زندگی نویسندگی در هفت پرده

نویسنده
پیام رهنما

» اجرای تهران

نگاهی به نمایش هفت پرده

 

اکبر رادی بیش از همه و بیش از همه‌چیز، دغدغه‌ی مسائل اجتماعی داشت. او در میان نمایش‌نامه‌نویسان ایرانی از این نظر که تاریخ مدرن را به مثابه‌ی یک بازه‌ی زمانی بسیار ارزشمند، به حیطه‌ی درام وارد کرد چهره‌ای منحصر به فرد است. اجتماع و مقوله‌های اجتماعی در گستره‌ای که با تاریخ پهلوی و پس از آن مربوط می‌شود، درون‌مایه‌ی بسیاری از آثار رادی را تشکیل می‌دهد و آن چه همیشه در پس این کاوش‌ها و نوشتن‌ها مغفول مانده است، چهره‌ی خود نویسنده است. شاید برای خواننده و تماشاگر فارسی‌زبان این دغدغه به وجود بیاید که رابطه‌ی رادی به عنوان یک نویسنده، با اثرش چیست؟ و اصولا شخصیت و زندگی یک نویسنده تا چه حد می‌تواند بر آثار او تاثیر بگذارد و یا آن را دست‌خوش تغییر کند.

«هفت پرده»  روایتی است از آثار، زندگی و فعالیت‌های فرهنگی هنری اکبر رادی. این نمایش به نوعی مستندی است شامل هفت تابلوی مجزا از نمایش‌نامه‌های اکبر رادی که شهرستانی آن‌ها را از بین نامه‌ها و آثار نویسنده و همین‌طور مصاحبه با خانواده‌ی رادی، جمع‌آوری کرده است و در واقع ادای دینی است به این درام‌نویس بزرگ. بزرگداشتی در خور برای نویسنده‌ای که باید همواره به آثار او رجوع کرد.

هفت پرده‌ی اجرا شده به ترتیب «روزنه‌ی آبی»، «مرگ در پاییز»، «لبخند باشکوه آقای گیل»، «منجی در صبح نمناک»، «شب روی سنگفرش خیس»، «آهسته با گل سرخ» و «ملودی شهر بارانی» هستند.

هفت پرده از 22 سالگی رادی آغاز می‌شود. زمانی که در او شور نوشتن شکفته است و نخستین زمزمه‌های بلوغ شاعرانه را در خود می‌شنود. پس از آن شهرستانی با نمایش «روزنه‌ی آبی» آغاز کرده است. روزنه‌ی آبی در مجموعه آثار رادی حلقه‌ای است که او را به دنیای دیگرش متصل می‌کند. این نمایش پی‌درآمد مناسبی برای پرده‌های دیگر است. با این همه کلیت این پرده بنا را بر نوپایی و تولد نویسنده گذاشته است.

پرده‌ی دوم، پرده‌ی «مرگ در پاییز» است. رادی در مرگ در پاییز دنیای آدم‌های سرخورده را تصویر می‌کند. آدم‌هایی که به نوعی دچار اضطراب زندگی هستند و هر چه دست و پا می‌زنند، کاری از پیش نمی‌برند. در واقع رادی دنیای ترس‌آلود و وهم‌انگیز این آدم‌ها را نشان می‌دهد؛ آدم‌هایی که برترین‌شان مشدی و گل خانم هستند. زوج ساده‌ای که از  نسل گذشته هستند و پاک و بی‌آلایش زندگی کرده‌اند. رادی در تصویر زندگی این دو -به همان صورتی که هستند- بسیار تلاش کرده است. به خصوص در نمایش‌نامه‌ی سوم این مجموعه، مرگ مشدی بسیار زیبا تصویر شده است. اما جز این دو، بقیه هر کدام به نوعی دچار مشکلات روزمره‌ی زندگی‌اند، دچار تارعنکبوت ذهن و فلسفه‌ی غلط زندگی.

