نگاه دیگر

نویسنده

نگاهی به فیلم “من و زیبا” ساخته فریدون حسن پور

مرهم موقتی!

 

نویسنده وکارگردان: فریدون حسن پور، تهیه کننده: جواد نوروزبیگی، مدیرفیلمبرداری: محمد رضا سکوت، طراح صحنه ولباس: هومن معصومی، صدابردار: عباس رستگارپور، طراح چهره پردازی: مهرداد میرکیانی، مدیرتولید: رحیم بیابانی، عکاس: حبیب مجیدی، جلوه های ویژه میدانی: حمید رسولیان، جلوه های ویژه کامپیوتری: بهنام خاکسار، مجری طرح: فرشته مهدی زاده  
بازیگران:
پرویز پرستویی، شهاب حسینی، صادق صفایی، دریا آشوری، رضا ناجی، حدیث میر امینی، پرویز سیرتی، مهدی بوستان پرور، سیما خضر آبادی، عمار آقایی، نیکی نصیریان، دانیال محمود نیا، بهمن صادق حسنی، امیر بدر طالعی، اسماعیل تونکار، توپک زاکاریان
خلاصه داستان:
خط روایی اثرداستان زندگی موسی است. او در شبی سرد و بارانی قبل از آنکه به خانه برسد. راحله، همسرش بر اثر درد زایمان جان میسپارد. موسی در تمام عمر فکر میکند که باعث مرگ راحله شده است. او تمام وجود و عشق خود را پای جعفر، تنها یادگار راحله می ریزد.

توجه به ساحت معنایی اثرکمتردرمیان فیلمنامه نویسان طی سالهای گذشته مورد توجه قرارگرفته است. گواه این مدعی، آثاربی کیفیتی ست که برپرده سینماها نمایش داده می شود وبا کمترین استقبال ازسوی مخاطبین مواجه می شود. یافتن تم محوری قصه ازاصلی ترین وظایفی ست که برعهده فیلمنامه نویس است. محوریت موضوعی فیلمنامه های سینمای ایران طی سالهای گذشته طی چرخشی ناموزون سمت وسویی به خود گرفته است که مخاطبان با فیلم هایی مواجه می شوند که تم مرکزی آنها “ خیانت ” است. پرداختن به چنین درونمایه ای می تواند جذاب باشد اگرفیلمنامه نویس پارامترهای روساخت جهان اثرش را به درستی طراحی کرده باشد. اما متأسفانه فیلمهایی که با چنین موضوعی تا به امروزساخته شده اند تنها به روایت روساخت اثراکتفا کرده اند وهیچگاه به تاثیرات مخرب ناشی ازچنین پدیده ای درسطح جامعه نپرداخته اند. این نقصان بی شک مرهون کم توجهی نویسندگان درحوزه پرداخت قصه و شخصیتها است. فریدون حسن پورازجمله کارگردانانی درحوزه سینما وتلویزیون به شمارمی آید که خود فیلمنامه آثارش را به رشته تحریردرمی آورد. یکی ازاساسی ترین خصلت های وی درنگارش توجه به عناصرو شاخصه هایی است که ارتباط مستقیمی با نشان دادن تم محوری قصه درروایت دارند. اودرپرداخت قصه مخاطب را دچارسرگردانی نمی کند وبا طراحی نظامی نشانه شناسانه درتمامی حوزه ها ( لباس – بازیگر نور – زبان – قاب بندی – تدوین – موسیقی و… ) ذهنیت مخاطب را برای پذیرش معناهای ضمنی اثرش آماده می کند. فیلمنامه “ من وزیبا ” هم محصول چنین دقت نظرهایی ست. حسن پوربرای ساخت جدیدترین فیلمش به سراغ مضمونی رفته است که شاید کمترکسی درسینمای ایران به آن توجه داشته است. پرداختن به تم مرکزی “ توبه ” ویژگی ها وشرایط آن وچگونگی ارتباط انسان با پروردگارش دراین حوزه ازمهمترین بخش هایی ست که حسن پوردراثرش به واکاوی آنها پرداخته است. جهان روایت زمانی شکلی نظام مند به خود می گیرد که شخصیت اصلی اثر “ موسی ” درمواجهه با مرگ همسرش طی سالها دچارعذاب وجدان شده است وخود را مسبب اصلی مرگ وی قلمداد می کند. خصلت بارزشخصیت موسی چالشی ست که اودردرونش برای کنارآمدن با اتفاق فوق دارد. همین کشمکش باعث تغییرنگاه اونسبت به خودش، پدیده ها، افراد وجهان پیرامونش شده است. چنین دگرگونی دروی، منجربه رسیدن موسی به نقطه ای شده است که تمام زندگی خود را وقف جعفرتنها فرزندش کرده است. حسن پوردرمقام کارگردان به خوبی خود را ازفضای نویسندگی اثرجدا کرده است وبه خوبی توانسته ازتمامی عناصرش درکارگردانی بهره ببرد. اوبرای روایت اثرش، روستایی درشمال کشوررا انتخاب می کند که مناظرطبیعی بیشماری دارد وانتخاب چنین فضایی به خوبی درشکل گیری جهان داستان دخیل است. ازسوی دیگرحسن پوردرقطعه بندی فضاهای داستان خود وزوایای دوربینش را متناسب با تمپوی درونی اتفاقات وشخصیت اصلی اش طراحی کرده است. نمونه درخشان چنین تمهیدی زمانی ست که مخاطب درداستان قراراست برشی اززندگی گذشته موسی را مشاهده کند. به دلیل محدودیتی که حسن پوردرنشان دادن صحنه های قبل ازانقلاب دارد “ موسی به همراه اسب اش زیبا درمواجهه با زنان برهنه درساحل دریا” به ناچاربه تعدادی ازعکس های موسی با زنان درآن دوران بسنده می کند که آن هم به وضوح قابل مشاهده نیست وهمین عدم شفافیت برای مخاطب کافیست تا پیام قطعه فوق را دریابد. یکی دیگرازمعناهای ضمنی که ازاثرمی توان دریافت نمود برخورد شخصیت ماریا با موسی است. ماریا که دختربچه ای ارمنی ست وبیماراست برای شفا به همراه موسی وارد محوطه امامزاده روستا می شود. وارد کردن چنین شخصیتی ازسوی نویسنده دردرام وهمراه شدن اوبا کاراکتراصلی موید نگاه جهان شمول وبی حد وحصر حسن پوردرمقام کارگردان است. نگاهی که درآن انسان ازهرمکتب ومذهبی می تواند برای جبران خطاها وگناهان خود بی واسطه با پرودگارش گفتگو نماید وازاوطلب آمرزش وبخشش نماید. حسن پوردرانتخاب وهدایت بازیگران هم بسیارموفق عمل می کند. پرستویی درنقش موسی به خوبی توانسته تصویرباورپذیر ومتفاوتی ازپیرمردی روستایی به نمایش بگذارد. نکته قابل توجه دربازی پرستویی استفاده درخشان اواز لهجه است. درمقابل شهاب حسینی درنقش جعفرهم به خوبی توانسته نمایش قابل قبولی ازکاراکترداشته باشد. انتخاب صدای متناسب با شخصیت وطراحی ریتم فیزیکی نقش درسکانس های گوناگون ازمهمترین ویژگی های بازی حسینی است. “ من وزیبا ” درسینمای امروزه ایران که زخمی ست وبه نفس نفس افتاده است، مرهمی ست که موقتی است ویادآوری تاثیرگذاری ست که حلقه مفقوده سینمای ایران خودشناسی اهالی ودست اندرکاران آن است.