کمپین حمایت از کانون مدافعان حقوق بشر بیست و چهارم دی ماه به همت جمعی از فعالان زن آغاز به کار کرد.
درپی برخوردهای اخیر با شیرین عبادی، رییس کانون مدافعان حقوق بشر و یورش به دفتر وکالت او و نیز پلمپ دفتر کانون مدافعان حقوق بشر، جمعی از فعالان حقوق زنان، کمپینی رادر حمایت از این کانون تشکیل دادند.
در اولین روز دی ماه امسال دفتر کانون مدافعان حقوق بشرمیزبان جشنی به مناسبت شصتمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر بود اما ماموران نیروی انتظامی بدون این که حکمی در دست داشته باشند؛ به همراه تعدادی از افراد لباس شخصی به دفتر کانون مراجعه و حاضران را بیرون کردند و نیز دفتر کانون را پلمپ کردند.
همچنین نهم دی ماه امسال پنچ نفر تحت پوشش ماموران مالیاتی به دفتر وکالت شیرین عبادی مراجعه کردند و همه پرونده های محاکماتی، 77 جلد پرونده و پنچ کلاسور حاوی مکاتبات شخصی و اداری او را ضبط کردند.
جمعی از فعالان حقوق زنان با تشکیل این کمپین فعالیت هایی را برای شناساندن کانون مدافعان حقوق بشر به انجام خواهند رساند و به همین منظور به زودی وب سایتی را برای معرفی هرچه بیشتر فعالیت های شیرین عبادی و دفتر کانون مدافعان حقوق بشر راه اندازی می کنند.
در واکنشی دیگر، روز گذشته همچنین گزارشی به قلم و زبان 18 تن از موکلان شیرین عبادی در سایت تغییر برای برابری منتشر شد که نشان دهنده حمایت و قدر دانی موکلان وی از ایشان بود. این یادداشتها نه تنها حاوی سپاسریال که بیانگر بخشی از تاثیرات برنده جایزه صلح نوبل در توسعه سرمایه های اجتماعی بویژه در جنبش زنان محسوب می شد. از این رو برخی از این نوشته ها را اینجا مرور می کنیم:
مریم زندی فعال جنبش زنان دراین مورد نوشته است: مجموعه فعالیت کانون مدافعان حقوق بشر درنهادینه کردن و اهمیت حقوق بشر درجامعه موثر و تشویق کننده بوده وهست. و می تواند بقیه فعالین و افراد راهم تشویق به چنین فعالیت بنماید. همینطور برگزاری کارگاه های حقوق متهم و شهروندی در شناساندن قانون به مردم خیلی موثر می باشد. مهم تر از همه کانون مرکز پشتیبانی ازافراد و جمعیت ها و احزابی است که حقوقشان تضیع و پایمال شده مثلا: مراجعه دانشجویان ستاره دار که باعث تشکیل کانون دفاع از حق تحصیل گردید. یا انعکاس صدای خانواده های قربانیان زهرا بنی یعقوب و ابراهیمی.
بهاره هدایت فعال جنبش دانشجویی و زنان نیز در این گزارش با برشمردن برخی تاثیرات حضور برنده جایزه صلح نوبل در بطن رخدادهای حقوق بشری ایران، می گوید: با توجه به شرایط بوجود آمده برای خانم عبادی و کانون مدافعان، آینده ی فعالیت های حقوق بشری در کشور با شدت بیشتری مورد تهدید قرار خواهد گرفت. چراکه همانطور که خانم عبادی نقطه ی عطفی در فعالیت های حقوق بشری ایجاد کرد، هرگونه هجوم به ایشان به نوعی معطوف به کل جریان حقوق بشری در کشور باید قلمداد شود. بنابراین دور از ذهن نیست که در آینده شاهد همین نوع هجمه ها به نهادهای مختلف دانشجویی، زنان، کارگران، اصناف، اقلیت ها و قومیت ها باشیم، و فضای تنفس کوشندگان حقوق بشر در ایران بیش از گذشته تنگ شود.
و دلارام علی فعال کمپین یک میلیون امضا حسش را نسبت به ستمی که بر وکیلش رفته است چنین بیان کرده است: اشتباه کردی برادر، کسی پیام صلح را با اسپری جنگ روی دیوار نمی نویسد، کسی را که برنده جایزه صلح است با آشوب های پی در پی به جنگ فرا نمی خواند، کسی مدافعان حقوق بشر را از خانه ای که برای خویش ساخته اند بیرون نمی کند تا یاد آوری کند که هنوز هستند کسانی که نه بشر را می شناسند و نه حقوقش را. اندکی تامل کن، آنها که پیش از تو مرگ را در روزگار مردم این سرزمین هجی کرده اند، حالا کجای جهان ایستاده اند؟
برادر من زنی را می شناسم که انسانیت را با پول معامله نمی کند، زنی که مامور و دستبند و زندان برایش عادی نمی شود و هر بار دلش می شکند از دست های بسته ای که بی گناه پشت میله ها محبوس می شود، من زنی را می شناسم که حساب های مالیش را جایی بین پرونده های وکالت و دفترچه های تلفن جا نگذاشته است، زنی که روزی برخاسته است و هرگز دیگر باز نخواهد نشست، زنی که از جنس ماست و شاید از همین روست که تو نمی شناسیش. به خاطراتت رجوع کن برادر، به ماشین هایی که از میدان آزادی تا فرودگاه مهر آباد صف کشیده بودند، به گل هایی که دسته دسته و شاخه شاخه نثار زنی می شدند. می بینی چه زود فراموش کرده ای! لختی درنگ کن برادر، فصل پایان این قصه نه کابوس ما که ننگی از آن تو خواهد بود، لختی درنگ کن.
