فراخوانده شدن متکی به مجلس، نامه سرگشاده توکلی به رییس جمهور و مقاله زیبا کلام در طی هفته گذشته، از کهنه شدن مسئله حضور رییس جمهور در کنفرانس سران کشورهای شورای خلیج ( فارس) جلوگیری کرد.
در طی دوهفته گذشته موافقین و مخالفین، بحث های گوناگونی را مطرح کردند. موضوعاتی از قبیل محل استقرار رییس جمهور، نحوه چگونگی دعوت از ایشان، مذاکرات با امیر امارات، تا محتوی قطع نامه پایانی اجلاس و شکل برخورد هیئت ایرانی با آن، همه وهمه مورد بحث قرار گرفت.
ولی به نظر می رسد علت شرکت رییس جمهور در این اجلاس نکته ای بود که به آن توجهی نشد. در حقیقت سوال اصلی این است، که با توجه به مواضع متخذه از سوی دولت نهم، آیا این حضور، ویا سایر سیاست های خارجی دو ساله اخیر دولت، نتیجه قهری عملکردها و موضع گیری های این مجموعه نیست؟ به عبارت دیگر اگر بپذ یریم که، حرکت از نقطه الف و عبور از مسیر ب ما را لاجرم به نقطه پ خواهد رساند. چنانچه توافقی با نقطه پ نباشد، نباید تنها به محصول ایراد بگیریم. بلکه اشکال در کل حرکت بوده است، زیرا هر نقطه پایان دیگری، از نظر ماهوی، چندان تفاوتی با نقطه قبلی نخواهد داشت. تلاش من این است که بگویم شرکت در این کنفرانس به همان اندازه می تواند هم جهت یا بر خلاف جهت منافع ملی ما باشد که بستن عقد اخوت با کشور های چپ گرای آمریکای لاتین، قرار گرفتن در زیر تابلویی با کلماتی بحث برانگیز به همان اندازه مورد سوال است که خوانده شدن سرود انترناسیونال از سوی رییس جمهور دست در دست رهبران چپ آن سوی آب ها. چرا که بسیاری از جوانان این مرز و بوم، زمانی به بازجویان خود توضیح می دادند که چرا سرودهایی را می خواندند که بوی الحاد از آن می آید و امروز رییس جمهور ما در هم آوازی آن شرکت دارد.
در این چند سطر، سعی من پاسخ دادن به سوال فوق است.تصور من این است که برای دستیابی به جواب باید نقطه الف و مسیر ب بررسی شود تا ببینیم آیا چاره ای به غیر از نقطه پ باقی می ماند؟
فرض کنیم آغاز فعالیت های انتخاباتی و تبلیغات مربوطه، نقطه الف باشد. در این نقطه آقای احمدی نژاد در سیاست داخلی عمدتا بر سه محور عدالت و توزیع ثروت، کوتاه کردن دست مفسد ین از حیات اقتصادی و مهرورزی و بازسازی اخلاق حسنه در بین اجتماع تاکید داشتند. مخرج مشترک هر سه موضوع مسائل اقتصادی بود. سیاست خارجی، چون سایر مسایل سیاسی از رنگ و بوی خاصی برخوردار نبود. مبنای آن اتخاذ یک سیاست تهاجمی فعال بود. چرا که هر آن چه را که دولت های قبلی از دست داده بودند، این گروه می خواست به دست آورد.
با پیروزی در انتخابات سوم تیر مسیر ب شروع شد. وعده های داده شده به مردم باید شکل اجرایی به خود می گرفت. مردم باید پاسخ به خواسته های خود را به طور ملموس می دیدند. حالا دیگر جامعه باید از تب و تاب میتینگ های تبیلغاتی خارج وبا برنامه ای مدون همراه با آرامش، جهت نیل به آرزوهای معوقه اش قدم بر می داشت.