پرده‌ی سوم، پرده‌ی نمایش «لبخند باشکوه آقای گیل» است. لبخند باشکوه آقای گیل اثری است درباره‌ی زوال یک خانواده‌ی فئودال، پوسیدگی اشرافیت یا اضمحلال فئودالیته. آقای گیل زمانی مالک زمین‌های پهناور کشاورزی بوده که در دوران تقسیم اراضی به ناچار کارخانه‌دار شده و پیدا است که فرزندان پرمدعا، حراف و تن‌آسای او پس از مرگ به سیاق دیگری زندگی خواهند کرد. نمایش‌نامه توصیف‌کننده‌ی مرحله‌ی گذار و پوست‌انداختن طبقه‌ای است که از بازتولید خود عاجز است. به نشانه‌ی زوال طبقه کاج هفتاد ساله‌ای هم در باغ عمارت از کمر می‌شکند…

پرده‌ی چهارم، پرده‌ی «منجی در صبح نمناک» است. منجی در صبح نمناک رادی نمایش‌نامه‌ای است در مدح تئاتر و نمایش ویژگی‌های آن؛ نمایش‌نامه‌ای که با رویکرد به مقوله‌ی نمایش‌نامه و البته نمایش‌نامه‌نویس می‌کوشد تا شرحی کشاف و تصویری شفاف از پروسه‌ی تولید و خلق اصلی‌ترین رکن تئاتر یعنی متن را به تصویر کشد و البته در این میان می‌کوشد تا با شرح و بسط نابسامانی‌ها و حواشی تئاتر، منظوری را که از هنر تئاتر مراد کرده‌ است، در معرض نمایش قرار دهد و تعریفی جامع از شرایط و اوضاع اجتماعی و هنری زمانه‌ی خود به تصویر بکشد.

پرده‌ی پنجم، پرده‌ی «شب روی سنگفرش خیس» است. این نمایش توسط غلامحسین مجلسی – استاد بازنشسته‌ی ادبیات – روایت می­شود و وقایع داستان حول محور خانواده‌ی او دخترش نوشین و خواهرش رخساره رخ می­دهد. ناهید -همسر مجلسی- دو سال است که از مجلسی جدا شده و بعد از گرفتن خانه و اموال او به عنوان مهریه ایران را ترک کرده است. بنابر این مجلسی و دخترش آپارتمانی از ابوالفضل گلشن اجاره کرده­اند. از یک سال پیش رخساره که شوهرش را در اثر بیماری از دست داده نیز به خانواده‌ی مجلسی پیوسته است و در همان زمان برای پرداخت بدهی­های به جا مانده از بیماری شوهرش صد هزار تومان از گلشن قرض گرفته و چکی به موعد شش ماه برای ضمانت به همین مبلغ به او سپرده است…

پرده‌ی ششم، پرده‌ی نمایش «آهسته با گل سرخ» است. آهسته با گل سرخ نمایشی است با ابعاد روانشناسی گسترده‌ی شخصیت‌ها که از طبقات مختلف ولی ریشه‌ی یکسان هستند. خانواده‌ای بورژوا، در برخورد با شخصیتی (جلال) از طبقه‌ی فقیر و توده‌ی جامعه. بحبوحه‌ی انقلاب 57 است و اوضاع شهر به هم ریخته، به طوری که همراه با شخصیت‌ها پرده به پرده به سمت فروپاشی نظام پیش می‌رویم. در طول اثر تصویری از بیرون به ما داده نمی‌شود و تنها صدای اجتماع ِ از هم گسیخته است که به درون صحنه و خانه‌ی دیلمی سرازیر می‌شوند. تشویش و اضطراب فروپاشی و برخوردهای سخت بین نظام و مردم مانند عکس برگردانی بر روی صحنه و داخل خانه تصویر می‌شوند…

پرده‌ی پایانی مربوط به نمایش «ملودی شهر بارانی» است. ملودی شهر بارانی در رویه‌ی داستانی خود، روایت‌گر مقطع خاصی از زندگی یک خانواده‌ی اشرافی قجری (خانواده‌ی صادق خان آهنگ) ساکن شمال ایران (رشت) درسال پایان جنگ جهانی دوم ۱۳۲۵ (۱۹۴۷) است سالی که حدود دو دهه ازسیاست‌های شبه‌مدرن مدرن‌گرایی فرهنگی، اقتصادی وسیاسی در ایران سپری شده وتحولات اداری و نهادی قابل توجهی در این راستا صورت پذیرفته است…

