من نمی دانم چرا این روشنفکران قلم به مزد نوکر اجنبی نمی فهمند که حق اهانت به ملت بزرگ و شریف ایران ندارند و اجازه توهین و اهانت صرفا دست دولت محترم جمهوری اسلامی است و جز دولت عزیز ما هیچ کسی حق ندارد به ملت توهین کند. این مسیح علی نژاد هم یکی دیگر از همان اهانت های روشنفکرانه را به ملت عزیز و بزرگ و شریف و باهوش و باشعور و توانای ایران کرد و تمام روزنامه های مردمی مثل کیهان و….( روزنامه مردمی دیگری هم داریم؟) از ملت ایران دفاع کردند و کروبی هم در روزنامه اعتماد ملی ضمن زدن مشت محکم به دهان مسیحی چنین بازمصلوب، دستور داد که از این پس دیگر هیچ روزنامه نگاری حق اهانت به ملت را ندارد. امیر محبیان هم گفت: « کسی که به مردم توهین کند را نمی توان سیاستمدار دانست.» اینجانب به عنوان یک روشنفکر خودفروخته که گاهی در اوقات فراغت خودم به ملت ایران اهانت می کنم، طاقت نیاورده و ضمن محکوم کردن اظهارات این روشنفکر خودفروخته تر از من و تائید گفته های امیر محبیان، موارد زیر را که نشان دهنده احترام گذاشتن دولت و رئیس جمهور و حکومت و نظام محترم جمهوری اسلامی به ملت عزیز و دسته گل ایران اعلام می کنم.
به مردم باشعور ایران اهانت نکنید
کسی حق ندارد به ملت باشعور ایران اهانت کند، ما باید همواره بگوئیم که ملت ایران باشعورترین ملت جهان هستند، وقتی ما به ملت می گوئیم یک دختر 16 ساله دانش آموز در خانه خودش انرژی هسته ای کشف کرده، اصلا به شعور مردم اهانت نکردیم و فکر نمی کنیم اگر مردم شعور داشته باشند، متوجه می شوند دانشمندان هسته ای حداقل باید 25 ساله باشند.
به مردم مقتدر ایران اهانت نکنیم
کسی حق ندارد به ملت مقتدر ایران اهانت کند، ملت ما ملتی است که حق دارد و باید جهان را مدیریت کند، البته همین ملت حق ندارد به جای کفش چکمه بپوشد و باید یک ارتش به آنها دستور بدهد چطوری لباس بپوشند و چطوری لباس نپوشند.
به گوش و چشم مردم ایران اهانت نکنیم
کسی حق ندارد به مردم فهمیده ایران اهانت کند، وقتی مردم چیزی را می بینند نمی توان به آنها گفت که شما واقعیت را ندیدید، به همین دلیل رئیس دولت حق دارد جلوی دوربین بگوید که « من در سازمان ملل در هاله نور بودم» و بعدا بگوید « من چنین چیزی را نگفتم» مردم ایران آنقدر مورد احترام هستند و به آنان توهین نمی شود که رئیس جمهور می تواند چیزی را که جلوی دوربین گفته است، بگوید نگفته بودم. ما حق نداریم به شعور ملت اهانت کنیم، اما می توانیم به گوش و چشم آنها اهانت کنیم.
به انتخاب ملت ایران اهانت نکنیم
ملت بزرگ ایران ملتی هستند که هیچ قدرتی حق ندارد برای آنان تعیین تکلیف کند، آنان حق دارند به عنوان بزرگترین قدرت منطقه تصمیم بگیرند، اما چون شعور کافی ندارند، شورای نگهبان به جای آنها نماینده ملت را انتخاب می کند.
به ملت تعیین کننده ایران اهانت نکنید
کسی حق ندارد به ملتی اهانت کند که سرنوشت خودشان را تعیین می کنند، خانم مسیح علی نژاد باید بداند که ملت بزرگ ایران همان ملتی است که فلسطینی ها و آمریکایی ها حق دارند برای تعیین حکومت خودشان رفراندوم راه بیندازند، و ملت ایران هم از آنان دفاع می کند، اما همین ملت اگر بخواهد در ایران رفراندوم کند، زندانی می شود.
به مردم نویسنده ایران اهانت نکنید
خانم مسیح علی نژاد باید بداند که فقط تو نویسنده نیستی، ملت ایران همین ملتی است که در طول دوسال گذشته حداقل یک چهارم آنها برای حل مشکلات اقتصادی شان به رئیس جمهور نامه نوشته اند و همین موضوع ثابت می کند ملت ایران آنقدر ملت بزرگ و محترمی است که هر کدام از آنها هر مشکل مالی دارند، باید پول بدهند و کاغذ درخواست بخرند و روی آن برای رئیس جمهور نامه بنویسند، دولت ما تا این حد به ملت احترام می گذارد، اما نویسندگان مزدور این را نمی فهمند.
به مردم آگاه ایران اهانت نکنید
کسی حق ندارد به ملت آگاه ایران اهانت کند، این ملت همان ملتی است که از آزادی در تمام جهان دفاع می کند و تاریخی پر از اندیشه و تفکر دارد و به همین دلیل است که در نه سال گذشته دویست روزنامه و مجله در ایران توقیف شده است، چرا که مردم ایران اگرچه آگاه ترین مردم جهان هستند، اما اگر این روزنامه ها را بخوانند فاسد و منحرف می شوند.
نتیجه گیری اخلاقی: مردم ایران باشعور، بزرگ، مقتدر، توانا و دانشمند است، اما حق انتخاب لباس، نماینده، روزنامه، دولت و حکومت خودش را ندارد.
نتیجه گیری سیاسی: روشنفکران حق ندارند به ملت اهانت کنند، این حق در انحصار دولت و حکومت است.
بسته را باز نکن
بسته پیشنهادی ایران برای 5+1 آماده شد. حسینی سخنگوی وزارت خارجه گفت: « اجازه بدهید بسته پیشنهادی ایران بسته بماند.» آگاهان پرسیدند: چرا بسته پیشنهادی ایران باید بسته بماند؟
پاسخ اول: احتمالا توش چیزی نیست، خجالت می کشیم جلوی مردم بازش کنیم.
پاسخ دوم: قرار نیست مردم کشور خودمان بفهمند توی بسته چیست.
پاسخ سوم: احتمالا اگر الآن بازش کنیم منفجر می شود.
پیر موذن، برگرد پشیمون می شی آخر
زمانی که از ایران بیرون آمدم اصلا فکر نمی کردم که دوسال بیرون از ایران بمانم، دوسال که هیچ، شوخی شوخی شد پنج سال. زمانی با مهرانگیز کار حرف زدم، می گفت من اصلا باورم نمی شد که چهار سال بیرون ایران بمانم، باور می کنی من چهار سال است بیرون ایران هستم؟ امروز مهرانگیز هشت سال است بیرون ایران است. وقتی گنجی از ایران آمد به او گفتم نگذار بیش از یک سال بیرون بمانی، پشتت باد می خورد. البته پیرموذن گفته است تا یک سال می خواهد بیرون ایران بماند. داداش! نمان، پشتت باد می خورد. اگر می خواهی به من زنگ بزن تا بگویم چرا باید زودتر برگردی، اینجا خبری نیست.