دولت سفرهای استانی را در پیش گرفت تا هم مشکلات مردم را از نزدیک حس کند! و هم اینکه با عملیاتی سریع به نابسامانی ها خاتمه دهد! اما در این سفرهای استانی، سخنرانی های رییس جمهور، نه تنها از التهاب ایجاد شده در طی فعالیت های انتخاباتیش نکاست، بلکه با طرح مصوبات ریز و درشت برای هر منطقه بر درخواست های پایان ناپذیر مردم نیز افزود. نتیجه آنکه گل بود به چمن نیز آراسته شد.
جمع بندی سخنرانی های رییس جمهور ما را به نتایج زیر می رساند. جملاتی که به عنوان مثال ارائه می شود گاها با مضمونی مشابه و حتی گاهی با کلماتی یکسان، در تمام گفتار های ایشان قابل رویت است.
1 - آقای احمدی نژاد در مجموع به عنوان یک مصلح اجتماعی ظاهر می شود. به همه، وعده پیروزی قریب الوقوع مظلومین و رهایی آنها را از دست ستم گران می دهد. در دیدار با نمازگزاران شهر بانجول، پایتخت گامبیا، می گوید” امروز دوران زورگویی قدرت های بزرگ به پایان رسیده و دوران حاکمیت اراده ملت ها آغاز شده است و آینده از آن یکتاپرستان و عدالت طلبان است”(کیهان 11/4/85)
2 - تهییج غیرت ملی و ستایش قوم ایرانی و ملت ایران نیز در گوشه گوشه کلمات ایشان در شهرهای مختلف دیده می شود. وی در اجتماع مردم بندر درگز اعلام می کند که “پرچم های ملت ایران نه تنها در خاورمیانه بلکه در کل جهان یک حرکت نمونه بوده است و امروز در شرق و غرب عالم آثار این حرکت ملت ایران به وضوح قابل مشاهده است و آن چیزی که نسل های گذشته و آینده از ما انتظار دارند این است که ملت ایران همواره به عنوان پرچمدار در این عرصه باقی بماند” (کیهان 25/12/84)
3 - وی در سفرهای استانی به طور مرتب مسائل معیشتی را گوشزد می کند و ادعا می کند که با راه حل هایی که ارائه خواهد کرد زمانی طول نخواهد کشید که مردم همای سعادت را درآغوش خواهند کشید:
الف- بیکاری: “رئیس جمهوری اسلامی ایران، بودجه شش هزار و 400 میلیارد ریالی اختصاصی برای اشتغالزایی در منطقه را ناکافی دانست و اظهار داشت: باید در جلسه روز پنج شنبه هیئت دولت در تبریز این میزان اعتبار در یک اقدام انقلابی افزایش یابد”.(کیهان 21/4/85)
ب- گرانی: “ارزیابی سیاست های دولت نشان می دهد که دولت اقدامات زیادی را در این خصوص انجام داده و در باب کاهش و عدم افزایش قیمت خدمات دولتی موضع محکم و قاطعی داشته است، تبلیغ گرانی فضای گران سازی را هم ایجاد می کند بنابراین، سهم این اقدام باید در گرانی مشخص شود”.(مصاحبه با الهام کیهان 13/4/85)
پ- تورم: “این بودجه ضد تورم است و در جهت تحرک بسیار بالای اقتصادی و ایجاد اشتغال تنظیم شده است”.(کیهان 15/12/84 ) “نرخ تورم در دو الی سه سال آینده به زیر پنج درصد کاهش یابد”.(مصاحبه با رسانه ها کیهان 8/6/85)
ت- ازدواج: “دولت فقط در یک مورد 3200 میلیارد ریال اعتبار در اختیار این صندوق قرار داد و برنامه ریزی لازم برای اعطای 600 هزار وام ازدواج از محل این صندوق در سال جاری صورت گرفته است. همچنین در جریان سفرهای استانی دولت نیز برای گسترش فرهنگ قرض الحسنه و کاهش ربا تسهیلاتی به میزان 810 میلیارد ریال به عنوان قرض الحسنه برای انجام ازدواج، تامین ودیعه مسکن و… اختصاص یافته است”. (گزارش دولت از اولین سال خدمت کیهان2/6/85)
ث- مسکن: در حالی که وزیر مسکن دولت اعلام کرده بود که “طبق شواهد عینی بازار مسکن کشور در 4 سال گذشته با رکود بی سابقه ای چه در نیمه اول و چه در نیمه دوم سال روبرو بوده است. به طوری که کاهش تولید مسکن در کشور به حدی پایین بوده است که حتی میزان رشد اقتصادی کشور را تحت الشعاع قرار داد.”(کیهان 11/7/85) ریاست محترم جمهور در همه سفرهای استانی به پرداخت تسهیلات جهت تهیه مسکن وعده میدهد و یا این که مصوب می کند واحدهای استیجاری ویا استیجاری به شرط تملک با مشارکت در شهرستان ها ساخته شود.(مصوبات سفر به استان کردستان کیهان 27/12/85)
بخش وسیعی از این مشکلات قرار بود از مسیر پرداخت تسهیلات با بهره پایین و گاها کمک های بلاعوض، که اخیرا خاتمی نام آن را اقتصاد صدقه ای گذاشته است، مرتفع گردد.