نمایش‌نامه‌های رادی در «هفت پرده» به ترتیب زمانی در کنار هم قرار گرفته‌اند. «روزنه آبی» که نقطه‌ی آغازین نمایش است، مربوط به سال 41 بوده و آغاز فعالیت نمایشی رادی است. پیش از شروع پرده‌ی اول نمایش، شهرستانی در نقش اکبر رادی بر صحنه ظاهر می‌شود و بخشی از خاطرات رادی را در رابطه با همین نمایش روایت می‌کند و این روال تا پایان نمایش و پیش از شروع هر پرده ادامه دارد. در لابه لای تابلوهای نمایش رادی را در اتاق کارش، کافه نادری، گورستان ارامنه و حضورش بر سر مزار شاهین سرکیسیان و در صحنه تئاتر می بینیم. صحنه‌های 10 یا 15 دقیقه‌ای از نمایش‌نامه‌های نامبرده برای اجرا انتخاب شده است. هر تابلو آغاز، میانه و پایان مخصوص به خود را دارد. در حقیقت هر تابلو فرازهای مهم هر نمایشنامه است که با تک گویی‌های رادی پیوند می خورد. به این ترتیب هفت پرده‌ی نمایش به هم دوخته می‌شوند و روایت زندگی و آثار رادی را به نمایش می‌گذارند.

میکائیل شهرستانی در نمایش «هفت پرده» از جوان‌ها برای اجرا استفاده کرده است. البته بازیگران باتجربه‌ای هم مثل شمسی صادقی و مهدی صباغی بازی می‌کنند. شهرستانی در این نمایش کارهای ماندگارتر رادی مثل «لبخند باشکوه آقای گیل» و «ملودی شهر بارانی» را انتخاب کرده است. بخش‌های برگزیده در این اجرا به نوعی یک تمامیت کل را روایت می‌کنند و مانند زنجیر به هم‌ پیوسته گویای جهان‌بینی و نوع نگاه رادی به جامعه هستند.

اکثر اجراها در «هفت پرده» بسیار قوی و باورپذیر هستند و یکی از نقاط قوت نمایش نیز همین است. تعداد بازیگران در این نمایش زیاد است و مشخصا هماهنگی و یکپارچگی بین همه‌ی آن‌ها کاری زمان‌بر و مشکل می‌نماید. از همین رو در بعضی پرده‌ها بازی قابل قبول تماشاگر، که در سایر پرده‌ها دیده می‌شود، به اجرا در نمی‌آید. بیشتر فضای صحنه در این نمایش خالی است و به گفته‌ی شهرستانی تمرکز بر جوهره‌ی نمایش یا همان بازیگر است. به همین خاطردر پرده‌هایی که اجراها خوب هستند، نمایش بسیار تاثیرگذار و خوب از آب درآمده است.

مدت زمان اجرای نمایش نزدیک به دو ساعت است و این مدت طولانی شاید کمی تماشاگر را خسته کند. البته تغییر قابل توجه شمایل شهرستانی در نقش رادی مطمئنا مدت زمان قابل توجهی را به خود اختصاص می‌دهد ولی از به درازا کشیدن این زمان صرف شده، نمی‌توان به سادگی گذشت.


نویسنده: اکبر رادی، کارگردان: میکائیل شهرستانی، بازیگران: اسماعیل بختیاری، شیرین فرخنده نژاد، آوا عاقل، مریم محمودزاده، مهدی صباغی، شمسی صادقی، فرزین محدث، سمیرا ایلکا، احسان کرمی، صنم نکو اقبال، علی کشوری، محمد طیب طاهر، مریم اصفهانی، بهناز بستان دوست، عباس شادروان، عباس توفیقی، سینا کیهانیان، کوروش سلیمانی، ندا نوری، بهرام سروری نژاد، مهدی ارجمند، هاشم مرادمند، مهدی محمدی، تهیه کننده: مهدی دمیرچی، دراماتورژ: هما علیزاده، طراح صحنه: احمد لشینی، طراح لباس: شیرین فرخنده نژاد، طراح گریم: یوحنا حکیمی، طراح پوستر و بروشور: ندا رضایی، طراح نور: شاهین رحمانعلی، دستیار اول کارگردان وبرنامه ریز: خیام وقار، دستیار دوم کارگردان: مریم محمودزاده، منشی صحنه: باران امیرحسنی، عکاس: بابک حقی، موسیقی: علیرضا شفقی نژاد، روابط عمومی: الهام رضایی.

 نمایش «هفت پرده» تا سوم آذرماه، ساعت 19 در سالن چهارسوی تئاتر شهر روی صحنه خواهد بود.