آیتالله مصباح یزدی، عضو مجلس خبرگان رهبری که رهبر معنوی گروه جبهه پایداری نیز محسوب میشود، در جدیدترین سخنان خود از تحزب و تاسیس حزب دفاع کرد. این سخنان از آن جهت اهمیت دارد که مصباحیزدی یکی از مخالفان تشکیل حزب در ایران محسوب میشد و حتی در زمان تاسیس جبهه پایداری حاضر به تبدیل آن به حزب نشده بود.
حالا به گزارش خبرگزاری فارس، او در دیدار با با گروهی از اعضای حزب موتلفه اسلامی گفته : “عدد احزاب بر حسب تحلیل از دو حالت خارج نیست، یا گروههایی که مخالف هم هستند و مفاهیم متضاد دارند مانند حزب کارگر و سرمایهداری در انگلیس که هر دو پیشرفت کشورشان را میخواهند، اما مخالف هم هستند. در انگلیس برخلاف همه کشورهای اروپایی یک خدمات خاصی به محرومان داده میشود و حتی خانههای اجارهای هفتگی وجود دارد که هیچ جای دنیا همچین چیزی نیست. شهرداری خانه میسازد به طبقات محروم کارگر به صورت هفتهای اجاره میدهد، اینها برای جلوگیری از شورش کارگرها اینکار را کردهاند و حزب کارگر انگلیس چنین اهدافی را دنبال میکند. این وجهه معقولی است که برای این که جامعه اقشار مختلفی دارد و فعالیتهای دو گروهی که منافع کل جامعه رو تأمین میکنند احزاب مختلفی دارند.”
مصباح یزدی افزوده: “وجهه دیگر اهداف مشترک اما با سلایق مختلف است، باعث میشود دو گروه و حزب تشکیل شود که به نظر معقول میآید.”
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه منشا تعدد احزاب” غالبا منافع شخصی و گروهی” است، ضمن تقبیح این مساله اضافه کرده: “کسانی که از تحزب دفاع میکنند مصداق تعاون است، یعنی میخواهند افرادی را پیدا کرده که هم فکر و هم سلیقه بوده و تجربههای مشترکی دارند و با هم کار کرده تا اهداف الهی را بیشتر پیش ببرند. بنیانگذار حزب جمهوری اسلامی ابتدا مرحوم شهید بهشتی و خود مقام معظم رهبری بودند و اینها اهدافشان اسلامی بود، اما عملا کسانی که اهل سوء استفاده بودند، عضویت حزب را پذیرفتند، به خاطر اینکه منافع خودشان را دنبال میکردند.”
مصباح یزدی همچنین گفته: “مردم نمیتوانند همه با هم ارتباط داشته باشند و آنهایی که با هم ارتباط دارند در واقع با هم آشنا هستند و به هم اعتماد دارند و باید بیایند و با هم مجموعه ای تشکیل داده و افکارشان را منتشر کنند، باید دیگران را توجیه کرده و تبلیغات و نشریه و کلاس و سخنرانی داشته باشند و این مسئله بسیار هدف خوبی است، اسم اسلامی این کار تعاون و اسم سیاسیاش حزب است و خیلی نباید در قید اسم و اصطلاح و این حرفها بود.”
آیت الله مصباحیزدی اما در گذشته حاضر به مشارکت در هیچ حزبی نبود. به گفته خودش “از اوایل انقلاب تاکنون، سلیقه بنده این بوده که در هیچ حزبی مشارکت نکنم. ارادت بنده به مرحوم آقای بهشتی و اظهار لطف ایشان به من، همکاریهای بنده با مرحوم آقای باهنر در خصوص جمعیتهای مؤتلفه و ارادت بیاندازه بنده به مقام معظم رهبری را همه میدانند. همه این دوستان در تأسیس حزب جمهوری اسلامی شریک بودند، اما سلیقه شخصی بنده، شرکت در آن حزب نبود. البته من هیچگاه آن را تخطئه نمیکنم، اما میگویم: بنده آن کاری را میکنم که در پیشگاه خداوند برای آن جوابی داشته باشم. “
در سالهای اخیر و پس از آنکه او نیز همچون برخی از روحانیون دیگر، مورد توجه گروهی از راستگرایان تندرو قرار گرفته و نقش رهبری آنها را بر عهده گرفت، ورق برگشت و نظرش نسبت به حزب و تحزب آرام آرام تغییر کرد.