4 - مبارزه با فساد: رکن رکین سیاست دولت جدید در این مورد به چالش کشیدن 16 سال گذشته است. احمدی نژاد در جلسه مشترک استانداران با وزرا می گوید “بارها گفته ام و دوباره می گویم که راه این دولت و نگاه و معیارهای آن با دولت های قبل متفاوت است”(کیهان 19/12/84) اما کار به همین جا ختم نمی شود و در لوای مبارزه با فساد مسئولین دولت های قبلی را به سختی به باد انتقاد می گیرد “عدالت این نیست که به نام خصوصی سازی و باند بازی اموال ملت را در اختیار گروهی خاص قرار دهیم “(جمع مردم البرز کیهان 20/3/85)
5 - دستآوردهای هسته ای: بدون شک در کمتر سفر استانی هیئت دولت شاهد بوده ایم که از مسائل هسته ای و نحوه رویارویی دولت با قدرت های بزرگ سخنی به میان نیآمده باشد.” کاری نکنید که تاریخ بر بی لیاقتی شما مهر تأیید بزند و همه از شما متنفر شوند. شما باید چشم خود را باز و باور کنید که دنیا عوض شده است. ملت ها بیدار شده اند و شما نیز باید بیدار شوید. باید بدانید که اگر دست به دست هم نیز بدهید قادر نخواهید بود که سر سوزنی حق ملت ایران را ضایع کنید و ملت ایران برای پیشرفت و ترقی نیازی به شما ندارد و مسلماً مشوق هایی که ارائه می دهید ارزشمندتر از فناوری صلح آمیز هسته ای نیست” (کیهان28/2/85 سخنرانی در جمع مردم شازند)
6 - فلسطین: در سخنرانی 22 بهمن 84 اوهولوکاست را افسانه می خواند “خبرگزاری فرانسه همچنین در بازتاب سخنان محمود احمدی نژاد در تهران گزارش داد: رئیس جمهوری ایران امروز بار دیگر هولوکاست یهودیان را «افسانه» خواند و گفت که فلسطینیان و عراقی ها قربانی یک هولوکاست واقعی شده اند”.(کیهان 23/11/84) و در گفتگو با سفرای ایران می گوید” مسئله فلسطین و رژیم اشغالگر قدس نقطه اتصال و اتکای نظام سلطه جهانی است و اگر ما در موضع بحق خود ایستادگی و درست عمل کنیم همه مناسبات و معادلات عوض خواهد شد”.(کیهان23/12/84 )
7- تبدیل شدن ایران به یک قدر ت جهانی: “جمهوری اسلامی ایران می تواند در آینده نزدیک به قدرت جهانی تبدیل شود و نفس برخورداری از انرژی هسته ای، سطح توانمندی ایران در منطقه و جهان را بسیار بالا می برد و این امر است که کشورهای ابرقدرت را عصبانی می کند” (کیهان25/12/84 منتخبان استان گلستان)
حال امروز ببینیم از آن چه دولت نهم کاشته است چه برداشتی داشته است.
