مرگ یک خواننده جوان و محبوب موسیقی پاپ، خبرِ اولِ آخر هفته ایران بود و بسیاری از روزنامههای ایران هم روز شنبه با اشاره به مرگ او در صفحه اول، به روی دکهها رفتند. اما اهمیت خبر تنها در مرگ یک هنرمند جوان نبود که پس از کشمکشی نسبتا طولانی، تسلیم سرطان شد. بلکه حضور گسترده طرفدارانش در خیابانها و همخوانی ترانههایش یک شگفتی بزرگ به همراه داشت؛ عدهای تازه از میزان محبوبیت او باخبر شدند و عدهای از این سبک عزاداری بیسابقه ابراز تعجب کردند. نیروی انتظامی هم رفتار دوگانهای در قبال این پدیده کمسابقه داشت، در برخی شهرها مداخله نکرد و در برخی شهرها تعدادی از حاضران دستگیر شدند. همچنین صدا و سیما در بخشهای مختلف به مرگ مرتضی پاشایی پرداخت اما یکی از مجریها مدعی دستور مدیران برای ممنوعیت پرداختن به موضوع خبر شد. یک رسانه زیر مجموعه این سازمان هم خیلی زود به فکر افتاد تا در مصاحبهای با خانواده پاشایی، او را طرفدار و حامی جمهوری اسلامی معرفی کنند تا مبادا کسی خیال کند که خوانندهای با این همه طرفدار، طرفدار نظام نبوده است!
تجمعاتی خودجوش و پرشمار
مرتضی پاشایی، فرصت چندانی نداشت تا از مواهب ستاره بودن استفاده کند. او که مثل خیلی از خوانندگان جوان دیگر، ابتدا آثارش را روی اینترنت منتشر میکرد، کم و بیش طرفدارانی برای خود دست و پا کرده بود. کسب مجوز برای انتشار اولین آلبوم و از نگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی “مجاز” شمرده شدن تا سال ۱۳۹۱ طول کشید، بعد از آن اما بیماری ادامه راه موفقیت را برایش سخت کرد. او که در ابتدای انتشار آثارش به دلیل تقلید از شادمهر عقیلی و محسن یگانه سرزنش میشد جای خود را بین اهالی موسیقی پیدا کرد و بیماری مهلک سرطان اگرچه از توان او میکاست اما بر محبوبیت او بسیار افزود. پاشایی به تازگی از یک دوره درمان فارغ شده بود و به نظر میرسید که سرطان را شکست داده است، بازگشت او به صحنه و اجراهای متعدد در شهرستانهای مختلف کشور با استقبال بسیار زیادی مواجه شد و چهرههای پرشماری از میان هنرمندان و ورزشکاران به دیدن کنسرتهایش رفتند. تصویر جوانی با کلاهی پایین کشیده شده تا روی چشمها(برای پوشاندن آثار شیمیدرمانی) که صدایی حزین عموما از عشق و مصایب زندگی میخواند و همراهی دوستانی پرشمار از میان ستارگان و چهرهها محبوبیتی فوقالعاده به پاشایی بخشید. اما او دوباره زمینگیر سرطان شد و این بار دوران بستری شدنش در بیمارستان، بازگشتی نداشت.
مرگ مرتضی پاشایی در صبح روز جمعه، بیست و سوم آبان ماه ۹۳ درحالی که چند روز پیش خبر مرگش منتشر و تکذیب شده بود، خیلی زود در شبکههای اجتماعی و به ویژه وایبر منتشر شد و موجب ایجاد تجمعاتی خودجوش شد؛ تجمعاتی که بسیاری از ناظران را متعجب کرد. برخی از کاربران شبکههای اجتماعی از این که تاکنون شنونده آثار خوانندهای به این محبوبی نبودند، اظهار تاسف کرده و بعضی هم این طور تحلیل کردند که این موضوع، ناشی از بیاطلاعی روشنفکران و اهل قلم و رسانه با توده مردم است.
طرفداران عزادار پاشایی برخلاف رسم رایج در مورد مرگ هنرمندان، منتظر مراسم تشییع جنازه نماندند و روز و شب جمعه با تجمع در شهرهای مختلف کشور، ترانههای او را خواندند. نخستین تصاویر منتشر شده از تجمع مردمی مقابل بیمارستان بهمن در خیابان ایران زمین، در شبکههای اجتماعی پربیننده شد و اخبار و تصاویر تجمعات مشابه برگزار شده در شهرهای بزرگ و کوچک، به خبرگزاریهای رسمی هم راه پیدا کرد. تجمعهای پرشمار در همدان، آبادان، شیراز، مشهد، قم، کرمانشاه، قزوین، اهواز، زنجان، یزد و سمنان توسط خبرگزاری ایرنا تایید شد و از تجمع در بسیاری شهرهای دیگر در شبکههای اجتماعی عکس و خبر منتشر شده است.
