائتلاف اسلامی، از قدیمیترین گروههای محافظهکار گفته است که محافظهکاران ارتباط خود با جوانان را از دست داده اند. وی گفته است: “ما در تمام انتخابات میبینیم که یک نفر نامزد میشود و چهره جوانی نمیبینیم. این یک ضعف است.”
منبع: واشنگتن پست - 29 ژوئن