1 - در مورد مسائل معیشتی هنوز یک سالی از ریاست جمهوریش نگذشته بود که کیهان نزدیکترین رسانه به دولت نهم، “داد مردم از گرانی” را با حروفی درشت در صفحه اول در تاریخ 5/4/85 به نمایش گذاشت. هر چند که فردای آن روز با درج مطلبی با عنوان “مافیای گرانی محبوبیت دولت را نشانه گرفته است” انگشت اتهام را به سوی مخالفین دولت گرداند، اما نتوانست منکر اصل مسئله شود. دولتی که آمده بود تورم را تا سال 87 به زیر 5 درصد برساند، امروز بر اساس گزارش رییس بانک مرکزیش با رقم 8⁄16 درصدی روبرو است. مسئولینی که قول داده بودند با تسهیلات ارزان قیمت، مشکل مسکن را حل کنند، حالا با افزایش سرسام آور بهای آن مواجه شده اند. در شیشه کردن غول بیکاری قرار بود با سحر اعتبارات به بنگاه های زود بازده صورت پذ یرد. اما امروز مجری این شعبده از ناکارآمدی و بطلان آن خبر می دهد و می گوید تنها دست آورد این راهکار تبدیل جوانان بیکار به جوانان بدهکار بیکار است. البته عده ای حسنی دیگر! بر آن بر می شمرند و آن کمک به افزایش نقدینگی است! در سایه این سیاست ها نه تنها مشکل ازدواج جوانان حل نشد، بلکه طبق آخرین برآوردها آمار طلاق از ازدواج در تهران پیشی گرفته است.
2 - علیرغم تاکید بالاترین مسئول نظام به حفظ وحدت در میان متولیان امور، نه فقط شاهد اختلاف در بین حامیان رییس جمهور و شخص ایشان با مسئولین دولت های خاتمی و رفسنجانی هستیم، بلکه شاهد پیاده شدن تعدادی از وزرا از قطار دولت هستیم.
3 - در مبارزه با فساد دولت نهم توانسته وضعیت ما را در ارزیابی موسسه ترانمسپارنسی از نظر فساد اداری نسبت به سال قبل در موقعیت بدتری قرار دهد.
4 - ادامه غنی سازی برای کشور ما هزینه سنگینی به همراه داشته است. صدور دو قطع نامه و در راه بودن سومین آنها نشان از شکست نحوه تعامل ما با جامعه جهانی دارد.هرچند رییس جمهور در پاسخ سوال خبرنگار ایندیپندنت می گوید “بعید می دانم اینقدر بی عقل باشند که این کار را انجام بدهند” (کیهان 5/2/85) و اکنون نیز از به توافق رسیدن 1+5 ابراز تردید می کند، ولی واقعییت های موجود نشان میدهد ایشان شناخت درستی از میزان جنون! قدرتمندان جهان ندارند.
5 - درگیری های چندین ساله اعراب واسراییل و نحوه ورود ایران به این مسئله که با پیروزی انقلاب آغاز شد و با روی کار آمدن دولت نهم قوت گرفت، موجب تشد ید و تحکیم اجماع جهانی علیه ایران شد. به همان اندازه که افسانه خواندن هولوکاست در میان شنوندگان شهرستانی میزبان دولت، محلی از اعراب ندارد، در بین لابی های آن سوی آب ها که در فکر ایجاد و تشدید فشار بر علیه ما هستند، خریدار دارد.
تاوان مستی های بی شمار / هوشیار در مجلس رندان نشستن است
اگر بپذیریم سیاست خارجی یک کشور ادامه روش های حکومتی داخلی آن دولت است، میتوانیم علل برخورد دولت نهم با مسئله نشست دریای مازندران، دوستی با چاوز و اورتگا و مورالس و نحوه حضور در شورای همکاری کشورهای عربی خلیج (فارس) را توضیح دهیم.
