مدتی است که خشونت، دوباره در فلسطین شعله ور شده است.
این خشونت های پی در پی، در سرزمینی به وقوع می پیوندد که کودکان آن، در نقاشی های خود، گل و گیاه و طبیعت را به تصویر نمی کشند. آنها زیبایی های طبیعت و سرچشمه های زندگی بخش را نقاشی نمی کنند. برخی می گویند کودکان فلسطینی شادمانی های طبیعی را از یاد برده اند. اما خوب تر آنکه بگوییم آنها هرگز با این شادمانی ها آشنا نشده اند.
اخیراً یک معلم در مصاحبه با رادیو بی بی سی گفت: “کودکان فلسطینی فقط فقر، محرومیت، ترس، دیوار، ویرانی و یا آشغال خانه را در نقاشی های خود بازتاب می دهند. نقاشی ها نگرانی و اضطراب و ناامنی را به بیننده منتقل می کند.” وی افزود: این نسل از کودکان فلسطینی را باید “نسل کودکان از دست رفته” نام نهاد.
به نظر می رسد نسل کودکان از دست رفته را نه تنها در فلسطینی، که در دیگر مناطق بحرانی جهان نیز، فقط معلمان می بینند. سیاستمداران از دیدن آنها سرباز می زنند. دوست ندارند نقاشی کودکان از دست رفته را ببینند و در سیاست های خود تجدید نظر کنند. بر پایه نظرات و داده های معلمان، با وجود نسل هایی از کودکان از دست رفته، صلح و امنیت دست یافتنی نیست و چهره آینده، خونین تر از زمان حال قابل پیش بینی است.
در جاهایی از کره زمین که دولت یا عاجز از پاسخگویی است یا از پاسخگویی امتناع می کند، می توان نسل کودکان از دست رفته را شناسایی کرد. در فلسطین سند آتش بس هنوز امضا نشده شکسته می شود، و یتیم شدن یک رویداد روزمره و پذیرفته شده است. گاهی بچه هایی که یتیم نشده اند تا سن 10 سالگی فقط دو سه باری پدر را دیده اند. پدر یا زندانی است یا در میدان جنگ های بی پایان و بی حاصل است. این زندگی خالی از شادمانی تبعات خطرناک خود را در نقاشی های کودکان نشان می دهد. بچه هایی که نمی دانند تفریح و بازی های کودکانه و دسترسی به مراکز آموزشی و تغذیه خوب و احساس امنیت و ثبات در خانه و کوچه و مدرسه حق آنهاست، به نیستی می اندیشند. به انهدام و انتحار می اندیشند. از لذت های هستی خبر ندارند. همه جا گشت های نظامی، دیوارهای سیمانی، انفجار و خون می بینند.
درد آشنایان صلح اندیش، دوست دارند به سیاستمداران بباورانند با وجود نسل های از دست رفته کودکان در جهان، قانون گذاری با هدف پیشگیری از حضور “کودک – سربازان” در مناطق بحرانی، دردی را دوا نمی کند. معلمین نسل های از دست رفته کودکان را خوب می شناسد و می دانند این نسل ها زندگی را با محرومیت و ناامنی و جنگ و بی خانمانی آغاز کرده اند. نومیدی بر تمام زوایای فکر و ذهن و احساس کودکانه شان سایه افکنده است. هر گاه نقاشی های بچه های فلسطینی را به در و دیوار مراکز مهم تصمیم گیری در جهان بیاویزند، متحمل است آینده سازان به این باور برسند که با وجود نسل های از دست رفته کودکان فلسطینی، با وجود انبوه بچه هایی که نمی دانند صلح و شادمانی و امنیت چیست، آینده و صلح و ثبات در اسراییل و فلسطین به یکسان آسیب پذیر است.
هر گاه خوب و زیرکانه به نقاشی های کودکان فلسطینی بنگرند، به این نتیجه می رسند که کودکان اسراییلی نیز با وجود همسایگانی تا به این پایه دردمند و محروم و مظلوم، سرانجام به نسل های از دست رفته کودکان فلسطینی شباهت پیدا می کنند. نسل هایی که چیزهای کمتر و کمتری برای از دست دادن دارند و در نتیجه نمی توانند به آینده و صلح یاری برسانند. آیا برای نسل هایی از کودکان از دست رفته در سراسر جهان می توان کاری کرد؟