عکسهای حضور شهروندان در بیمارستان بهمن: (ایرنا: 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7 ) (مهر: 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7 )
عکسهایی از تجمع پارک آب و آتش تهران را هم که جمعه شب برگزار شد، در این لینکها میتوانید ببینید: ( 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7 )
عکسهایی از مشهد: ( 1، 2، 3، 4 ) - عکسهایی از کرج: ( 1، 2، 3، 4 ) – همدان: (1)
درخواست پدر پاشایی برای پایان تجمعات
تجمعات برگزار شده از سوی هواداران پاشایی در برخی شهرها، با برخورد نیروی انتظامی مواجه شده است.
فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شده که صدای اعتراض شهروندان در آن دیده و شنیده میشود؛ توضیح ضمیمه روایت میکند که حاضران در خیابان ایران زمین نسبت به بازداشت چند جوان معترض بودهاند. ایرنا هم به نقل از شاهدان عینی گزارش داده که درگیریهای پراکنده ای میان تعدادی از جوانان حاضر در خیابان هاشمیه مشهد با ماموران پلیس رخ داد و چند نفر نیز دستگیر شدند.
یک فیلم کوتاه هم از پدر پاشایی منتشر شد که خطاب به دوستداران مرتضی بود و توصیه شده بود تا از برگزاری تجمع خودداری کنند.
وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان هم به سراغ پدر و عموی مرتضی پاشایی رفت و از قول پدر مرتضی نوشت: “ پسرم عاشق نظام جمهوری اسلامی بود. من و خانواده ام همه تا پای جان برای انقلاب جانمان را میدهیم.”
همچنین از قول پدر پاشایی گفته شده بود که “ مرتضی از کودکی عاشق اسلام بود و روزی که در بیمارستان بستری شد قرار بود به کربلا برود اما نشد. شما را به نمازهای شبی که مرتضی پسرم میخواند قسم میدهم که با سوءاستفاده، نام پسرم را لکه دار نکنید و روحش را عذاب ندهید.”
پوشش مرگ خواننده جوان در تلویزیون
یکی از دلایل موفقیت و محبوبیت بسیار مرتضی پاشایی، حضور قابل توجهاش در شبکههای مختلف رادیو و تلویزیونی بود. او سال ۹۲ تیتراژ سریال “عصر پاییزی” را خواند اما از سوی مدیران تلویزیون با درخواست تغییر در ترانه مواجه شد. پاشایی زیر بار تغییرات نرفت و آهنگش را در اینترنت منتشر کرد. با این حال او به لیست سیاه صدا و سیما راه پیدا نکرد و علاوه بر پخش آثارش در رادیو، دوستی و آشناییاش با دو مجری پرطرفدار تلویزیونی فرزاد حسنی و احسان علیخانی هم به کمکش آمد تا در تلویزیون حضور قابل توجهی داشته باشد. یکی از تیتراژهای برنامه مناسبتی “ماه عسل” هم به پاشایی سپرده شد که با وجود برخی شایعات در مورد سپردن تیتراژهای این برنامه به دوستان احسان علیخانی، ترانه خوانده شده توسط پاشایی مورد توجه قرار گرفت و محبوب شد. همین همکاری و حضور با صدا و سیما باعث شد تا خبر مرگش توسط رادیو و تلویزیون پوشش داده شود و در فراگیری خبر و پرشمار شدن تجمعات هواداران موثر باشد.
اما پوشش مرگ پاشایی در صدا و سیما هم با اعتراض برخی کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شد. شبکه سه در برنامهای با عنوان “گلخانه”که جمعه شب پخش شد، ۲۵ دقیقه را به مرگ پاشایی اختصاص داد اما ادامه روال همیشگی برنامه که قرعهکشی جوایز یک محصول تجاری بود، باعث برخی اعتراضات شد. مجری برنامه در دفاع از خود، متنی را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد و مدعی ممنوعیت ساخت ویژهبرنامه و ابراز تاسف و تاسف از سوی مدیران صدا و سیما شد. اما توضیح نداد که در نهایت چگونه دقایق قابل توجهی را به این موضوع اختصاص داده و اگر ممنوعیتی وجود دارد، چطور برنامه سینمایی “هفت” هم به مرگ پاشایی پرداخته است.