بعد از انتخابات سوم تیر در گفتگوها، رییس جمهور، به جای پرداختن به مشکلات عینی مردم، جهت حل مشکلات جهانی از جمله فلسطین و هولو کاست ارائه طریق می کنند. در عوض توجه به همه حقوق مردم، تنها به حق برخورداری از انرژی هسته ای تاکید ورزیدند و دنیا را به مقابله جویی تهدید کردند. ایشان در کنار بخش عمده سخنرانی های خود، که شامل مسائل هسته ای، فلسطین و ظلم کشورهای قلدر و در نهایت ناسزا به متولیان قبلی امور می شد، قدری هم وعده و وعید جهت حل مشکلات روزمره، به مردم می دادند.
شاید آن روز ایشان توجه نداشت که کسانی که باد می کارند طوفان درو خواهند کرد. از همین رو آهسته آهسته، کسانی که به دنبال بهانه می گشتند، با سخنان آتشین آقای احمدی نژاد فرصت یافتند تا تحریم ها و فشارهای بین المللی را افزایش دهند. آش به حدی شور شد که بانک های کشوری که تازه با ما قرارداد دو میلیارد دلاری امضا کرده است به تنگتر شدن این تنگنا یاری رساندند. با تشدید این فشارها اوضاع اقتصادی داخلی، که به خاطر ریخت و پاش های دولت، افسار گسیخته شده بود، بد تر شد. مردمی که امیدوار شده بودند کابوس گرانی و بیکاری و کمبود مسکن از این کشور رخت خواهد بست، با مشکلات بزرگتری روبرو گشتند. اگر نبود این رشد سرسام آور قیمت نفت، تصور وضعیت معاش مردم ممکن نبود. ولی همین مقدار به هم ریختگی اوضاع اقتصادی، ناشی از تدبیرهای نادرست دولت و تحرکات جهانی علیه سیاست های ایران، فشار لازم را به دولت می آورد تا دریابد روش هایی که تا به امروز، چه در داخل و چه در خارج کشور، برگزیده قابل تجدید نظر است. او دریافته است که عموم مردم نان شب خود و خانواه خود را فدای هیچ هولوکاستی، چه واقعیت و یا افسانه، نمی کند. اگر او تا به حال نپذیرفته است که تنها امر وحدت بخش یک ملت منافع آن ملت است، مردم به خوبی آن را می دانند.
در داخل کشور هم که دیگر جایی برای کسی باقی نمانده است. مذاکره کنندگان قبلی هسته ای به اتهام خیانت گرفتار آمده اند. جمعی از کارگزاران قبلی نظام به چوب تکفیر فساد رانده شدند. آیا در تاریخ ایران، دولتی را سراغ دارید که تا این اندازه دایره انتخابش را محدود کرده باشد؟
دیدارهای رییس جمهور به ملاقات با سران کشورهای نه چندان با اهمیت در عرصه جهان محدود شد و چاوز مهمان هر روز سفره این ملت شد. حالا ما چگونه انتظار داریم بتوانیم در مقابل صحبت های گستاخانه نظزبایف موضعی مناسب بگیریم؟ به چه دلیلی فکر می کنید نباید هواداران رییس جمهور از دیدن عکس ایشان دست در دست ملک عبدالله و دعوت رسمی جهت سفر حج شادمان شوند؟
مخلص کلام، تحرکات تازه دولت نهم در روابط بین الملل را باید ناشی از شکست سیاست خارجی تهاجمی این دولت ارزیابی کرد. علت این شکست را باید در دو مسئله جستجو کرد. اول این که سیاست های داخلی، به طور خاص در امور اقتصادی، موفق نبوده و نتوانسته خواسته های قبلی و توقعات جدید را پاسخ گوید. دوم نادرست بودن اساس سیاست تهاجمی در روابط بین المللی، که سالهاست جای خود را به تنش زدایی داده است. این تلاش ها جهت باز گرداندن آب رفته به جوی است. هر چند که ممکن است قدری با تاخیر صورت گرفته باشد و با روشی باشد که مورد پسند ما نیست. اگر باور ندارید به نظر ریاست قوه مجریه در مورد ارزیابی جامعه اطلاعاتی در آخرین مصاحبه مطبوعاتیش توجه کنید.
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو / یادم از کشته خویش آمد و هنگام د رو