روجا بندری نیز با این مقدمه که آنچه بر شیرین عبادی و سایر مدافعین حقوق بشر می رود آینه ایست در برابر ما مردم ایران، ادامه می دهد: فکر می کنیم که باید قدر کسانی امثال او را بدانیم؟ که باید از او حمایت کنیم؟ و فکر می کنیم که جانش را و زندگی و سلامتی اش را برای حقوق انسانی مردم ایران و برای بهتر کردن کشورمان به خطر انداخته؟ آیا می فهمیم که او به ما و به دنیا چیزی بدهکار نیست؟ آیا می دانیم که او یک زن واقعی است که فرشته نیست ولی آدمی است که برای حقوق بشر آرام آرام و سرسختانه کار می کند؟ آیا می فهمیم که مثل یک آدم واقعی همه نظراتش همیشه مطابق با نظر تک تک ما نیست ولی باید قدرش را بدانیم چون واقعا باعث رشد جامعه ما شده؟ آیا می فهمیم که ما که روی مبل خانه مان نشسته ایم به گردن او حقی نداریم و طلبکارش نیستیم؟ و آیا می فهمیم که با حمایت از انسانهایی مثل او از خودمان حمایت می کنیم؟ که با دفاع از فعالان حقوق بشر به حقوق انسانی خودمان ارزش می دهیم؟ امیدوارم رابطه خوبی با آینه داشته باشیم.
نفیسه آزاد قعال دیگر کمپین یک میلیون امضا نیز وکیلش را چنین شناخته و معرفی می کند: احتمالا حتی نمی شود او را تنها در دفتر کانون مدافعان و دفتر وکالتش تعریف کرد، از او چهره های مختلفی به خاطر می آورم، مصمم زمانی که سخنرانی می کند، هم دل زمانی که برای کاری به دفترش می روی، نگران وقتی برایش از پرونده ای می گویی، خندان زمانی که برای جلسات کانون مدافعان می روی، احترامی که بر می انگیزد در من برای همه احترامی که قائل می شود برای کوچک و بزرگ فعالان اجتماعی و به خصوص زنان، و تحسینی که بر می انگیزد برای نگاه همه جانبه و جسورانه اش به مسائل و اعتمادی که بر می انگیزد برای اعتمادش به تغییر.
تبدیل شدن به تکیه گاهی در جنبش زنان، و جمع کردن نیروهای موثر در مقاطع حساس، را نمی توانم تنها به جایزه گرفتن او نسبت دهم، می توانم بگویم او زنی بود که نوبل صلح را گرفت و با جایزه اش و همه سرمایه اجتماعی حول آن به میان ما، به ایران باز گشت و از آن پس اگر چه شاید خودش روی آرامش را ندید ولی برای اضطراب لحظه های سخت خیلی ها مایه آرامش شد، او را زنی می بینم که در میان زنان و مردان دیگر برای جهانی تلاش می کند که شاید خودش حتی برای لحظه ای آن را تجربه نکرده باشد.
آیدا سعات نیز با تاکید براین که در نوشته اش قصد قهرمان پروری ندارد نوشته است: اساسا قهرمان پروری را پاشنه ی آشیل هر کنش اجتماعی می دانم. عبادی را در جایگاه مظلومیت هم نمی توان نشاند، چرا که ویژگی های یک فرد مظلوم را در شخصیت محکم و جسور او نمی یابم. اما در تمام این سال ها آزادی خواهان، برابری طلبان، فعالان جنبش های اجتماعی مانند جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش کارگری و جامعه مدنی، در مقابل پرونده سازی و فشار و تهدید هرگز از او انفعال، بی تفاوتی و سکوت ندیدند. او از نسلی است که از میان رنج به آگاهی روی آورد و شهامت و جسارت را پیشه کرد. با اندکی انصاف و واقع بینی هم می توان او را در عرصه عمل به تعهدات اش هم موفق دانست.
در این گزارش همچنین مریم مالک، کاوه قاسمی کرمانشاهی، حمیده نظامی، بهناز شکریار، رها عسگری زاده، محبوبه کرمی، مازیار سمیعی، فرخنده احتسابیان، فرناز کمالی، فرشته شیرازی و ناهید جعفری نیز به بیان دلایل و نیز احساسات خود در دفاع از وکیلشان پرداخته اند.