در شهریور ماه سال ۱۳۹۰، و در حالی که جبهه پایداری به تازگی تاسیس شده بود، حجتالاسلام قاسم روانبخش طی گفتگویی با تاکید بر اینکه آیتالله مصباح یزدی شخصاً جبهه پایداری را تأسیس و نامگذاری کرده است، تاکید داشت: “علامه مصباح یزدی معتقد است که جبهه به معنای سازمان فراگیری است که معنا و مفهوم کاربردی حزب یا تشکل را ندارد، آیتالله مصباح یزدی جبهه پایداری را متفاوت از یک حزب یا تشکل میداند و معتقد است که همه افرادی که اصول و مبانی جبهه پایداری را قبول دارند به خودی خود عضو جبهه پایداری هستند.”
یک سال بعد حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی، دبیر کل جبهه پایداری و از نزدیکان مصباحیزدی صریحا گفت: “جبهه پایداری قصد تبدیل شدن به حزب را ندارد چرا که حزب بر گرفته از کشورهای غربی بوده و جبهه پایداری نیز تشکیل حزب به این شکل را قبول ندارد.” او تاکید کرده بود: “جبهه پایداری انقلاب اسلامی حزب نبوده، نیست و نمیخواهد باشد. جبهه پایداری تشکلی فعال است که از تجمیع افرادی در کنار یکدیگر شکل گرفته و به صورت منظم هم به فعالیت خود ادامه خواهد داد.”
مصباح یزدی و گروه مورد حمایت او، در حالی که همه گونه فعالیت سیاسی را انجام میدادند، حاضر به تاسیس حزب نبودند. پس از آغاز بهکار دولت حسن روحانی، گفته شد که همه گروههای سیاسی باید برای گرفتن مجوز حزب اقدام کنند و وزارت کشور اعلام کرد که اجازه فعالیت به گروه های بدون مجوز نخواهد داد.
بعد از آن بود که نظرات آیتالله مصباح یزدی شروع به تغییر کرد. او در شهریور ماه سال 1392، در دیدار با اعضای جبهه پایداری گفته بود: “ اینکه واقعا تشکیل حزب برای رفع اختلافات و برای حل مسائل اجتماعی درمان مناسبی است و یا خود میتواند دردی بر دردها بیفزاید، از نظر علمی و نظری احتیاج به بحث و تحقیق دارد. میدانیم که این مشکل، اختلافات را حل نمیکند، زیرا میگویند اگر حزب واحدی باشد دیکتاتوری میشود. اگر بخواهند دیکتاتوری نباشد، ظلم نشود و حقوق دیگران تضییع نشود، باید احزاب متعددی داشته و پلورالیست باشیم تا اینها با هم رقابت کنند. باید میان حزبهای متعدد رقابت باشد. این بدان معناست که باید اختلافات را دامن بزنیم، تقویت کنیم، و چند گروه را مقابل هم قرار بدهیم تا رقابت حاصل شود. نتیجهاش نیز همان میشود که در کشورهای اروپایی شاهد آن هستیم.”
مصباحیزدی اضافه کرده بود: “با توجه به اینکه تجربههای تحزب در کشور ما، حتی حزب جمهوری اسلامی، چندان موفق نبود، دلسوزان و خیرخواهان جامعه به این فکر افتادند که ابتدا سلسله اصولی را مطرح کنیم و با کسانی که در آن اصول با هم موافقیم همکاری کنیم و مسائل دیگر را کنار بگذاریم، روی نقاط افتراق فرعی تکیه نکنیم و بگذاریم در آن مسائل هر کسی رفتار خودش را داشته باشد. در واقع ما برای حفظ این اصول با کسانی که با ما همفکرند، همکاری بیشتر و صمیمانهتری داشته باشیم. حال این همکاری میتواند با عنوان حزب، جبهه، جمعیت و یا چیز دیگری باشد.”
از اواخر اسفندماه سال 1392، شایعاتی درباره درخواست مجوز تاسیس حزب توسط جبهه پایداری منتشر شد. چندی بعد، امیر حسین قاضیزاده هاشمی، نماینده مجلس و عضو جبهه پایداری فاش کرد: “نه مقامات رسمی و نه بدنه جبهه پایداری تمایلی برای حزب شدن ندارند اما چون نمیخواهند بدون ضابطه قانونی فعالیت کنند در حال طی مسیر در این موضوع هستند.” او باز هم تاکید کرده بود: “حزب با روح تشکل اسلامی در تضاد است.” با وجود این نارضایتیها، مجوز حزب پایداری بالاخره در مهرماه گذشته صادر شد.
اکنون به نظر میرسد که آیتالله مصباحیزدی، بر اساس قاعده “اجتهاد پویا” نظریات خود درباره حزب را تغییر داده و با شرایط حزب خودش منطبق کرده است.