وسوسه جنگ و منطق صلح میان ایران و امریکا

نویسنده
محسن حیدریان

memarian.jpg

اکنون خطر واقعی این است که دولت‌های احمدی‌نژاد و جرج بوش، پس از شکست کامل سیاست‌های تا کنونی خود، به خطرناک‌ترین نقطه، یعنی وسوسه جنگ، به جای دیپلماسی روی آورند. داده‌های روزانه نشان می‌دهند که امریکا واسرائیل با مستمسک قراردادن سیاست ها وموضع گیری های تحریک آمیز احمدی نژاد توانستنه اند اجماع بین المللی را برای اعمال فشارها وتحریم اقتصادی و حتی اقدام نظامی آماده سازند. برنامه ریزی دولتهای آمریکا و اسرائیل برای حمله گسترده نظامی از طریق هوا و دریا به ایران اکنون بر کمتر کسی پوشیده است. سیاست‌ها ورفتار احمدی‌نژاد هدیه بزرگی برای توجیه سیاست‌های ماجراجویانه‌ی بوش و سیاست دولت اسراییل بوده است.

اما صرفنظر از منافع و وسوسه‌هایی که در پشت رفتار دولت های ایران و امریکا پنهان است، مساله اساسی برای نخبگان سیاسی ایران، تامل در نتیجه و حاصل واقعی جنگ یا صلح برای ایران امروز و آینده است. خطرناک ترین خیال پردازی که متاسفانه بخش بزرگی اپوزیسیون خارج از کشور در آن به شکل گفته یا نا گفته سهیم اند، چشم فروبستن بر اثرات واقعی وسوسه جنگ و منطق صلح میان ایران و امریکاست.

حوادث روزگار ما در سراسر منطقه، از انقلاب ایران و کودتای وحشت افغانستان در سه حدود سه دهه پیش، جنگ هشت ساله ایران و عراق تا حوادث خونین پس از سرنگونی صدام و جدال های مرگبار روزانه دیگر، هر انسان ژرف بینی را به یک ایده سیاسی رهنمون می کند که نیاز به ثبات و آرامش سیاسی، پیش شرط اساسی هر تحول سیاسی مثبت است. نیت و اراده عده اندکی آزادیخواه و انساندوست، اثری در این واقعیت سخت و سرد ندارد که بنام آزادی یا اسلام می توان نفرت انگیزترین اقدامات را مرتکب شد. آسیب پذیری شدید و شکافهای ژرف اجتماعی و طبقاتی و روحی ما به گونه ای است که وسوسه انقلاب و جنگ می تواند حکومتهای استبدادی را سرنگون کند، اما نمی تواند در چگونگی اندیشیدن کسانی که جرات به کار بردن فهم و تجربه خود را ندارند، دگرگونی پدید آورد. از اینجاست که چه بسا تعصب های تازه ای جانشین تعصب های پیشین شده، توده نا آگاه را دگرباره به بند می کشد.

معنای واقعی جنگ برای ایران صرفنظر از محرک‌ها و بازیگران آن، نه سرنگونی دولت احمدی نژاد و برقراری دمکراسی بلکه هرج و مرج و «جنگ همگان علیه همگان» است. اگر قطار جنگ به راه افتد، سوخت گیری آن، از جان انسان‌ها و اجساد تکه تکه شده و ویرانی‌های جانسوز است. جنگ، خطرناک‌ترین وضعیت ممکن برای ایران و نسل آینده کشور است.

حتی در صورت حمله محدود نظامی از طریق هوا و دریا به ایران شرایطی ایجاد می شود که بطور کلی اصولا امر حق، کارآمدی خود را از دست می‌دهد و خطر سقوط جامعه به بی‌قانونی و وضعیتی که به مراتب بسیار وخیم‌تر از هر گونه سلطه حکومت خودکامه است، بسیار جدی تر از گشایش آن بسوی افقهای تازه تر می شود.

در تراژدی جنگ، فقیر و ثروتمند، زن و مرد، دیندار و بی دین، اصلاح طلب و انقلابی همه به یکسان بازنده اند. جنگ که راه افتاد خانه را می سوزاند. فرقی نمی کند چه در آنرا قبل از فرار قفل کرده باشی، چه نه.

اما در منطق صلح در لحظه کنونی، چه آقای محمد البرادعی مدیر آژانس بین المللی اتمی ، چه آقای رفسنجانی مبتکر با مدافع آن باشند، جستجوی راه حل برای گفتگو و مذاکره و جلوگیری از حمله نظامی به ایران از راه به حالت تعلیق در آورن غنی سازی، گشودن راهی به جلو و یک ارزش مثبت به حساب می آید. برداشتی که ارزش والای صلح و امنیت را به دفاع از یک جناح سیاسی در حکومت ایران، تقلیل و تفسیر می کند، هیچ درسی از حوادث سی سال اخیر ایران و منطقه در روزگار ما نگرفته است. رویکرد بخش بزرگی از نخبگان سیاسی ایران به وسوسه جنگ و منطق صلح میان ایران و امریکا یاد آور این گفته هوشمندانه کانت است که:

«سرنوشت خرد آدمی چنین است که نخست با شتاب، بنای اندیشه خود را برپا می کند وپس از به پایان بردن کار، تازه در صدد بررسی استواری آن بر می آید.»

اما بخش بزرگی از جامعه سیاسی و مدنی ایران در گذر از تجربه ژرف روزگار، به این باور دست یافته که مصالح ومنافع عالی ایران وحراست ازتمامیت ارضی کشور و امنیت،ارزش هائی به مراتب والا تر و اولی تر از استفاده از حق ایران درهمه زمینه های اجرای برنامه های هسته ای به هر بهائی است.

اما مساله اساسی این است که صرفنظر از هر برداشتی که از دولت‌های ایران و امریکا، راه حلها و سناریوهای سیاسی داشته باشیم، در این تردیدی نیست که از دل جنگ همواره اژدهای مخوف ستیز بیرحمانه بر سر منافع کمیاب قدرت، منزلت و ثروت و در نتیجه هرج و مرج بیرون می‌آید. ولی تنها از دل صلح و آرامش سیاسی است که دمکراسی و رقابت مسالمت آمیز می‌تواند شکوفا گردد.

بنا بر این مخلفت بدون قید و شرط، با هر نوع تجاوزی به خاک ایران پیش شرط واقعی رفتار آگاهانه برای پیش‌گیری از هرج و مرج و «جنگ همگان علیه همگان» و گشایش بسوی افقهای تازه است.

منبع: سایت ایران امروز