گپ

نویسنده
پیام رهنما

 ادبیات ملی و چالش های اجتماعی

 

داستان فریدون و سه پسرش، سلم، تور و ایرج روایتی است درقالب نمایش “مجلس برادر کشی” که سیروس همتی این بار در تجربه ای نو به صحنه آورده است. گفتگوی روز با این هنرمند جوان را می خوانید…

ازفکر اجرای نمایش “هفت خان اسفندیار” به اجرای “مجلس برادر کشی”رسیدید.این نمایش چه ویژگی هایی را نسبت به آن متن دارد؟

به هردو نمایشنامه علاقمندم وسعی می کنم به زودی “هفت خوان اسفندیار”رابه صحنه بیاورم.اما آنچه برای من دراجرای این نمایش اهیمت داشت شکل اجرایی و موقعیتی بود که برای بازیگران ترسیم کرده ام.شخصیت های این نمایش مرد هستند اما درتجربه ای نو  برای خود و اعضای گروهم تصمیم گرفتم که آنها را زنان بازی کنند البته درشکل مردانه وبا ژست های این چنینی.

 

حالا این نوع انتخاب به متن و اجرا لطمه ای وارد نساخت؟

خیر. ابتدا برای انجام این کار کمی مردد بودیم اما می دانستیم که اتفاق خواهد افتاد.بنابراین تمرینات را شروع کردیم.ضمن اینکه به اعتقاد من در شاهنامه جنسیت مطرح نیست و آن چیزی که مهم است نوع استفاده بازیگران برای انتقال صحیح مفاهیم درپس پرولوگ های نمایشی است.

پرولوگ؟

پرولوگ اخباری درمورد حوادث آینده در نمایش می دهد.

برای رسیدن به لحظات رفتار مردانه در بازیگران زن چه تمریناتی را پیش روی داشتید؟

درهمه تمرینات تاکید داشتیم که جنس بازی ها باید مردانه باشد و کوچکترین رگه های زنانگی در رفتار نباید پدید آید. ابتدا خیلی سخت بود اما شد. با حرکات ورفتارهای غلو شده آغاز کردیم وسپس پیشنهادات را به آنها ارائه می دادیم.خود بازیگران خوب می دیدند وخوب می شنیدند و درنهایت به درستی اجرا می کردند.

 

اقتباس شما ازشاهنامه دراین اجرا تا چه حدی بوده است؟

بخشی از دیالوگ نویسی به عهده نویسنده بوده است و قسمت هایی از داستان بنا برشرایط اجتماعی امروز جامعه هماهنگ است.قطعا هراثری با توجه به نیازها وکنش هاوچالش های موجود دراثر است می تواند شرایط بیان داشته باشد.

آقای همتی،با توجه به ساختار نمایشنامه،شیوه اجرایی که در پیش گرفتید مبتنی بر نشانه های فاصله گزاری می باشد.آیا این شکل اجرا توصیه های متن به شما بود یا اینکه یک ایده مکشوف در سیر تمرینات بوده است؟

درواقع شیوه اجرایی این اثر همان فاصله گزاری است.شیوه ای که من از قبل برای اجرای این متن در ذهن داشته وبا توجه به رویکردهای موجود در نمایشنامه آن را گزینش وگزیدم.درواقع این اتفاق تکنیکی است برای بسط وگسترش نشانه های ایرانی درنمایش “مجلس برادر کشی”،تکنیکی که شاید کارگردانی دیگراز آن استفاده نمی کرد.

درنمایش شما تماشاگر بدون اینکه شکلی از تعزیه و یا شکل های دیگر تعریف شده ایرانی را ببینید به دریافتی می رسد که در نهایت امر منجربه تاثیرگذاری آداب ورسوم ایرانی دربطن است.چگونه می توان بدون اینکه تعزیه اجرا کرد عناصر اصلی آن را برای یک اجرای قاب صحنه ای فراهم آورد؟

مطالعاتم در زمینه آداب ورسوم ایرانی زیاد است.سعی می کنم برای آنچه شما نام “کشف”رابرروی آن می گذارید بخوانم وببینم.سفرهای بی شماری را به شهرستانها و مناطق دور می روم وبازی های آنها را ضبط می کنم. با وجود دهها جشنواره بی کیفیت و غیر متعارف درکشورمان جشنواره آیینی و سنتی یکی از بهترین فعالیت های هنری برای معرفی آداب فراموش شده ایرانی است. به این بهانه سعی می کنم داشته های ناچیزم راارائه دهم. اغلب اوقات به سراغ ادبیات ملی و بومی می روم واین نوع ادبیات مرا ناخودآگاه به سوی عناصر ایرانی می کشاند.

چینش اپیزودهای داستانی موجود درمتن به صورت پشت سرهم منطبق با فضای رخداد بعدی نیست… با این نظر موافقید؟

ببینید در ساختار و ساختمان پرولوگ ابتدایی واوج وفرودها با دقت کامل چیده شده است و در انتخاب دیالوگ های بیان شده به رویدادهای بعد و قبل ا زآن هم توجه شده است.درهمه طول نمایش اعتقادم براین بوده است که تاریخ تکرار خواهد شد و برای کشورهایی که دچار تکرار تاریخ می شوند هم دلیلی دارم.با دقت به روند جریانات دراین مراحل متوجه می شویم که آن ها دچار حافظه تاریخی کوتاهی هستند واین صفت در نمایش من  آن قدر تکرار و بیا ن می شود که برای تماشاگر قابل لمس می شود.

چه شد که رگه های نمایش های چینی و شرق آسیا در کنار رویدادهای سنتی ایرانی در نمایش “مجلس برادر کشی “جای گرفت؟

اگر توجه داشته باشیم درخود شاهنامه از اژدها نام برده شده بود در بررسی نسخ تعزیه نیز به حضور اژدها در تعزیه موسی بن جعفر بر خوردیم بنابر این باید اژدها را نشان می دادیم . وقتی فریدون در شاهنامه خود را به شکل یک اسطوره بیگانه در می آورد پس می توانستیم در تکنیک اجرایی نیز از اپرای پکن استفاده کنیم .در عین حال تئاتر چین هم به حوزه جغرافیایی تئاتر شرق تعلق دارد.